
ماریو بارگاس یوسا از غولهای ادبیات آمریکای لاتین بود که تاثیری بی بدیل بر جهان ادبیات برجای گذاشت. زندگی او با حاشیههای فراوانی همراه بود، از قهر با مارکز تا نامزدی برای ریاست جمهوری.
فرارو- ماریو بارگاس یوسا، که در سن ۸۹ سالگی در پرو درگذشت، چهرهای برجسته در ادبیات و فرهنگ آمریکای لاتین بود و بهندرت از جنجالها دوری میکرد. او با بیش از ۵۰ اثر ادبی، که بسیاری از آنها به زبانهای مختلف ترجمه شدهاند، در سال ۲۰۱۰ برنده جایزه نوبل ادبیات شد. کمیته نوبل او را «قصهگویی با استعدادی الهی» توصیف کرد. تصویرپردازیهای او از استبداد، خشونت و مردسالاری، با زبانی غنی و تصویرسازی تأثیرگذار، او را به یکی از ستارههای جنبش ادبی «بوم آمریکای لاتین» (بوم به معنای صدای انفجار) تبدیل کرد که توجه جهانیان را به این قاره جلب کرد.
به گزارش فرارو به نقل از بیبیسی انگلیسی، یوسا که در ابتدا به ایدههای چپگرایانه گرایش داشت، بهتدریج از آرمانهای انقلابی آمریکای لاتین دلسرد شد و در نهایت در سال ۱۹۹۰ با حزب راستمیانه «جبهه دموکراتیک» نامزد ریاستجمهوری پرو شد، اما شکست خورد.
یوسا در سال ۱۹۳۶ در خانوادهای از طبقه متوسط در «آرکیپا»ی پرو به دنیا آمد. در کودکی و پس از جدایی والدینش، به همراه پدربزرگ و مادربزرگش به «کوچابامبای» بولیوی نقل مکان کرد. او در ۱۰ سالگی به پرو بازگشت و در ۱۶ سالگی نخستین نمایشنامه خود به نام «فرار اینکا» را نوشت. او از دانشگاه لیما فارغالتحصیل شد، در اسپانیا تحصیل کرد و بعدها به پاریس رفت.
نخستین رمان او، «دوران قهرمان» (۱۹۶۲)، افشای فساد و خشونت در یک مدرسه نظامی پرو بود. این کتاب در زمانی منتشر شد که ارتش پرو قدرت سیاسی و اجتماعی قابلتوجهی داشت. تصاویر خشن و تهدیدآمیز این رمان با محکومیت چندین ژنرال پرویی روبهرو شد و یکی از آنها یوسا را متهم کرد که «ذهنی منحط» دارد.
این رمان بر اساس تجربیات شخصی یوسا در «آکادمی نظامی لئونسیو پرادو» نوشته شده بود، تجربهای که او در سال ۱۹۹۰ آن را «یک ضربه روحی شدید» توصیف کرد. دو سال حضور در این مدرسه باعث شد او پرو را به عنوان «جامعهای خشن، پر از کینه، متشکل از گروههای اجتماعی، فرهنگی و نژادی متضاد» ببیند. یوسا ادعا کرد که مدرسه مذکور هزار نسخه از این رمان را در محوطه خود سوزاند.
رمان دوم او، «خانه سبز» (۱۹۶۶)، که در بیابانها و جنگلهای پرو میگذرد، اتحاد بین قوادها، مبلغان و سربازان را حول یک فاحشهخانه به تصویر میکشد. این دو رمان به پایهگذاری جنبش ادبی «بوم آمریکای لاتین» در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ کمک کردند. این جنبش با آثار تجربی و صراحتاً سیاسی شناخته میشد که بازتابدهنده تلاطمهای قاره آمریکای لاتین بود.
نویسندگان برجسته این جنبش، از جمله دوست و گاهی رقیب یوسا، «گابریل گارسیا مارکز» (خالق سبک رئالیسم جادویی)، به چهرههای جهانی تبدیل شدند و آثارشان در سراسر جهان خوانده شد.
مشهور است که پس از آنکه یوسا در سال ۱۹۷۶ در یک سینمای مکزیک به صورت مارکز مشت زد، آن دو برای دههها با هم صحبت نکردند. گزارشها درباره دلیل این درگیری متفاوت است. دوستان مارکز گفتند این اختلاف بر سر رابطه دوستانه مارکز با همسر آن زمان یوسا، «پاتریشیا»، بود، اما یوسا در سال ۲۰۱۷ به دانشجویان دانشگاه مادرید گفت که این درگیری به دلیل اختلاف نظرشان درباره کوبا و رهبر کمونیست آن، فیدل کاسترو، رخ داده است.
آنها در سال ۲۰۰۷ آشتی کردند و سه سال بعد، در سال ۲۰۱۰، یوسا برنده جایزه نوبل ادبیات شد. او اولین نویسنده آمریکای جنوبی بود که پس از گارسیا مارکز (برنده نوبل ۱۹۸۲) این جایزه را دریافت میکرد.
بسیاری از آثار یوسا با ناآرامیها و خشونتهای آمریکای لاتین در نیمه دوم قرن بیستم گره خورده است. رمان «گفتوگو در کاتدرال» (۱۹۶۹) او به خاطر افشای شیوه کنترل دیکتاتوری پرو (۱۹۴۸-۱۹۵۶) تحت حکومت «مانوئل اودریا» بر زندگی و نهایتاً نابودی مردم عادی مورد تحسین قرار گرفت.
مانند بسیاری از روشنفکران، یوسا در ابتدا از فیدل کاسترو حمایت کرد، اما پس از «ماجرای پادیلا» در سال ۱۹۷۱، زمانی که شاعر «هبرتو پادیلا» به دلیل انتقاد از دولت کوبا زندانی شد، از کاسترو دلسرد شد.
در سال ۱۹۸۳، یوسا ریاست کمیسیون تحقیق درباره قتل فجیع هشت روزنامهنگار در روستای «اوچوراکای» در کوههای آند پرو را بر عهده گرفت. این واقعه به «کشتار اوچوراکای» معروف شد. مقامات پرویی ادعا کردند که روستاییان بومی، روزنامهنگاران را با اعضای گروه چریکی مائوئیستی «راه درخشان» اشتباه گرفته و آنها را کشتهاند. گزارش کمیسیون از روایت رسمی حمایت کرد و این موضوع باعث انتقادات شدید از یوسا شد، چرا که بسیاری معتقد بودند ماهیت فجیع جنایت و مثله کردن اجساد، نشانهای از اقدامات پلیس ضدتروریسم بوده، نه خشونت بومیان.
یوسا که بیشتر به جناح راست گرایش پیدا کرده بود، در سال ۱۹۹۰ با ائتلاف راستمیانه «جبهه دموکراتیک» و با شعارهای نئولیبرالیستی نامزد ریاستجمهوری پرو شد، اما مقابل «آلبرتو فوجیموری» شکست خورد.
با وجود انتقادات درباره نقش او در تحقیقات کشتار اوچوراکای، یوسا همچنان به افشای ترور دولتی و سوءاستفاده از قدرت از طریق ادبیات ادامه داد. رمان «سور بز» (۲۰۰۰) او درباره دیکتاتور «رافائل تروخیو» بود که به مدت ۳۱ سال بر جمهوری دومینیکن حکومت کرد تا اینکه در سال ۱۹۶۱ ترور شد. این رمان به خاطر پرداختن به «ساختارهای قدرت» و «تصویر مقاومت، شورش و شکست فرد» مورد تحسین کمیته نوبل قرار گرفت.
یوسا سالهای پایانی عمرش را بین پرو و مادرید گذراند. او در سال ۲۰۱۵ پس از ۵۰ سال زندگی مشترک، همسرش را ترک کرد تا با «ایزابل پرسلر» اسپانیایی-فیلیپینی و مادر خواننده مشهور لاتین، «انریکه ایگلسیاس»، زندگی کند. این موضوع او را به صفحات مجله زرد اسپانیایی «Hola» کشاند.
او همچنان با اظهارات جنجالی خود مورد انتقاد قرار میگرفت. در سال ۲۰۱۹، او به دلیل اظهارنظری درباره افزایش قتل روزنامهنگاران در مکزیک (بیش از ۱۰۰ مورد در یک دهه گذشته) محکوم شد. او گفت: «افزایش آزادی مطبوعات به روزنامهنگاران اجازه میدهد چیزهایی بگویند که قبلاً ممنوع بود.» اگرچه او این را هم گفت که «قاچاق مواد مخدر نقش محوری در این وقایع دارد»، اما برخی معتقد بودند او همدردی کافی با قربانیان و خانوادههایشان نشان نداد.
در سال ۲۰۱۸ نیز او با نوشتن ستونی در روزنامه اسپانیایی «ال پائیس» جنجال بهپا کرد و فمینیسم را «سرسختترین دشمن ادبیات» خواند که میخواهد آن را از مردسالاری، پیشداوریها و بیاخلاقیها پاک کند.
یوسا در ۱۳ آوریل (۲۵ فروردین) در لیما و در میان خانوادهاش در آرامش درگذشت. پسرش، «آلوارو بارگاس یوسا»، این خبر را تأیید کرد. با مرگ او، آخرین ستاره بزرگ جنبش «بوم آمریکای لاتین» نیز خاموش شد.