
اکبر اعتماد، نخستین رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و از پیشگامان برنامه هستهای کشور، در ۹۵ سالگی درگذشت. او که تحصیلکرده سوئیس و فرانسه بود، نقش مهمی در پایهگذاری نهادهای علمی و هستهای ایران در دهه ۴۰ و ۵۰ ایفا کرد و تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷، از چهرههای کلیدی توسعه فناوری هستهای در ایران به شمار میرفت.
فرارو- در چهاردهمین روز از بهمنماه ۱۳۰۸، در دل کوچهپسکوچههای کهن همدان، نوزادی به دنیا آمد که نامش «اکبر» بود که در آینده، نامش با انرزی هستهای گره خورد؛ اکبر اعتماد، مردی که روزگاری طلایهدار دانش هستهای ایران شد.
به گزارش فرارو، در جوانی راهی دیار فرنگ شد؛ نخست در سرزمین ساعتها، سوئیس، به فراگیری مهندسی برق پرداخت و سپس در فرانسه، در گرماگرم عصر اتم، به ژرفای دانش هستهای قدم نهاد. پس از آن، بار دیگر به سرزمین آلپ بازگشت و در انستیتوی فدرال تحقیقات اتمی سوئیس، در کنار بزرگترین اندیشمندان آن روزگار به پژوهش پرداخت.
سال ۱۳۴۴ بود؛ ایران در تبوتاب توسعه و آینده در هالهای از رویا و واقعیت. اعتماد با دلی پرامید به میهن بازگشت. به پیشنهاد صفی اصفیا، رئیس وقت سازمان برنامه و بودجه، مشاور فنی طرح پژوهشهای راکتور اتمی شد و یکسال بعد بنیان دفتر انرژی اتمی را نهاد و خود نیز زمام آن را به دست گرفت.
در همان ایام، کمیسیون انرژی اتمی از وزارت اقتصاد به سازمان برنامه منتقل شد و اعتماد، سنگبنای نخستین راکتور تحقیقاتی کشور را در دانشگاه تهران نهاد. سال ۱۳۴۷، این راکتور به بهرهبرداری رسید؛ نمادی از اراده، علم و چشماندازی بلند. همان سال، مسئولیت مؤسسهای نوپا را نیز برعهده گرفت؛ نخستین مؤسسه تحقیقات و برنامهریزی علمی و آموزشی، الگویی ایرانی از مرکز ملی پژوهشهای علمی فرانسه (CNRS). در سال ۱۳۵۳، سکان هدایت سازمان انرژی اتمی ایران را نیز به او سپردند. سازمانی که او، چون معمار، از پی و بن آن را ساخت.
در آن زمان بزرگترین چالش، تأمین سوخت نیروگاهها بود. پس از بحران نفت دهه ۱۹۷۰، عطش جهانی برای انرژی هستهای اوج گرفت و اعتماد، در میانه کشمکش میان شرق و غرب با هوشیاری و دیپلماسی علمی، در پی حفظ استقلال ایران بود. البته محمدرضاشاه میدانست انرژی هستهای راهیست بلند، اما گریزناپذیر. بله آن روزها که سرمایه بود، وقت آن بود که پایهریزی شود و شد و اعتماد چنین کرد.
تصویری از اکبر اعتماد، محمدرضا شاه و امیرعباس هویدا
اعتماد تا واپسین روزهای حکومت پهلوی، ریاست سازمان انرژی اتمی را برعهده داشت، اما در سال ۱۳۵۷، در طوفان تحولات، از سِمت خود کناره گرفت و رهسپار پاریس شد. با آنکه فرانسه، پیشنهاد همکاری داشت، ترجیح داد مستقل بماند و شرکت «انرژیوم» را بنیان نهاد؛ مشاوری علمی برای قدرتهای صنعتی اروپا.
سالها گذشت... تا آنکه روزی، در فروردین ۱۴۰۴، نسیم بهاری از لابهلای چنارهای سالخورده تهران گذشت و زمزمه کرد: اکبر اعتماد، چهره ماندگار علم ایران دیگر در میان ما نیست. در بیستودومین روز این ماه، تنها دو روز پس از روز ملی فناوری هستهای، او چشم از جهان فروبست، اما رفتنش خاموش نبود که سایهاش هنوز بر تاریخ ایران گسترده است و نامش با اتم و آینده گره خورده است.