فرارو- در زمانی که روسیه در اوکراین دستاوردهایی به دست آورده است و به نظر میرسد خاورمیانه در آستانه درگیریهای منطقهای بیشتری قرار دارد درگیری نظامی چین و آمریکا آخرین چیزی است که جهان به آن نیاز دارد. با این وجود، در نگاه نخست ممکن است به نظر برسد که چین در حال آماده شدن برای درگیری طولانی مدت با ایالات متحده بر سر تایوان جزیره خودگردان ۲۴ میلیون نفری است که سرزمین اصلی چین ادعای حاکمیت آن را دارد. شی جین پینگ رئیس جمهور چین در سخنرانی سال نو خود گفت که تایوان مطمئنا با چین متحد خواهد شد.
به گزارش فرارو به نقل از کانورسیشن، این امر به طور خاص اهمیت دارد، زیرا چند روز پیش از انتخابات سراسری تایوان گفته شد. نتیجه انتخابات ممکن است به تشکیل یک دولت طرفدار پکن منجر شود که روابط نزدیک تری با سرزمین اصلی چین را دنبال میکند و یا نتیجهای بالعکس مشابه وضعیت فعلی را به دنبال خواهد داشت.
در انتخابات تایوان حزب دموکرات ترقی خواه (DPP) طرفدار استقلال با حزب محافظه کار کومینتانگ (KMT) روبرو خواهد شد. "لای چینگ ته" معاون رئیس تایوان و نامزد حزب دموکرات ترقی خواه که در نظرسنجیها پیشتاز بوده اغلب به عنوان مدافع صریح تری از استقلال تایوان نسبت به "تسای یینگ ون" سلف خود که رویکرد دیپلماتیک تری در پیش گرفت شناخته شده است. تسای یینگ ون به این استدلال باور داشت که نیازی به اعلام حمایت او از استقلال وجود ندارد، زیرا جزیره تایوان در عمل یک کشور مستقل است.
هر گونه تغییر یا بیانیه طرفدار استقلال احتمالا توسط پکن به عنوان یک اقدام نظامی تلقی میشود، زیرا اعلام رسمی استقلال خط قرمز پکن است. در مقابل، کومینتانگ حزبی طرفدار نزدیکی بیشتر تایوان به پکن قلمداد میشود.
ایالات متحده به طور سنتی از وضعیت نیمه مستقل تایوان حمایت میکند و آن جزیره را به عنوان یک متحد منطقهای مناسب خود قلمداد میکند. همراه با تشدید پروازهای نظامی چین در اطراف حریم هوایی تایوان همه این عناصر به تایوان به عنوان یک محرک بالقوه برای درگیری متعارف ایالات متحده و چین اشاره میکنند.
شاخصهای کلیدی دیگری نیز وجود دارد که باید به آن توجه داشته باشیم. ارتش چین در پنج سال گذشته توسعه یافته و مدرنیزه شده و پیشرفتهای آن در فناوری موشکهای مافوق صوت پکن را در یک مزیت قرار میدهد، زیرا ایالات متحده هنوز مشابه آن را مستقر نکرده است.
هم چنین درک فزایندهای از ایالات متحده به عنوان یک دشمن در میان مردم چین بخشی از یک روایت دولتی به ویژه از سال ۲۰۱۷ میلادی به این سو قابل توجه بوده است. این موضوع در بین کاربران چینی نیز رایج است که بسیاری از آنان تمایل دارند از دولت کشورشان نیز ملی گراتر به نظر برسند.
ایالات متحده و چین در حال حاضر درگیر رقابت اقتصادی و فناوری هستند. این امر با وجود گرم شدن آشکار روابط در اجلاس همکاری اقتصادی آسیا -اقیانوسیه در سال ۲۰۲۳ با نشستن روسای جمهور آمریکا و چین دور یک میز برای گفتگوی چهار ساعته و توافق به منظور از سرگیری ارتباطات که میتواند از تشدید برخوردهای نظامی تصادفی جلوگیری کند ادامه یافته است.
بایدن با انجام این کار نشان داد که ممکن است آماده باشد قدری از سیاستهای تندروانه خود برای کاهش وابستگی به فناوری چین فاصله بگیرد. دولت او به تولیدکنندگان تراشه آمریکایی اجازه نداده که به چین کالایی بفروشند و هم چنین متحدان اش را تشویق به جلوگیری از فروش تراشههای پیشرفه صادراتی به چین کرده است. لغو محمولههای ماشین آلات تراشه سازی توسط سازنده هلندی ASML به چین به فشار واشنگتن نسبت داده شد. رقابت برای برتری اقتصادی و فناوری در حال حاضر به خوبی در جریان است.
این رقابت چین و ایالات متحده شبیه به تنش ایالات متحده - ژاپن در دهه ۱۹۸۰ میلادی و اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی است زمانی که توسعه اقتصادی و فناوری ژاپن باعث نگرانی قابل توجه در بین سیاستگذاران ایالات متحده شد تا حدی که تا اواخر دهه ۱۹۸۰ میلادی ژاپن به عنوان یک چالش بزرگتر از چالش متوجه از جانب اتحاد جماهیر شوروی برای امریکا قلمداد میشد.
با این وجود، علیرغم آن که پکن با واقعیت جدید یک رابطه فزاینده در مقابل چین و آمریکا سازگار است این بدان معنی نیست که چین قطعا مشتاق آغاز یک درگیری طولانی مدت است. چین با چالشهای عظیم در اقتصاد در حال تقلای خود مواجه است که باعث میشود علیرغم لفاظیهای تقابل آمیز پکن تا حدودی تمایلی به حرکت به سمت وضعیت جنگی نداشته باشد.
ظرفیت صنعتی قابل توجه چین و کاهش ذخایر نظامی غرب ناشی از جنگ در اوکراین به این معنی است که درگیری با چین چیزی است که ایالات متحده نمیتواند از عهده آن برآید. این موضوع توسط چندین مانور شبیه سازی شده نزاع تایوان توسط ارتش ایالات متحده در سال ۲۰۲۰ میلادی مورد تاکید قرار گرفت. در مانورها مشخص شد که از هر ده نتیجه ممکن ۹ نتیجه به شکست امریکا ختم شده است. بنابراین، یک درگیری بالقوه با چین چالش قابل توجهی برای قدرت آمریکا ایجاد میکند.
واضح است که بحرانهای کنونی فرصتی را برای چین فراهم کرده تا درکی از چالشهای نظامی کنونی به دست آورد و هم چنین مزایایی را به همراه داشته باشد. مناقشه در اوکراین مزایای اقتصادی متعددی را برای چین به ارمغان آورده به ویژه در قالب دسترسی بیشتر به نفت و گاز روسیه که رگ حیات بسیاری از صنایع اروپایی بوده است که شرکتهای چینی با آنها رقابت کرده اند.
به همین ترتیب تنشها در خاورمیانه به عنوان عاملی برای حواس پرتی ایالات متحده عمل کرده که مجبور شده به جای متعهد شدن کامل به رویارویی با چین بیشتر بر خاورمیانه و اوکراین تمرکز کند. این بحرانها به چین زمان داده تا برای آن چه ممکن است در آینده رخ دهد آماده شود.
این رخدادها نشان میدهند که چین چه میزان دانشی را اندوخته و انباشته ساخته است. در مورد اوکراین اهمیت تولید صنعتی برای جنگ وجود دارد و وجود پایگاه صنعتی روسیه است که مسکو را قادر میسازد به درگیری ادامه دهد. هم چنین، این موضوع محدودیتهای توانایی ناتو در تامین تجهیزات اوکراین را برجسته میسازد.
هم چنین، آسیب پذیریهای دریایی از طریق محاصره کشتیها توسط انصارالله در دریای سرخ مشخص شده است و این نشان دهنده امکان استفاده از فناوریهای موشکی و پهپادی برای به چالش کشیدن قدرتهای قویتر است.
در مورد چین این امر میتواند به شکلی باشد که پکن از قابلیتهای موشکی ضد کشتی و مافوق صوت خود برای به چالش کشیدن قدرت دریایی واشنگتن استفاده کند. آن چه مشخص میشود این است که پکن به طور فزایندهای برای یک درگیری احتمالی آماده میشود. این آمادگی میتواند به تعیین نتیجه به نفع پکن کمک کند.