کد خبر: ۸۵۱۴۱۳
در گفت‌وگوی اختصاصی با نادر انتصار بررسی شد؛

مأموریت «بی‌بی» در واشنگتن

مأموریت «بی‌بی» در واشنگتن

سفر شتاب‌زده «بی‌بی» به کاخ سفید به گمانه‌زنی‌ها درباره آینده معادلات خاورمیانه پس از این سفر دامن زده و موجب شده تا گروهی مدعی شوند که به واسطه رویکرد تحریک‌آمیز و ماجراجویانه نتانیاهو، رویارویی احتمالی نظامی و تصاعد بحران اجتناب‌ناپذیر است.

تاریخ انتشار: ۱۲:۴۱ - ۱۹ فروردين ۱۴۰۴

درحالی که خاورمیانه بیش از یک سال است که درگیر بحران‌های پی در پی و پیچیده است؛ تنش‌ها در شرایط کنونی به اوج رسیده و درست در همین بازه زمانی، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسراییل در سفری غیرمنتظره از مجارستان راهی واشنگتن شد و با دونالد ترامپ رییس‌جمهور امریکا ملاقات کرد.

به گزارش اعتماد، این سفر در شرایطی انجام شد که همزمان حملات اسراییل به غزه و همچنین تلاش‌های بین‌المللی برای مدیریت تنش‌ها میان ایران و ایالات‌متحده با هدف آغاز مذاکرات میان دو طرف در جریان است. از همین رو سفر شتاب‌زده «بی‌بی» به کاخ سفید به گمانه‌زنی‌ها درباره آینده معادلات خاورمیانه پس از این سفر دامن زده و موجب شده تا گروهی مدعی شوند که به واسطه رویکرد تحریک‌آمیز و ماجراجویانه نتانیاهو، رویارویی احتمالی نظامی و تصاعد بحران اجتناب‌ناپذیر است.

با این همه هستند گروهی دیگر از تحلیلگران که ضمن اشاره به آرایش جنگی خلیج‌فارس، بر این گزاره تاکید دارند که ترامپ بعید است به راحتی تسلیم نتانیاهو شده و به گزینه‌ای متوسل شود که برای واشنگتن و متحدانش پرهزینه خواهد بود. از منظر این گروه، بخشی از این دیدار غیرمنتظره مرتبط به غزه است که آینده آن برای شخص ترامپ بسیار با اهمیت خواهد بود، چراکه تحقق توافق عادی‌سازی روابط اسراییل و عربستان؛ توافقی که می‌تواند دستاوردی جدی در پرونده رییس‌جمهوری ثبت شود در گرو سرنوشت این باریکه و مردمانش است.

در همین راستا با هدف تحلیل و بررسی پیامد‌های احتمالی سفر غیرمنتظره نتانیاهو به واشنگتن و اثرگذاری آن بر بحران‌های کنونی و نیز آینده منطقه، با نادر انتصار استاد بازنشسته و برجسته دانشگاه آلابامای جنوبی و مقیم این ایالت گفت‌و‌گو کرده‌ایم.

انتصار ضمن تاکید بر حقیقت که نتانیاهو تلاش دارد تا بستر را برای مشارکت ترامپ در ماجراجویی‌های احتمالی‌اش علیه ایران هموار کند، رویکرد شخص ترامپ در این باره را مبهم قلمداد کرد و تاکید داشت، مشخص نیست رییس‌جمهوری امریکا بعد از این دیدار چه تصمیم اتخاذ خواهد کرد.

مشروح این گفت‌و‌گو در ادامه می‌آید:

به باور شما سفر غیرمنتظره نتانیاهو از مجارستان به مقصد واشنگتن در شرایط ملتهب کنونی منطقه چه معنا و پیامی دارد؟ در باب این سفر و چرایی‌اش اخبار رسمی زیادی در دسترس نیست، آیا نخست‌وزیر اسراییل خود خواهان انجام این دیدار شده یا به دعوت رییس‌جمهوری امریکا راهی کاخ سفید می‌شود؟

از چند منظر می‌توان این سفر را مورد ارزیابی قرار داد. اول اینکه ممکن است ترامپ شخصا نتانیاهو را به کاخ سفید فراخوانده باشد؛ چرا که او مستقیما از مجارستان راهی واشنگتن شد و این سفر از پیش تعیین‌شده نبود. بنابراین این احتمال وجود دارد که این دعوت به درخواست خود ترامپ انجام شده باشد.

برخی، اما مدعی‌اند که ممکن است هدف این دیدار، طرح برنامه‌ای برای پایان دادن به حملات اسراییل به غزه و بررسی آینده این منطقه باشد، چراکه به‌نظر می‌رسد موضوع غزه ممکن است از کنترل ترامپ خارج شود. بالاخص آنکه ترامپ پیش‌تر وعده داده بود هر چه سریع‌تر جنگ در غزه و بمباران‌های اسراییل را متوقف کرده و برنامه‌های خود را در مورد غزه اجرا کند؛ در همین راستا می‌توان به طرح جنجالی‌اش برای تبدیل شدن این‌باریکه به یک بستری سرمایه‌گذاری اشاره کرد. البته که این ایده با مخالفت برخی کشور‌های عربی و کشور‌های منطقه مواجه شد. حالا، رییس‌جمهوری امریکا احتمالا می‌خواهد ببیند این طرح در ادامه به چه سمتی پیش خواهد رفت.

دلیل مهم دیگر این دیدار رایزنی درباره پرونده هسته‌ای ایران است؛ موضوعی که همواره در مذاکرات نتانیاهو با روسای‌جمهور امریکا مطرح بوده. قطعا در این زمینه گفت‌و‌گو‌هایی انجام شده تا مشخص شود گام بعدی احتمالی واشنگتن در قبال ایران چه خواهد بود. در حال حاضر، اما به نقطه‌ای رسیده‌ایم که ترامپ اگرچه رسما اعلام نکرده، اما به‌صورت غیررسمی و در اظهاراتش نشان داده که احتمالا به‌دنبال مذاکره غیرمستقیم با ایران است. البته این روش چندان با طبع ترامپ سازگار نیست. او معمولا زمانی وارد مذاکره می‌شود که طرف مقابل به‌صورت مستقیم پای میز بیاید. مذاکره، از نگاه ترامپ، با تعریفی که در دیپلماسی کلاسیک از آن وجود دارد متفاوت است.

رییس‌جمهوری امریکا همواره ترجیح داده که مذاکرات با رهبران کشور‌ها به شکلی مستقیم و چهره‌به‌چهره انجام شود، نه از طریق کانال‌های غیررسمی یا پیام‌های واسطه‌ای. اما به نظر می‌رسد حالا به این نتیجه رسیده که در موضوع ایران، این شکل از مذاکره شاید عملی نباشد و ناچار است از روش‌های غیرمستقیم استفاده کند. اینکه ترامپ دقیقا در چه مسیری قرار می‌گیرد هنوز مشخص نیست و باید منتظر ماند.

ارزیابی شما از پیامد‌های احتمالی سفر نخست‌وزیر اسراییل به ایالات‌متحده و رایزنی با ترامپ مشخصا درباره ایران چیست؟ آیا نتانیاهو می‌تواند به واسطه تحرکاتش رییس‌جمهور امریکا را به تداوم ماجراجویی‌های خود در منطقه ترغیب کند؟

البته تحریم ترامپ برای شخص نتانیاهو مساله‌ای تازه نیست؛ نخست‌وزیر اسراییل سال‌هاست چنین رویکردی را دنبال می‌کند و حتی قبل از روی کار آمدن ترامپ نیز تلاش داشته در گفت‌و‌گو با روسای جمهور پیشین امریکا، آنها را به این نتیجه برساند که ایالات‌متحده باید مستقیما وارد جنگ با ایران شود.

دلیل این مساله هم روشن است: اسراییل به‌تنهایی توانایی رویارویی با ایران و آغاز یک جنگ تمام‌عیار را ندارد؛ جنگی که بتواند به نابودی زیرساخت‌های کلیدی ایران منجر شود؛ نه فقط زیرساخت‌های صنعتی، بلکه بنیان‌های اقتصادی و حتی اجتماعی کشورمان. اسراییل هیچ‌گاه چنین ظرفیتی نداشته، به همین دلیل هدف اصلی نتانیاهو در تمام دیدارهایش با روسای جمهور امریکا این بوده که آنها را متقاعد کند امریکا باید بازیگر اصلی در این نبرد باشد و اسراییل صرفا در نقش یک بازیگر حاشیه‌ای، در صورت لزوم، وارد شود.

حال اینکه نتانیاهو چقدر می‌تواند ترامپ را تحت تاثیر قرار دهد، موضوعی است پیچیده. از طرفی اطرافیان ترامپ، افرادی بسیار جنگ‌طلب و تندرو هستند. البته روسای جمهور امریکا همواره چنین مشاورانی در اطراف خود داشته‌اند؛ از دوران جورج بوش گرفته تا به امروز، حضور نئومحافظه‌کاران و چهره‌های مشابه کاملا مشهود بوده است. اما مساله اینجاست که ترامپ، شخصیتی غیرقابل پیش‌بینی دارد. گاهی کاملا تحت‌تاثیر اطرافیان تندرو قرار می‌گیرد؛ البته باید تاکید کرد که این افراد فقط تندرو نیستند، بلکه اگر بخواهم با احتیاط این واژه را به‌کار ببرم «جنگ‌طلبانی» افراطی‌اند که همه‌چیز را در چارچوب جنگ می‌بینند.

با این حال، ترامپ در مقاطعی به طور کامل نظر خود را تغییر داده و حتی مشاوران نزدیکش را کنار گذاشته است. یعنی ممکن است یک روز تحت‌تاثیر آنها قرار بگیرد، و روز دیگر تصمیمی کاملا مستقل اتخاذ کند. بنابراین، پیش‌بینی اینکه آیا نتانیاهو می‌تواند او را قانع کند یا نه، بسیار دشوار است. همین‌طور این مساله که ترامپ تحت تاثیر برنامه‌های همیشگی و فشار‌های رژیم اسراییل قرار خواهد گرفت یا خیر نیز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

فراموش نکنیم که ما با فردی طرف هستیم که پیش‌بینی رفتار او، چه در حوزه سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی، همواره دشوار بوده است. هرچند که او خودش را رییس‌جمهور صلح معرفی می‌کند و ادعا دارد علاقه‌ای به راه‌اندازی جنگ ندارد، اما در عمل چیز دیگری می‌بینیم. همین حالا نیز امریکا درگیر جنگ‌هایی است از جمله حمله به حوثی‌ها و حمایت از اسراییل در حملاتش به لبنان. بنابراین نمی‌توان به سادگی پذیرفت که ترامپ، رییس‌جمهوری است که صرفا به صلح فکر می‌کند. شاهد بودیم که پس از تهدید ایران به حمله نظامی، ادعا کرد به‌زودی جشن صلح با ایران را برگزار خواهد کرد و آمادگی دارد تا با ایران وارد مذاکره شده و حتی توافقی امضا کند.

با این حال، پیش‌بینی رفتار ترامپ هم ضروری است و هم تقریبا غیرممکن. در تاریخ معاصر امریکا، دست‌کم در صد سال اخیر تا به حال شخصیتی با ویژگی‌های ترامپ در بالاترین سطح قدرت قرار نگرفته است. او از روزی که روی کار آمده، هر روز جنجالی تازه در کشور خود به راه انداخته و عملا نوعی آنارشیسم در ساختار سیاسی امریکا ایجاد کرده و از همین رو هر روز با تحولات غیرمنتظره مواجه می‌شویم.

اما در مورد مذاکره با ایران نیز باید گفت که ترامپ مدعی و خواهان مذاکره مستقیم با ایران است. توجه کنید که شاید شبیه‌ترین نمونه‌ای که می‌توان برای آن مثال زد که در گذشته اتفاق افتاده است، تجربه دیداری است که در دور اول ریاست‌جمهوری‌اش با رهبر کره‌شمالی رقم خورد؛ جایی که مذاکره‌ای میان رهبر کره‌شمالی و ترامپ شکل گرفت. به گونه‌ای که در ابتدا، رهبر کره‌شمالی وارد گفت‌و‌گو شد، ترامپ نیز برای ملاقات با او اعلام آمادگی کرد.

دیداری برگزار شد، دست دادند، عکس یادگاری گرفتند و لبخند رد و بدل شد. اما پس از آن، بلافاصله مایک پمپئو وزیر خارجه وقت امریکا و جان بولتون مشاور امنیت ملی وارد میدان شدند. آنها با وزیر خارجه کره‌شمالی دیدار کردند، اما این گفت‌و‌گو‌ها خیلی زود چرخشی ۱۸۰ درجه‌ای پیدا کرد و دوباره لحن تهدیدآمیز در پیش گرفتند؛ حتی مساله بمباران کره‌شمالی هم مطرح شد.

در نهایت، رهبر کره‌شمالی نیز دستور ادامه ساخت بمب اتم را صادر کرد. احتمالا همین الگو مدنظر ترامپ است. ایران احتمالا نسبت به این موضوع آگاه است. یعنی می‌داند که ورود شدن به مذاکره مستقیم با فردی مثل ترامپ، به‌ویژه با چنین الگویی، ریسک بزرگی است، چراکه از دید ایران، ترامپ بیشتر به دنبال عکس یادگاری و یک نمایش رسانه‌ای است تا بتواند بگوید دست به کاری زده که روسای جمهوری امریکا از سال ۱۳۵۷ تا به امروز قادر به انجامش نبودند.

نتانیاهو همواره هدف بلندمدت و مهمی، چون تغییر شکل خاورمیانه را دنبال کرده است و این مساله مهم‌ترین پرونده مشترک میان تل‌آویو و واشنگتن بوده است. در همین راستا و با لحاظ کردن آرایش جنگی خاورمیانه تصاعد بحران در منطقه پس از این سفر چقدر محتمل است؟

این موضوع را هم نمی‌توان به طور دقیق پیش‌بینی کرد، اما آنچه می‌دانیم این است که ترامپ، حلقه‌ای را که تا مدت‌ها اطراف نتانیاهو در دوران بایدن بسته شده بود، بازتر کرده است. در واقع، این اقدام باعث شده پنجره عملیات‌های نتانیاهو گسترده‌تر شود. اگر بخواهیم این وضعیت را با دوران دولت بایدن یا حتی دوره اول ریاست‌جمهوری ترامپ مقایسه کنیم، آن زمان چنین فضایی وجود نداشت.

اتفاقا یکی از اهداف اصلی نتانیاهو همین است؛ اینکه از ترامپ بخواهد این دایره عملیاتی را بیشتر گسترش دهد و دست او را در تهاجماتش بازتر بگذارد. اما امریکا، دست‌کم در شرایط فعلی، نمی‌خواهد مستقیما وارد درگیری‌های منطقه‌ای شود، اما اگر مانع نتانیاهو هم نشود، عملا او را از محدودیت‌ها خارج کرده است. حال اگر این روند ادامه پیدا کند، باید منتظر باشیم که حملات به غزه و جنوب لبنان تشدید شود. حتی احتمال دارد که بمباران‌های بیروت نیز مجددا از سر گرفته شود. اگر در دو یا سه هفته آینده شاهد آغاز مجدد چنین اقداماتی باشیم، می‌توان ادعا کرد که نتانیاهو تا حدی موفق شده از ترامپ مجوز گسترش عملیات‌هایش را دریافت کند. در این صورت، طبیعتا باید انتظار تشدید تنش‌ها و درگیری‌های گسترده‌تری در منطقه را داشته باشیم.

یکی از مسائل حساس در این سفر، موضوع غزه و وضعیت انسانی آن است. باتوجه به حملات پیوسته اسراییل به غزه و مخالفت‌های کشور‌های عربی با طرح‌های جنجالی ترامپ برای مدیریت این منطقه، از جمله انتقال اجباری آوارگان، ارزیابی شما از پیامد‌های این سفر برای این‌باریکه چیست؟ آیا احتمال دارد طرح جدیدی برای از سرگیری آتش‌بس در غزه مطرح شود؟

در این مورد باید گفت که اخیرا برنامه‌ای در راستای اداره غزه رسانه‌ای شده که البته برخی روزنامه‌های اسراییلی درباره‌اش صحبت کرده‌اند. طبق این گزارش‌ها، نتانیاهو ممکن است بخواهد یک طرح امنیتی جدید در غزه اجرا کند؛ طرحی که تا حدی شبیه به برنامه‌ای است که در کرانه باختری وجود دارد. بر اساس این طرح، قرار است مناطقی از غزه به عنوان مناطق حائل یا «مناطق امنیتی» تعریف شود، به‌گونه‌ای که ارتباط میان بخش‌های مختلف غزه تا حد زیادی از بین برود.

به‌عبارتی، هدف این است که ساکنان غزه دیگر نتوانند آزادانه با یکدیگر ارتباط داشته باشند. در کرانه باختری، چنین شرایطی را شاهد هستیم؛ به گونه‌ای که اگر کسی بخواهد از یک نقطه به نقطه دیگر برود، باید از گیت‌های امنیتی و بازرسی‌های نظامی عبور کند. حتی در مواردی، عبور از یک خیابان به خیابان دیگر هم با همین موانع همراه است.

حالا، طبق ادعای رسانه‌های عبری، چنین مدلی ممکن است برای غزه هم در دستور کار باشد. این طرح، اگرچه شاید در شرایط فعلی امکان اخراج کامل فلسطینی‌ها از غزه را نداشته باشد، اما می‌تواند روابط داخلی آنها را به‌شدت مختل کند و در عمل، همان زندگی روزمره محدودی که در غزه باقی مانده را هم با اختلال روبه‌رو سازد.

درمورد رویارویی احتمالی ترکیه و اسراییل در سوریه چه مباحثی ممکن است مورد رایزنی طرفین قرار گرفته وبگیرد؟ بالاخص در شرایط کنونی که منافع دو بازیگر در شام در تضاد با یکدیگر قرار گرفته است.

در مورد ترکیه ذکر چند نکته لازم است. از آنجا که ترکیه بخشی از منطقه است، این کشور در تحولات میدانی، به ویژه در سوریه، نقش قابل‌توجهی ایفا می‌کند. هدف ترکیه همواره و شاید هنوز هم به دنبال آن بوده تا بخشی از خاک سوریه را دراختیار داشته باشد. حتی اگر به‌صورت رسمی نباشد، حداقل به شکل غیررسمی بخش‌هایی از شام را به خود ملحق کند.

اما اسراییل با این طرح به‌شدت مخالف است و در مواردی هم این مخالفت را نشان داده. برای مثال، حمص یکی از پایگاه‌های نظامی ترکیه هدف حمله تل‌آویو قرار گرفت. هدف از این حمله، ارسال پیامی آشکار به آنکارا بود مبنی بر اینکه از این منطقه کنار بکشد؛ چراکه اسراییل سوریه جدید را بخشی از حریم امنیتی خود می‌داند و ورود ترکیه به این حوزه را نوعی تهدید تلقی می‌کند. تا حدی نیز می‌توان گفت که ترامپ در این موضوع، موضعی نزدیک به اسراییل دارد.

بنابراین این مساله هم احتمالا در گفت‌و‌گو‌های میان ترامپ و نتانیاهو مطرح خواهد شد. نتانیاهو نیز در این مورد احتمالا سعی خواهد کرد تا ترامپ را با خود هم صدا کند و اگر لازم شود، به اسراییل اجازه دهد تا ترکیه را تاحدودی مهار نماید. منظور از مهار، محدود کردن جاه‌طلبی‌های اردوغان در منطقه است؛ چراکه این کشور (ترکیه) تلاش دارد خود را به عنوان یک قدرت منطقه‌ای، بدون تقابل، در سوریه جدید تثبیت کند.

برچسب ها: نتانیاهو واشنگتن
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین