سیدجواد میری در گفتگو با فرارو تحلیل کرد
ما در حوزه اموزش و پرورش و تربیت و رسانههای جمعی، چقدر به جامعه آموزش میدهیم که به هم اعتماد داشته باشیم و به هم تکیه کرده و برای هم امن باشیم؟ یکی از مهمترین مبانی در جهان بینی فکری این است که نسبت به هم امانت دار باشیم. در این که جامعه دچار زوال، فرتوتگی و فرسایش شده شکی وجود ندارد. اما جامعه مثل یک درخت است که قابلیت ترمیم رو رشد دارد و همانطور که میتواند آسیب پذیر باشد، میتواند رشد کند و تناور باشد. ما نمیتوانیم اصل زندگی گروهی و جمعی را نادیده بگیریم.
دیوید اسپیگِلهالتر، آماردان برجسته و یکی از بهترین شارحان دانشگاهی که مطالب پیچیده را بهخوبی توضیح میدهد، در کتاب جدید خود با عنوان هنر عدمقطعیت نشان میدهد که چطور محاسبات ساده میتواند بر تن ریسکهای زندگی، که بخش جداییناپذیر آناند، لباس نظم بپوشاند. آنچه میخوانید مروری کوتاه است بر این کتاب که تلاشی است برای فهم شانس و احتمالات در زندگی.
در قرن اخیر هیچ کشوری به اندازۀ آمریکا جنگ برپا نکرده است، طوریکه آمریکا را «کشوری همواره در حال جنگ» توصیف میکنند. بااینحال بعد از حمله به برجهای تجارت جهانی و آغاز آنچه «جنگ علیه ترور» خوانده میشود، ماهیت این جنگها تفاوتی اساسی پیدا کرد. آمریکا که در گلوگاه تقریباً تمام مبادلات مالی و اطلاعاتی بزرگ جهان بود، شروع به کنترل و پایش گستردۀ این دادهها با اهداف امنیتی و نظامی کرد. حاصل اختراع سلاح کشتار جمعی جدیدی بود که بعدها علیه کشورهای مختلفی به کار بسته شد: «تحریم».
در فلسفۀ چین باستان مفهومی هست که نشان میدهد هر کس چگونه میتواند به بهترین نحو کار خود را انجام دهد؛ چه یک آشپز باشد که دارد گوشت گاو را برش میزند و چه حاکمی که کشور را اداره میکند.
بمناسبت ۹ سپتامبر ۱۸۲۸ سالگرد تولد "لئو تولستوی" نویسنده شهیر روس و از بزرگترین رمان نویسان جهان
شباهت بین تولستویی که در اعتراف کشف میکنیم و شخصیتهای اصلی این کتابها یعنی "دیمیتری آندریچ اولنین" در قزاق ها، "پی یر بزوخوف" در جنگ و صلح، و "کنستانتین دیمیتریویچ لوین" در آنا کارنینا خوانندگان را شگفت زده میسازند. همه آنان به تولستوی شباهت دارند از جمله از نظر موقعیت اجتماعی، دلزدگی از زندگی اشرافی بی قراری درونی و جستجوی شدید معنای زندگی، و اشتیاق سیری ناپذیر برای خوب بودن و رسیدن به کمال در همه جنبههای زندگی شان. برخی از آنان مانند تولستوی در نهایت با ایمان به خدا به آرامش میرسند.
نمونههایی از آموزشهای عقیدتی و تعیین وکلا توسط امام یازدهم
مدل ارتباط مردمی امام حسن عسکری (ع) که در دوره امامت خود ایجاد کرد، چگونه بود؟ چه ساختار و چه کارکردهایی داشت؟
«چطور فایده زندگی از درد و رنجهایش بیشتر شود؟!» مصطفی ملکیان، استاد فلسفه در برنامه «سپنج»، راز پیشی گرفتن فایده زندگی از درد و رنجهایش را پاسخ صادقانه به سه سوال ساده عنوان کرد.
اشتراکات نیچه و مولانا در مورد انسانیت
این دو ویژگی کرامت انسانی یعنی این که وضعیت کنونی یک فرد حالت مطلوبی نیست و کرامت بسیار ارجمند یک فرد به هر فردی بستگی دارد و باید به فعلیت برسد نیچه را به سوی نقد عقل گرایی و اومانیسم مدرن ترغیب میکند. به همین ترتیب، مولانا به نقد عقل گرایی و درک سطحی از دین پرداخت. اومانیسم مدرن مبتنی بر طبیعت پایدار انسانیت است که افراد را به عنوان حیوانات منطقی محدود تعریف میکند و آنان را به سطح بسیار پایینی از اشتراک تقلیل میدهد. هم چنین، درک سطحی از مذهب همانطور که مولانا از آن انتقاد میکند باعث احترام بیش از حد به مناسک دینی شده، اما به انسان فهمیده به شدت توهین میکند و انسانیت را از مظهر خدا به ابزاری برای منافع رهبران دینی تقلیل میدهد. مولانا و نیچه در قلمرو مردم عادی عقل سلیم و عقلانیت را بی ارزش نمیکنند، اما به لحاظ آرمان نهایی خردگرایی را به شدت نقد میکنند. مولانا دسته بندی حیوانات و دیگر موجودات مادی را با انسانهایی که مظاهر ابدی خداوند هستند ناشایست میداند. نیچه آن را زندگی در روزمرگی و اخلاق اجتماعی میداند.
بمناسبت ۲۸ جولای ۱۹۰۲ میلادی سالگرد تولد "کارل پوپر" فیلسوف اتریشی – بریتانیایی و از بزرگترین فیلسوفان علم قرن بیستم
فردید در دهه ۱۹۸۰ میلادی همزمان با سروش سخنرانی میکرد و در آن سخنرانیها حملات شخصی مستقیمی را علیه دیدگاههای پوپری سروش مطرح کرد و آنها را "نمایندگان لیبرالیسم منحط" میدانست که هیچ حد و مرزی نمیشناسد. پس از فردید "رضا داوری اردکانی" استاد فلسفه دانشگاه تهران برجستهترین شاگرد فردید بود که به اظهارنظر علیه پوپر ادامه داد. او مدعی شد که پوپر مدافع هژمونی غرب است و هیچ نگرانی برای مردم مظلوم جهان سوم ندارد.
در زمانه تهدید آزادی اندیشه از سوی پوپولیسم چپ و راست زندگی میراث این فیلسوف قرن هفدهمی چیزهای زیادی برای آموختن به ما دارد
در زمانهای که پوپولیسم چپ و راست آزادی اندیشه را تهدید میکند زندگی و میراث "باروخ اسپینوزا" فیلسوف قرن هفدهمی چیزهای زیادی برای آموختن به ما دارد. او نشان داد که از طریق خِرَد میتوان با بربریت نهایی مقابله کرد. او به دنبال تسخیر قلمرو فکری جدیدی بود که آغشته به ایده ایمان به خدا بود، اما میکوشید با توسل به خرد و استدلال از جنگهای کلامی و سیاسی زمان خود فراتر رود.
شکسپیر در نمایشنامه "حکایت زمستان" میگوید برای آن که از شانس دوم برخوردار شویم باید از موضع کنترل و اجبار نسبت به دنیا دست برداریم به عبارت دیگر شما باید توهمات مربوط به قدرت مطلق را که ما به عنوان بچههای کوچک در سر میپرورانیم کنار بگذارید. فیلیپس در کتاب مان اشاره میکند که فروید تشخیص دهنده بزرگترین شانس دوم زندگی ماست: کشف این که میتوانیم شخصی غیر از والدین خود را دوست داشته باشیم. ما در کتاب مان پرسیده ایم که چه چیزی ممکن است در انتخاب انسان بودن دخیل باشد: عمل با چشمان باز در چارچوب محدودیتهایی که ما آن را انتخاب نکرده ایم.
۲۱ ژوئن ۱۹۰۵ میلادی سالگرد تولد "ژان پل سارتر" فیلسوف اگزیستانسیالیست فرانسوی
طبق گفته کوهن بندیت تنها جملهای که از سارتر در مورد بادر پس از جلسه ملاقات شنید این بود که سارتر پس از یک مکث و سکوت گفت:"این بادر چه احمق است". در نتیجه، آن دیدار با شکست همراه شده بود. ظاهرا این درشت گویی سارتر کمتر بازتابی از احساسات او در مورد ایدئولوژی بادر – ماینهوف بود که در هر حال پیش از دیدارش با بادر با آن آشنایی داشت و بیشتر ناشی از شکاف فرهنگی و فکریای بود که در آن ملاقات رو در رو میان آن فیلسوف برجسته فرانسوی با تروریست اصلی آلمان نمایان شد. بادر فردی با استعداد در رهبری باند بود. او یک تبهکار سابق بود که به فعال سیاسی مبدل شد، اما فاقد هرگونه زمینه فکری بود. علاوه بر این، او به طور خاص شیوه و لحن صحبت بی ادبانهای داشت.
در یک دهۀ گذشته، خودیاری فلسفی رشد چشمگیری داشته و بسیاری از اساتید دانشگاه سعی کردهاند با الهام از رواقیون و ارسطو و نیچه راهورسم زندگی خوب را به ما بیاموزند. اما منتقدانِ خودیاری این کارها را سطحی میدانند: آنها میگویند خودیاری از نظر سیاسی ابلهانه است، کارکرد اجتماعیِ آن سرپوشگذاشتن بر بیعدالتی است، از لحاظ نظری چیزی جز فریبکاری نیست و نبودِ آن بیشک بهسود فلسفه است.
کُشتیگرفتن با آثار کانت
کانت در «نقد عقل محض» میپرسد: چه چیزی باید وجود داشته باشد تا دانش ممکن شود؟ فلاسفه دیگر پرسیده بودند: محتوای علم ما چیست؟ چه چیزی میتوانیم بدانیم؟ درمقابل، کانت درباره پیششرطهای معرفت بشری میپرسد. کانت در نقد عقل عملی درمورد شرایط اخلاق در نقد نیروی حکم درباره شرایط زیبایی شناسی و سایر کاربردهای قضاوت میپرسد.
قوانین جاودانه خلبانان جنگنده برای تصمیمگیریهای دشوار
توانایی تصمیمگیری دقیق و کارآمد، یکی از باارزشترین مهارتها در دنیای امروز است. با پیشرفت بیسابقه جامعه، کسانی که تفکر واضح و انتقادی دارند، مزیت غیرمتعارفی دارند. این هنر برای خلبانان هواپیماهای جنگی ضروری است، چون تصمیم اشتباه به قیمت از دست دادن زندگیشان در کسری از ثانیه تمام میشود.
در این مطلب درباره دیدگاههای برخی از بزرگترین فلاسفه تاریخ در مورد ورزش و تناسب اندام میخوانید.
طومار باستانی مدفون شده در کوه وزوویوس* نشان میدهد که افلاطون فیلسوف یونان باستان اخرین شب زندگی خود را با گوش دادن به موسیقی گذرانده بود.
زیستن به به گونهای که با این ارزشهای اصلی سازگار باشد چیزی است که زندگی اخلاقی به آن میپردازد. به گفته غزالی صبر این است که چگونه دائماً اطمینان کسب کنیم که اقدامات مان در خدمت این هدف هستند. در درک غزالی از صبر همه ما به آن نیاز داریم تا زمانی که همه چیز بر وفق مراد ما نیست به اصول و ایدههای اصلی خود متعهد یاقی بمانیم.
فلسفه در مورد بحرانهای میانسالی چه میگوید
برخی از افراد فکر میکنند هدف فلسفه این است که دنیا را معنا کند تا نشان دهد چگونه همه چیز به یکدیگر پیوند خورده است. برای عدهای دیگر فلسفه ابزاری عملی است که باید به ما بگوید چگونه زندگی میکنیم. اگر شما در اردوگاه دوم قرار دارید پس منصفانه است که بگویم فلسفه را نوعی خودیاری قلمداد میکنید.
محیالدین ابنعربی و ابنرشد دو ستون دوران طلایی فرهنگ اسلامی بودند که یک بار در ملاقاتی کوتاه، گفتگویی رازآلود و رمزگونه با یکدیگر داشتند. ملاقات آنها را میتوان نمادی از گفتگوی بین عقلگرایی فلسفی و تجربۀ عرفانی دانست.