bato-adv
کد خبر: ۸۵۳۳۱۵

توصیه دیپلمات بازنشسته؛ تحت این شرط مذاکرات به نفع ایران می‌شود

توصیه دیپلمات بازنشسته؛ تحت این شرط مذاکرات به نفع ایران می‌شود

«اما جریان و ابعاد متفاوت جنگ تعرفه‌ای و نظم نوین اقتصادی جهان که تیم ترامپ به دنبال آن است، همچنین امنیت و قیمت انرژی می‌تواند سطح بازیگری ایران را افزایش داده و شرایط مذاکره را به نفع ایران کند.»

تاریخ انتشار: ۱۱:۰۷ - ۲۴ فروردين ۱۴۰۴

نصرت‌الله تاجیک، دیپلمات بازنشسته و استاندار پیشین، در روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان «رایزنی ایران و امریکا و انعطاف حداکثری؟!» به مذاکرات  ۲۳ فروردین ایران و آمریکا به میزبانی عمان پرداخته است.

او در این زمینه نوشت: رایزنی‌های روز شنبه ایران و امریکا در مسقط امکان‌سنجی تداوم مذاکره و تعاملات دیپلماتیک بین دو کشور، به عنوان یک نقطه عطف در روابط ایران و امریکا محسوب می‌شود که مورد توجه محافل سیاسی و خبری جهان قرار گرفت. در این دور از مذاکره که دیروز برگزار شد قرار نبود شق‌القمر شود! بلکه کافی بود با متصاعد شدن دود سفید، آرامش خیال و حمایت مردمی با انتخاب رویکردی دیپلماسی محور از میان استراتژی‌های موجود مانند ژئوپلیتیک محور یا اقتصادی محور و... اعتماد دو طرف به این رویکرد را نشان داد! و نقشه راه مشترکی تهیه شود که از طریق چک لیستی از پیش تهیه شده شامل ابهامات و دغدغه‌های طرفین تدوین شده باشد تا به رابطه آسیب دیده دو کشور طی پنج دهه گذشته فضای تنفسی داده شود!

طبق آنچه تا زمان زیر چاپ رفتن این یادداشت به رسانه‌ها درز پیدا کرده، این مذاکرات را می‌توان از چند جنبه مورد تحلیل قرار داد؛ نخستین جنبه، بار سنگینی است که بر دوش وزارت امور خارجه و به ویژه شخص وزیر به عنوان نقطه کانونی گردش اطلاعات و تصمیم‌گیری نخبگی و کارشناسی قرار دارد. در این راستا، باید به حجم کار دیپلماتیک که این وزارت انجام می‌دهد و همچنین نیاز به پشتیبانی از سوی نخبگان و ضرورت تمرکز و جلوگیری از پراکنده‌گویی مقامات غیرمسوول توجه کرد.

این موضوع به دلیل تاثیرات این مذاکرات بر امنیت ملی و منافع و مصالح مردم و کشور از اهمیت زیادی برخوردار است. مذاکرات دیپلماتیک سخت‌ترین و تنش‌زا‌ترین بخش اجرای سیاست خارجی است. هم تیم مذاکره‌کننده دور میز و هم تیم پشتیبانش تحت فشار‌های عصبی قرار می‌گیرند! مخصوصا وقتی پای منافع ملی نه تنها جمعیت کنونی، بلکه نسل‌های آینده و کیان کشور هم درگیر تبعات مذاکرات کنونی است! ساعت‌ها صرف یک کلمه و جمله با بحث خودی و سپس جنگ با طرف مقابل! دوم باید به این نکته توجه کرد که این روز به معنای نقطه شروع یک روند طولانی دیپلماتیک و کار کارشناسی است نه پایان آن!

ولی مساله مهم‌تر این است که در این روز، دو طرف اراده سیاسی و واقعی خود را به یکدیگر نشان داده باشند تا ثابت کنند که قصد دارند مشکلات موجود بین دو کشور را از طریق تعامل دیپلماتیک حل و فصل کنند. این اراده می‌تواند به دو طرف کمک کند تا نقشه راهی را در این ملاقات ترسیم کنند. در این زمینه رویکرد انعطاف حداکثری در کنار اراده سیاسی برای تفاهم و رعایت منافع ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی ضروری است. نه ایران چنین زمینه‌ای دارد که به اردوگاه امریکا بازگردد و نه امریکا چنین انتظاری دارد، بلکه ایران با اتخاذ رویکرد ایجاد توازن در سیاست خارجی خود علاقه‌مند به بازگشت به جامعه بین‌المللی و شکوفا کردن اقتصاد خود است.

سوم، ایمنی و امنیت مسیر و نقشه راه مذاکرات نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. باید توجه داشت که این مذاکرات در صورت تداوم، نباید تحت تاثیر تحولات لحظه‌ای خاورمیانه و مخالفان رابطه ایران و امریکا ازجمله رقبای ایران و امریکا همچون اعراب، اروپا، چین و روسیه قرار گیرد. وضعیت خاورمیانه و تحولات جهانی به‌گونه‌ای است که هر لحظه ممکن است اتفاقی بیفتد.

 پس باید مسیری برای حل و فصل مسائل بین دو کشور پیدا کرد که مستحکم باشد، چراکه طی پنج دهه گذشته، بی‌اعتمادی شدیدی در روابط ایران و امریکا ایجاد شده است. این روابط در برخی مقاطع حتی به خصومت و روابط خصمانه نیز تبدیل شده است. بنابراین، اگر دوطرف بخواهند ترمیم اولیه‌ای در این روابط انجام دهند و اراده لازم را نشان دهند، خود این اقدام، آغاز رایزنی قدمی بزرگ به شمار می‌آید. در نهایت، این مسوولیت سنگینی است که بر دوش وزارت امور خارجه است و باید در طراحی استراتژی و ملزومات اجرای آن با دقت و تدبیر به آن پرداخته شود.

از منظر تحلیلگری، به عقیده من، نخبگان، تحلیلگران و رسانه‌ها باید به‌گونه‌ای عمل کنند که بدون ایجاد هیجان و فراهم کردن فضایی ملتهب، به چگونگی و روش نزدیک کردن دیدگاه‌های ایران و امریکا بپردازند. در حال حاضر، اختلافات میان دو کشور به صورت طولی و عرضی زیاد و قابل توجه است. از یک‌سو، ایران نگرانی‌هایی درباره موضع امریکا در زمینه مسائل هسته‌ای و تحریم‌ها و حذف ایران از گردونه بازار جهانی دارد و به دنبال کسب اطمینان برای خاتمه این روند است.

از سوی دیگر، امریکا نیز موضوعاتی را در دستور کار خود دارد، از‌جمله برنامه هسته‌ای و احتمالا مسائل موشکی و تنش‌های منطقه‌ای. در این شرایط، رسانه‌ها نیز باید به دقت اطلاعات را منتشر و از دامن زدن به شایعات و هیجانات پرهیز کنند. اهمیت روز شنبه در این بود که دو طرف باید به وضوح مشخص می‌کردند که قصد دارند به چه موضوعاتی ورود کنند و چه مسائلی به عنوان اولویت برایشان مطرح هستند.

همچنین از لحاظ ارزیابی شکلی یعنی بحث مذاکرات مستقیم و غیرمستقیم نیز به باور من، دو کشور باید از این مرحله عبور می‌کردند و فضایی آرام و بدون تنش ایجاد می‌شد تا بتوانند مسائل خود را به‌طور موثر مطرح کنند. چنانکه پیش‌تر نیز ادعایی منتشر شده بود که این مذاکرات ممکن است در ابتدا به صورت غیرمستقیم آغاز شود، اما نباید بر این موضوع اصرار داشته باشیم. مهم این است که هرگونه مذاکره‌ای که برگزار شود، بتواند به نشان دادن اراده تعامل دیپلماتیک بین طرفین و حل مشکلات کمک کند، زیرا در نهایت، این رویکرد بود که می‌توانست زمینه‌ساز پیشرفت در مذاکرات و عبور از روابط خصمانه میان دو کشور باشد.

قبل از مذاکره دیروز، شاهد بودیم که برخی محافل و جناح‌ها به دلیل مسائل داخلی، تلاش می‌کردند خطوط قرمزی برای سیاست خارجی ایران تعیین کنند. به نظر من، سیاست خارجی باید به دیپلمات‌ها سپرده شود و به آنها اعتماد کرد. حال که مسوولیت از سوی مسوولان کشور به وزارت امور خارجه محول شده، آنچه منافع کشور ایجاب می‌کند، باید در طول زمان و با توجه به شرایط موجود طراحی شود و نمی‌توان یک فرمت پیش‌گفته را به عنوان قانون کلی برای همه مذاکرات و تعاملات در نظر گرفت.

اساسا مذاکره یک فرآیند و تعامل انسانی است و انسان‌ها با روانی پیچیده و متنوع در این روند شرکت می‌کنند، به خصوص در مذاکرات رو‌در‌رو، ابعاد مهم مشکلات و چالش‌ها نمایان می‌شود و روی میز قرار می‌گیرند. این تبادل‌نظر و بیان دیدگاه‌ها، انتظارات و دغدغه‌ها می‌تواند به شفاف‌سازی خطوط قرمز و نیاز‌ها کمک کرده و در‌نتیجه، مذاکره را به یک روند پربازده، سازنده و نتیجه‌بخش تبدیل کند.

در این میان، سخنان، مصاحبه‌ها و توییت‌پراکنی‌های بی‌مورد و بی‌موقع و غیرمسوولانه و ایجاد فضایی خشن و جنگ‌طلبانه از دو طرف و مخصوصا افتادن در دام روش‌های روانی مخالفان مذاکره همچون اسراییل می‌تواند به طور جدی مانع از موفقیت در مذاکرات و تعاملات دیپلماتیک شود. به جای این فضا، باید بر گفت‌و‌گو و تبادل نظر تاکید کرد تا زمینه‌ای برای همکاری و تفاهم فراهم شود. در نهایت، اعتماد به دیپلمات‌ها و ایجاد فضای مثبت برای مذاکرات می‌تواند به بهبود فضای حل و فصل مشکلات موجود کمک کند.

به عقیده من، بهتر بود دو طرف از مشکلات شکلی عبور می‌کردند و فقط اجازه داده می‌شد که دیدگاه‌های دوطرف به‌صورت مستقیم منتقل می‌شد. اینکه جزییات چگونه می‌شود، نیاز به زمان و کار کارشناسی دارد و به جلسات و نشست‌های بعدی بستگی دارد تا بتوانند مسائل را با یکدیگر حل کنند. ما البته تجربه خیلی خوبی از این روند در برجام داریم. فرآیند برجام نیز خود دوازده سال طول کشید.

برجام در حقیقت حاصل کار توان دیپلماتیک دنیا بود؛ یعنی همه قدرت‌های اصلی عضو سازمان ملل یعنی پنج کشور اصلی به اضافه آلمان و ایران، همه توان خود را گذاشتند و حاصل آن برجام شد. این یک تجربه خوب است. حالا اگر متن برجام نیاز به اصلاحاتی دارد، اما فرامتن آن تجربه دیپلماتیک دنیاست و این را نباید به راحتی از دست بدهیم.

بنابراین ما نیز چنین تجربه‌ای را داریم و می‌توانیم جلو برویم. اما اینکه پیش‌تر گفتم از سوی ایران وزارت امور خارجه مسوولیت بسیار سنگینی دارد، این است که باید به این موضوع نیز دقت کنیم که ترامپ اکنون با چند موضوع جلو آمده است. فارغ از واکاوی ابعاد شخصیتی او، ترامپ نیز با استفاده از روانشناسی اجتماعی تلاش می‌کند با تولید انبوه و در حقیقت شلوغ‌کاری و به نوعی هوچی‌گری، روایت‌های خود را با ابزار رسانه‌های اجتماعی برای هدایت افکار عمومی و ایجاد فشار بر ایران و امتیاز‌گیری جا بیندازد.

جدای از این مساله، در هر صورت، ایشان اکنون در دولت دوم خود ایده‌هایی را مطرح کرده که همچنان به نتیجه نرسیده‌اند، مثل اوکراین و غزه و تقریبا تعرفه‌ها. در همین مقوله تعرفه‌ها که اکنون شاید یکی از تیر‌های آخری است که در کمان می‌گذارد و می‌فرستد. یعنی اگر در مذاکره با ایران موفق باشد، بالطبع او دستاوردی برای نشان دادن به دنیا و اروپا و نیز شخص خودش خواهد داشت که بگوید ما این مساله را حل کردیم. اگر هم در مذاکره موفق نشود، باز همچنان تبعات خاص خود را بعد از چند شکست بالا برای فشار بر ایران به دنبال خواهد داشت.

اما جریان و ابعاد متفاوت جنگ تعرفه‌ای و نظم نوین اقتصادی جهان که تیم ترامپ به دنبال آن است، همچنین امنیت و قیمت انرژی می‌تواند سطح بازیگری ایران را افزایش داده و شرایط مذاکره را به نفع ایران کند.

بنابراین، علاوه بر مسائل و مشکلات دیگری که در ارتباط با این مذاکره داریم، چه شکلی و چه محتوایی، جنبه روانشناختی نیز در مورد این مساله وجود دارد و باید به آن توجه کنیم. قطعا باید نقشه راه ایمنی برای مراحل ابتدایی مذاکرات طراحی شود. این به این دلیل است که بسیاری از طرف‌های دیگر علاقه‌مند نیستند که ایران و امریکا مشکلاتشان حل شود، از جمله رژیم صهیونیستی و به‌ویژه شخص نتانیاهو. بنابراین، باید احتمال هرگونه اقدام نابخردانه را منتفی ندانیم.

اگرچه بسیاری از مطالبی که گفته می‌شود، بخشی به دلیل جنگ روانی است، اما نباید همه چیز را به عنوان جنگ روانی کنار بگذاریم و از آن عبور کنیم؛ زیرا ممکن است هر اتفاقی رخ دهد. از طرفی کشور‌های رقیب ایران نیز هستند که خیلی علاقه‌مند به حل و فصل مسائل تهران و واشنگتن به آن شکلی که حداقل مدنظر ایران است، نیستند و بالطبع آنها نیز تحرکاتی خواهند داشت؛ لذا شرایط و اوضاع بسیار پیچیده‌ای پیش روی ماست.

از طرفی، خواسته‌های منطقی ایران نیز مطرح است و آن توانمندی بومی است که دارد. حال اگر مذاکرات روی مساله هسته‌ای متمرکز باشد، این توانمندی بومی به راحتی قابل از دست دادن نیست. این موضوع به دلیل وجود یک قطعنامه پشتیبان بین‌المللی است و ایران نمی‌خواهد به راحتی دستاورد‌های صنعت هسته‌ای خود را که بخشی از آن به خروج ترامپ از توافق برجام برمی‌گردد، از دست بدهد.

بنابراین این مساله‌ای است که بالطبع مورد نظر ایران نیز هست. دغدغه اصلی ایران در زمینه هسته‌ای، ساختن بمب اتمی نیست! بلکه زندگی کردن در محیط امن خاورمیانه عاری از تسلیحات هسته‌ای است. اسراییل با داشتن کلاهک‌های هسته‌ای و عدم عضویت در ان‌پی‌تی توازن را به‌هم زده و ظرفیت و آمادگی تبدیل اختلافات سیاسی به درگیری نظامی را دارد و این موضوع بستر اصلی مذاکرات ایران و امریکاست!

در مذاکره روز شنبه که فقط دو طرف آمادگی خود برای شروع روند حل مشکلات از طریق دیپلماتیک را اعلام می‌کنند برای تدوین نقشه راه خیلی از مسائل باید روشن شود. استراتژی مذاکراتی دو طرف، موضوعات و جایگاه قانونی امریکا در این مذاکرات و نسبتش با برجام و...، چون ایران حاضر نیست به راحتی برجام را که رویکرد بین‌الملل‌گرایی‌اش بود و امید داشت با برجام بتواند به جامعه بین‌المللی برگردد و اقتصادش را شکوفا کند ازدست بدهد، ولی ترامپ با خروجش این فرصت را از مردم ایران گرفت! و این سطح از توسعه هسته‌ای ایران به دلیل این اقدام ترامپ و استفاده ایران از اسنپ‌بک در برجام است.

ایران قائل به از دست دادن این توانمندی نیست، اما با هر‌گونه مکانیسم نظارتی اطمینان‌بخش مشکلی ندارد. پس عدم آمادگی ایران برای کاهش درصد غنی‌سازی به دلیل برجام و تهدیدات هسته‌ای اسراییلی است الا اینکه منطقه به سوی خاورمیانه عاری از سلاح هسته‌ای حرکت کند.

در نهایت من تصور می‌کنم خوشبختانه به دلایل مختلف و از‌جمله هزینه جنگ، هر دو طرف اراده‌ای برای حل مشکلاتی که مطرح شد، از طریق تعامل دیپلماتیک دارند. این خود یک بستر مناسب است تا به این فکر کنیم که اگر این مشکلات حل و تنش‌ها بر سر راه منطقه برداشته شود، منطقه وارد یک دوران سازنده و زیرساختی از تعامل بین‌المللی و منطقه‌ای خواهد شد.

اقتصاد منطقه می‌تواند به یک اقتصاد بزرگ مقیاس از همکاری توسعه زیرساختی تبدیل شود؛ به جای الگو‌های امنیتی، الگوی همکاری اقتصادی با استفاده از فناوری و دانش روز جهان و ظرفیتی که کشور‌های منطقه دارند، رقم خواهد خورد. بازار تشنه ایران که بهشت سرمایه‌گذاری است با نیروی انسانی جوان، جاه‌طلب و تحصیلکرده و با فرهنگ باز برای تعامل با فرهنگ خارجی برای ریل‌گذاری در توسعه و سازندگی در کشور که دسترسی به انرژی ارزان و... ایران را یک زمینه مناسب برای همکاری‌های اقتصادی ساخته است که با همکاری‌های بین‌المللی نیز می‌توان مشکلات داخلی این بازار و از‌جمله فساد را ریشه‌کن کرد!

بنابراین ضمن اینکه ما به شرایط سخت منطقه واقفیم، اما به نظر می‌رسد آینده نویدبخشی نیز در انتظار منطقه است، در یک جمع‌بندی کلی به نظر می‌رسد دو کشور تلاش کردند با در‌نظر گرفتن منافع دو‌طرف و منافع کشور‌های منطقه، با انعطاف حداکثری رایزنی دیروز را در راه تعامل دیپلماتیک قدم زده و در قدم اول با استراتژی کم در مقابل کم روی مساله هسته‌ای متمرکز شد. یعنی طرفین با کاهش تحریم‌های امریکا در ازای محدود کردن برنامه هسته‌ای ایران این دور از تعامل دیپلماتیک خود را آغاز کرده‌اند تا با حسن‌نیت و انعطاف حداکثری طرفین به سوی سایر مسائل جزیی مورد علاقه و از‌جمله کاهش تنش‌ها و تبادل زندانیان حرکت کنند. ان‌شاءالله!

bato-adv
پرطرفدارترین عناوین