در این رابطه از همان روزهای ابتدایی پس از توفانالاقصی، مقامات رژیم صهیونیستی بارها اعلام کردهاند که قصد عملیات زمینی و اشغال دوباره غزه را دارند؛ امری که با مخالفت کشورهای منطقه و حتی امریکا مواجه شده و اسراییلیها در طول روزهای اخیر تنها چند حمله محدود زمینی را به غزه تدارک دیدهاند که این موضوع هم با پاسخ گروههای مقاومت مواجه شده است.
به گزارش اعتماد، در همین رابطه خبرگزاری یورونیوز در گزارش اخیر خود با بیان اینکه آیا اهداف اسراییل برای حمله زمینی به غزه واقعبینانه است، آورده اگرچه نیروهای اسراییلی هفته گذشته نیز به غزه حملاتی را ترتیب داده بودند و در چندین نقطه با نیروهای حماس درگیر شدند، اما به نظر میرسد که آن حمله گسترده زمینی که اسراییل مدتها وعده آن را داده بود درواقع از روز شنبه آغاز شد، زمانی که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی اعلام کرد که نیروهای نظامی وارد غزه شدهاند و این «آغاز مرحله دوم جنگ را رقم خواهد زد.» در واقع مقامات اسراییل مدعی شدهاند که قصد نابودی حماس را دارند. با این حال ورود به نوار غزه یعنی وارد شدن به نبردهای شهری خانه به خانه و در نتیجه خطرات زیادی را برای بیش از دو میلیون جمعیت غیرنظامی در غزه به همراه دارد. غیر از هدف اعلامی نابودی حماس، نیروهای ارتش صهیونیستی اکنون به دنبال آزادسازی ۲۲۰ اسیر را نیز در دستور کار دارند؛ امری که به گفته وزیر جنگ اسراییل آینده این رژیم به نتیجه جنگ فعلی بستگی دارد.
امیر بار شالوم، تحلیلگر نظامی رادیو ارتش اسراییل میگوید: «فکر نمیکنم اسراییل بتواند تکتک اعضای حماس را نابود کند، به عبارتی، تضعیف حماس یک هدف واقعیتر نسبت به نابودی کامل آن است. اسراییل تاکنون چهار مرتبه با حماس وارد جنگ شده است و همه تلاشهایش برای توقف حماس شکست خورده است. همچنین مایکل میلشتاین، رییس انجمن مطالعات فلسطین دانشگاه تلآویو نیز معتقد است که تصور اینکه بتوان طرز تفکر را ریشهکن کرد اغراقآمیز است. علاوه بر این عملیات نظامی اسراییل در غزه تحتتاثیر عوامل متعددی قرار دارد که هر کدام میتواند مسیر جنگ را تغییر دهد. در این میان گردانهای عزالدین قسام یا همان شاخه نظامی جنبش حماس، برای حمله اسراییل آماده خواهد بود. حماس احتمالا مهمات انفجاری خود را کار گذاشته و کمینگاههایی نیز برای نیروهای اسراییلی برنامهریزی کرده است. مضافا اینکه حماس میتواند از شبکه گسترده تونلهای زیرزمینی غزه برای حمله به نیروهای اسراییلی استفاده کند. گردانهای پیاده نظام اسراییل در سال ۲۰۱۴، متحمل خسارات سنگینی از مینهای ضدتانک، تکتیراندازها و کمین شدند، درحالی که صدها غیرنظامی نیز بر اثر این درگیریها در یکی از محلههای شمالی شهر غزه کشته شدند. شاید برای همین است که اسراییل خواستار تخلیه نیمه شمالی نوار غزه شده است.
از سوی دیگر به اسراییلیها هشدار داده شده تا خود را برای یک جنگ طولانی آماده کنند و ۳۶۰ هزار نیروی ذخیره ارتش نیز برای انجام وظیفه فراخوانده شدهاند. حال سوال این است که با افزایش فشارهای بینالمللی برای آتشبس، با افزایش تلفات، قطع منابع آب، برق و سوخت و هشدارهای سازمان ملل در مورد وقوع یک فاجعه انسانی، رژیم صهیونیستی تا چه زمانی میتواند به چنین شیوهای ادامه دهد. برخی کارشناسان معتقدند دولت و ارتش صهیونیستی احساس میکنند که از حمایت جامعه بینالمللی یا دستکم از حمایت رهبران غربی برخوردار هستند، اما دیر یا زود متحدان اسراییل با ادامه افزایش تلفات غیرنظامیان، فشارها روی این رژیم را افزایش خواهند داد.
آنچه میتواند بر مدت و نتیجه حمله زمینی اسراییل تاثیر بگذارد، واکنش همسایگان سرزمینهای اشغالی هم هست. گذرگاه مرزی رفح مصر با غزه به یک نقطه کانونی بشردوستانه تبدیل شده و فقط مقادیر محدودی کمک به غزه میرسد. اتباع خارجی و فلسطینیهایی که پاسپورت خارجی دارند نیز منتظر خروج هستند. در این رابطه اوفیر وینتر از موسسه مطالعات امنیت اسراییل میگوید: «هرچه مردم غزه در پی عملیات نظامی اسراییل متحمل رنج بیشتری شوند، مصر نیز با فشار بیشتری روبهرو خواهد شد که مبادا اینطور به نظر برسد که به فلسطینیها پشت کرده است.»، اما به نظر نمیرسد کار به جایی برسد که قاهره حاضر شود اجازه عبور دسته جمعی از غزه را به شمال شبه جزیره سینا بدهد. عبدالفتاح سیسی، رییسجمهوری مصر پیشتر هشدار داد که هرگونه تلاش برای انتقال اهالی غزه به شبه جزیره سینا باعث میشود مصریها «به خیابانها بیایند و میلیونها نفر اعتراض کنند.» ملک عبدالله پادشاه اردن نیز از «خط قرمز» خود در مواجهه هرگونه تلاش احتمالی برای بیرون راندن آوارگان فلسطینی از غزه سخن گفته است. همچنین رژیم صهیونیستی باید مواظب مرز شمالی خود با لبنان نیز باشد، زیرا تا همین جای کار هم چندین حمله مرگبار فرامرزی با مشارکت حزبالله صورت گرفته است.
با توجه به اینکه در این سالها حماس وظیفه اداره غزه را داشته است، پس اگر قرار باشد حماس به طور قابلتوجهی تضعیف شود، سوال این است که چه چیزی به جای آن خواهد آمد. اسراییل در سال ۲۰۰۵ نیروهای ارتشی و هزاران شهرکنشین خود را از نوار غزه خارج کرد و اعلام کرد که هیچ قصدی برای بازگشت به عنوان یک نیروی اشغالگر به این منطقه را نخواهد داشت. جو بایدن، رییسجمهوری امریکا نیز گفته است که اشغال دوباره غزه این یک اشتباه بزرگ خواهد بود. در واقع خلأ قدرت در نوار غزه خطرات جدیتری به همراه خواهد داشت و کارشناسان صهیونیستی هشدار میدهند که این موضوع میتواند ۱۰ مشکل و معضل جدید را برای رژیم صهیونیستی به همراه داشته باشد.