«اعضای گروه هفت به تازگی در بیانیهای هشدار داده اند که ارسال موشکهای بالستیک ایرانی به روسیه میتواند حامل تبعات قابل توجهی برای تهران باشد. مسالهای که پیشتر خبرگزاری رویترز نیز در گزارشی مبسوط به آن پرداخته بود و از تعمیق بیش از پیش همکاریهای راهبردی تهران-مسکو خبر داده بود.»
فرارو- چند روز قبل بود که خبرگزاری رویترز در خبری مدعی شد که ایران دهها موشک بالستیک را در بحبوحه جنگ اوکراین به روسیه فروخته و ارسال کرده است. رویترز در گزارش خود تصریح میکرد که مساله مذکور میتواند نمودی عینی و جدی از تقویت و تعمیق همکاریهای نظامی و امنیتی ایران و روسیه را در جریان اوجگیری تنش و تضادهای ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک در عرصه بین المللی نمایندگی کند.
به گزارش فرارو؛ با این حال، به تازگی گروه هفت که از هفت کشور صنعتی جهان تشکیل میشود نیز در بیانیهای، از فروش احتمالی موشکهای بالستیک ایرانی به روسیه ابراز نگرانی کرده و البته که تاکید نموده که گروه هفت در صورت محقق شدن مساله مذکور، آماده اتحاذ سیاستها و اقدامات جدی جهت برخورد با ایران است. در این چهارچوب، بسیاری از ناظران و تحلیلگران تنها اندکی پس از انتشار خبر خبرگزاری رویترز و البته بیانیه اخیر گروه هفت علیه ایران، تحلیل و تفسیرهای مختلفی را در این رابطه ارائه و مطرح کرده و میکنند.
با این همه، در تحلیل تحولات مذکور، توجه به ۴ نکته ضروری است.
بر کسی پوشیده نیست که جهان کنونی تا حد زیادی درگیرِ رقابتها و منازعات راهبردی و ژئوپلیتیکی است که به زعم بسیاری از ناظران و تحلیلگران میتوانند حامل پیامها و تبعات قابل تاملی برای آینده نظم جهانی باشند. در این چهارچوب، قدرتهای غربی به عنوان کنشگرانی که سالها بازیگران غالب در نظام بین الملل بوده اند و از مزایا و امتیازات این نظام به نحو یک طرفهای بهره میبرده اند، با خیزش قدرتهای نوظهور مواجه شده اند که سازوکارهای موجود حکمرانی بین المللی را ناعادلانه یافته و به دنبال اسقرار جریان حکمرانی عادلانه تری در محیط بین المللی هستند.
موضوعی که یکی از نمودهای عینی خود را در قالب تشدید فضای تنش و درگیری در محیط بین المللی و در بخشهای مختلف جهان به نمایش گذاشته است. حال در این فضا، کنشگران اصلی و محوری نظمِ غالب سعی دارند خود را یکسره خیر و خوب و در نقطه مقابل، بازیگران تجدیدنظر طلبِ جریان و جبهه مقابل را یکسره شَر و خطرناک تصویرسازی کنند. موضوعی که در قالب بیانیه اخیر گروه هفت علیه ایران نیز به وضوح قابل مشاهده است.
البته که این فقط ایران نبوده که هدفِ این قبیل جریان سازیها قرار میگیرد و کشورهایی نظیر روسیه و چین نیز تاکنون بارها و بارها با بیانیههای تهاجمی و طرح اتهام علیه خود چه از سوی گروه هفت و چه دیگر نهادهای وابسته به این بلوکِ قدرت مواجه شده اند. از این رو، با توجه به تشدید و تعمیق چالشهای غرب در پروندههای جنگهای غزه و اوکراین و البته رقابت و تقابل با چین، کاملا طبیعی است که شاهد اوج گیری اقدامات تقابلی غربیها علیه جریان تجدیدنظر طلبِ بین المللی باشیم.
جریانی که سعی دارد نوعی مقاومت ذهنی را در اذهان افکار عمومی بین المللی نسبت به این طیف از قدرتهای نوظهور ایجاد کند و از این رهگذر، اهداف و منافع خود را به بهترین وجه ممکن تامین کند.
دولتهای غربی و جریانهای رسانهای متحد انها از ابتدای جنگ اوکراین تاکنون، در چندین مرحله و به صورت متوالی و ادامه دار، کارزار تبلیغاتی قابل توجهی را علیه کشورمان به راه انداخته و سعی داشته اند با استناد به طرح ادعاهای مختلف علیه ایران، به نوعی زمینه را برای انجام اقدامات تقابلی ضدِ کشورمان و مشروعیت بخشی به این قبیل اقدامات و سیاستها هموار کنند.
در این چهارچوب، زمانی شاهد بودیم که جنجالهای گستردهای با محوریت حضور پهپادهای ایرانی در جبهههای جنگ اوکراین به راه افتاد و با گذشت زمان اکنون شاهد طرح موضع گیریهای مختلف با محوریت استفاده احتمالی از موشکهای بالستیک ایرانی در جبهههای جنگ اوکراین و روسیه هستیم. از این رو، موضعگیری اخیر گروه هفت علیه کشورمان و البته مانور گسترده جریانهای رسانهای غربی در این رابطه را بایستی در حقیقت به مثابه حلقههای یک زنجیر ارزیابی کرده و البته قرار هم نیست به این زودیها این روند خاتمه یابد و در ادامه راه نیز بایستی انتظار مطرح شدن ادعاهای جدید علیه کشورمان را داشته باشیم.
در این میان نکته جالب این است که گروه هفت در حالی در بیانیه خود در مورد گزاره ارسال احتمالی موشکهای بالستیک ایرانی به روسیه هشدار داده که هیچ سندی در این رابطه ارائه نشده و حتی دولت آمریکا نیز اعلام کرده که در این رابطه به هیچ سند روشنی دست نیافته است.
یکی از نکات قابل توجه در مورد ادعاهایی که تاکنون علیه ایران در بحبوحه جنگ اوکراین مطرح شده این است که مطرح کنندگان این ایدهها در طرح موضع گیریهای خود به شدت درگیر استانداردهای دوگانه هستند. به عنوان مثال، هیچ قرارداد و قاعده بین المللی، تبادل و تجارت تسلیحات متعارف را قدغن نکرده است. موشکهای بالستیک و یا پهپادها نیز در همین رده از تسلیحات قرار میگیرند.
با این حال، در مورد اراده ایران جهت فروش تسلیحات خود به کنشگران بین المللی (در فضایی که حتی انجام هم نگرفته باشد و صرفا ظرفیتهای آن وجود داشته باشد)، جوسازیهای مختلف و بیشماری صورت میگیرد. در مورد پرونده فروش پهپادهای ایرانی، کشورمان به صراحت اعلام کرد که پهپادهای ایران پیش از |آغاز جنگ اوکراین به طرف روسی فروخته شده اند و ایران مسوول چگونگی استفاده از آنها توسط دولت روسیه نیست.
در مورد قضیه ادعایی فروش موشکهای بالستیک ایرانی به روسیه نیز قدرتهای غربی در قالب گروه هفت در شرایطی علیه ایران دست به موضع گیریهای تهاجمی میزنند که خود، سیلی از تسلیحات مخرب را به رژیم اسرائیل در بحبوحه جنگ غزه اعطا کرده و البته همچنان که نیز تحویل میدهند. تسلیحاتی که تاکنون منجر به کشته شدن بیش از ۳۰ هزار فلسطینیِ ساکن در نوار غزه شده اند. حال در این فضا، اینکه غرب و به طور خاص کشورهای عضو بلوک گروه هفت، خود را در موقعیتی میبینند که میتوانند ایران را به نقض قواعد اخلاقی و حقوق بینالملل متهم کنند، گزارهای عجیب و قابل تامل است.
در نهایت باید گفت که در جریان بیانیه اخیر گروه هفت علیه ایران، بار دیگر شاهد اجرای یک پروژه تکراری از سوی کنشگران مخالف با ایران در عرصه بین المللی بودیم. در این راستا، قدرتهای غربی به طور خاص در جریان مذاکرات اتمی، پیش از هر بار اعمال فشار علیه ایران، در فضای رسانهای و تبیلغاتی، جوسازیهای گستردهای را به راه میانداختند و در میز مذاکره به دنبال برداشت نتایج مطلوب خود بودند. در جریان بیانیه ضدایرانی اخیر گروه هفت نیز شاهد بودیم که آنها عملا همان خطی را پی گرفته اند که پیشتر خبرگزاری رویترز در مورد آن جنجال سازی تبلیغاتی انجام داده بود.
البته که پُر واضح است که در این معادله، این قدرتهای غربی هستند که مهندسیِ اصلی را برعهده دارند. از این رو، اگر از این منظر هم به بیانیه ضدایرانی اخیر گروه هفت علیه ایران بنگریم باز هم با یک بازی کلیشهای و تکراری علیه تهران رو به رو میشویم. بازی که البته تحول اخیر پرده آخر آن نخواهد بود و در ادامه راه نیز شاهد تحولاتی از این دست خواهیم بود.