bato-adv
کد خبر: ۸۵۴۳۰۸

یک عکس یک روایت: ریچارد نیکسون رئیس جمهور آمریکا در میدان شهیاد سال ۱۳۵۱

یک عکس یک روایت: ریچارد نیکسون رئیس جمهور آمریکا در میدان شهیاد سال ۱۳۵۱

۱۳ سال پس از سفر آیزنهاور، تهران دوباره میزبان مردی از کاخ سفید شد؛ این‌بار ریچارد نیکسون، رئیس‌جمهوری که درست پس از توافقی تاریخی با شوروی، مستقیم به ایران آمد.

تاریخ انتشار: ۱۶:۴۲ - ۲۶ فروردين ۱۴۰۴

فرارو- نهم خرداد ۱۳۵۱، تهران آبی بود و آفتابی. هوا تازه از طوفانی بهاری عبور کرده بود، اما انگار طبیعت هم خود را برای میزبانی از مهمان بلندپایه‌ای آماده کرده بود. بعدازظهری دل‌انگیز، آسمان نیلگون و نسیمی ملایم، فرود هواپیمای آبی‌نقره‌ای را در مهرآباد بدرقه کردند؛ ریچارد نیکسون رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده، به همراه همسرش وارد پایتخت شد. روزنامه اطلاعات همان روز نوشت: «تهران یکی از لطیف‌ترین روز‌های بهار چند سال اخیر خود را تجربه می‌کرد.» آن روزها، تهران فقط پایتخت ایران نبود؛ تریبونی بود برای نمایش جایگاه تازه‌اش در معادلات جهانی و در مهرآباد، آسمانی صاف و آفتابی، به آرامی بر چهره سیاست لبخند زد.

به گزارش فرارو، نیکسون پس از سفری تاریخی به مسکو، جایی که با لئونید برژنف به توافقی سرنوشت‌ساز دست یافت مستقیماً راهی تهران شد؛ سفری که پیامی روشن داشت: ایران، برای آمریکا فقط یک شریک منطقه‌ای نبود بلکه حلقه‌ای کلیدی در زنجیره استراتژی جهانی واشنگتن بود.

۱۳ سال از سفر آیزنهاور، رئیس‌جمهور پیشین آمریکا به ایران گذشته بود. حالا، اما معادلات جهانی تغییر کرده بود. خاورمیانه آبستن تحولاتی تازه بود؛ بریتانیا از خلیج فارس عقب‌نشینی کرده بود، عراق با شوروی پیمان دوستی امضا کرده و سلاح‌های ساخت شوروی روانه بغداد شده بود. سایه سنگین سوسیالیسم عربی ناصر و حزب بعث، مرز‌های ایران را تهدید می‌کرد و شاه، بیش از هر زمان دیگری، لزوم تقویت بنیه نظامی کشور را احساس می‌کرد.

یک عکس یک روایت: ریچارد نیکسون رئیس جمهور آمریکا، شاه و فرح در میدان شهیاد سال ۱۳۵۱

 ریچارد نیکسون رئیس جمهور آمریکا در میدان شهیاد سال ۱۳۵۱

همزمان با گره خوردن منافع آمریکا با اسرائیل پس از جنگ شش روزه، ایران هم تلاش می‌کرد نقش خود را به عنوان متحدی قابل اتکا به رخ بکشد. دکترین نیکسون فرصتی طلایی برای تهران بود: از سال ۱۹۷۰، ایران مجاز شد هر میزان و هر نوع سلاحی را که بخواهد، از آمریکا خریداری کند، بی‌واسطه و بی‌دردسر. چک سفیدِ واشنگتن در دستان شاه قرار گرفت.

اما سیاست، سرشار از تناقض است. چیزی نگذشت که نیکسون، در سایه رسوایی واترگیت، مجبور به کناره‌گیری شد. با این حال، دوستی‌اش با شاه در خاطره‌اش ماندگار ماند. نیکسون با صراحت به اطرافیانش می‌گفت: «من او را دوست دارم. دوستش دارم و کشورش را نیز».

محبت او البته بی‌پاسخ نماند. شاه در انتخابات ۱۹۶۸، بی‌سروصدا از کمپین نیکسون حمایت مالی کرده بود؛ حمایتی که شاید سهمی در رسیدن او به کاخ سفید داشت.

bato-adv
پرطرفدارترین عناوین