
چین و روسیه با توسعه موشکهای مافوقصوت، تهدیدی مستقیم برای برتری دریایی آمریکا ایجاد کردهاند؛ سلاحهایی که سرعت، مانورپذیری و قدرت نفوذ آنها، ناوهای هواپیمابر آمریکا را آسیبپذیر کرده است. اگرچه واشنگتن با سرمایهگذاری سنگین در ساخت ناوهای جدید و تولید موشکهایی مانند «دارک ایگل» درصدد حفظ برتری است، اما در حال حاضر کفه ترازو به سود موشکهاست و تداوم سلطه دریایی آمریکا نیازمند جهشی فناورانه در پدافند پیشرفته است.
فرارو- فرانسیس پایک (Francis Pike) نویسنده، تاریخنگار، تحلیلگر امور بینالملل و کارشناس مسائل نظامی و ژئوپلیتیک در نشریه اسپکتیتور
به گزارش فرارو به نقل از نشریه بریتانیایی اسپکتیتور، دو هفته پیش، نوری درخشان از آسمان شب مغولستان عبور کرد. برخلاف تصور اولیه، این نور شهابسنگ نبود. به گزارش «مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی آمریکا» که ویدئوی این رویداد را منتشر کرده، این پرتاب در واقع آزمایشی موشکی از سوی چین بوده است. این موشک با سرعتی در حدود ۶۹۰۰ مایل در ساعت حرکت کرده است.
موشک مافوق صوت دی. اف ۲۷ چین که برای اولین بار در سال ۲۰۲۱ به نمایش درآمد، شوک عمیقی را در ارتش آمریکا ایجاد کرد. ژنرال مارک میلی، رئیس وقت ستاد مشترک ارتش ایالات متحده، این آزمایش را به عنوان «لحظه اسپوتنیک» توصیف کرد، اشارهای به اولین پرتاب ماهواره روسیه در دهه ۱۹۵۰ که مسابقه فضایی را به اوج رساند. به دنبال آن، کارگروه کنگره در زمینه سلاحهای هستهای و کنترل تسلیحات نامهای به رئیسجمهور جو بایدن نوشت و هشدار داد که توسعه این نوع موشکها میتواند به یک رقابت تسلیحاتی پرهزینه منجر شود که به گفته آنها، آمریکا نمیتواند هزینههایش را تأمین کند و باید از ورود به آن اجتناب ورزید. نگرانی درباره این سلاح پیشرفته چنان جدی است که تمامی افسران ارشد نیروی دریایی ایالات متحده که با آنها مصاحبه کردم، نگرانی خود را به صراحت بیان کردهاند.
موشکهای مافوقصوت چین در سه نوع اصلی طراحی شدهاند که هر یک برای اهداف مختلف بهینه شدهاند. اولین مدل، نوع اسکرمجت است که به کمک موتوری پیشرفته کار میکند و از ترکیب سوخت و هوا در شرایط کنترلشدهای از دما، فشار و چگالی بهره میگیرد. این نوع موشک علاوه بر قابلیت مانور بالا، توانایی پرواز در ارتفاع پایین را نیز دارد، ویژگیای که رهگیری آن را بسیار دشوار میسازد. نیروی هوایی ارتش آزادیبخش خلق چین همچنین یک موشک هوا به هوا برای جنگندهها طراحی کرده است که بردی بیش از ۶۰۰ مایل دارد.
مدلهای گلاید مانند دی. اف ۲۷ چین از دو بخش مجزا تشکیل شدهاند: یک موشک بالستیک که بمب گلاید جداشونده را به ارتفاع مورد نظر میرساند و یک کلاهک گلاید که با سرعتی مافوقصوت یعنی بیش از پنج ماخ یا حدود ۳۸۰۰ مایل در ساعت به سمت هدف سر میخورد. قابلیت تغییر مسیر این کلاهک در حین حرکت، شناسایی و رهگیری آن را بسیار دشوار میکند.
روسیه نیز همانند چین، زرادخانهای گسترده از موشکهای مافوقصوت در اختیار دارد. از جمله برجستهترین آنها، موشک گلاید آوانگارد است که تاکنون چهار بار مورد آزمایش قرار گرفته. همچنین موشک ۱۰ ماخی اورشنیک که ولادیمیر پوتین از آن بهعنوان «غیرقابل توقف» یاد کرده است، اکنون آماده تولید انبوه شده است.
نگرانی اصلی ایالات متحده در مورد موشکهای مافوقصوت این است که آنها میتوانند تهدیدی مستقیم و جدی برای ناوهای هواپیمابر آمریکایی بهشمار آیند. از زمان پایان جنگ جهانی دوم، سلطه دریایی آمریکا به توانمندی آن در اعمال قدرت هوایی در نقاط دورافتاده جهان وابسته بوده است. یکی از لحظات سرنوشتساز این برتری، نبرد میدوی در سال ۱۹۴۲ بود که در آن ناوهای هواپیمابر کلاس «یورکتاون» نیروی دریایی امپراتوری ژاپن را شکست دادند و جایگاه ناوهای هواپیمابر را بهعنوان ستون اصلی قدرت دریایی مستحکم کردند. از آن زمان، ناوهای هواپیمابر به فرمانروایان واقعی دریاها بدل شدهاند.
امروزه، ستون فقرات ناوگان ناوهای هواپیمابر آمریکا را ناوهای کلاس نیمیتز تشکیل میدهند؛ نامی که به احترام دریادار چستر نیمیتز، فرمانده برجسته در جنگ اقیانوس آرام بر آنها گذاشته شده است. طراحی این ناوها به اواخر دهه ۱۹۶۰ برمیگردد و نخستین فروند آن در سال ۱۹۷۵ وارد خدمت شد. آخرین ناو این کلاس، ناو «جورج اچ. دابلیو. بوش»، در سال ۲۰۰۹ به ناوگان ایالات متحده پیوست. این غول دریایی که در حال حاضر در بندر نورفولک ویرجینیا، برای مأموریت بعدیاش آماده میشود، سازهای خارقالعاده است: شهری شناور که بیش از ۶۰۰۰ نفر را در خود جای میدهد (۳۵۰۰ ملوان و ۲۵۰۰ خدمه هوایی) این ناو مجهز به دو راکتور هستهای است و با عرشهای که بیش از سه برابر طول یک زمین فوتبال است، توانایی حمل حداکثر ۹۰ هواپیما را دارد.
ناوهای هواپیمابر نیروی دریایی ایالات متحده، نماد قدرت جهانی این کشور هستند. هر مأموریت آنها با همراهی ناوگانی از کشتیهای پشتیبانی شامل دستکم دو ناوشکن، یک رزمناو، یک ناوچه و چند زیردریایی انجام میشود. با این حال، ظهور موشکهای مافوقصوت چین و روسیه، که از سرعت، قدرت مانور و برد بسیار بیشتری برخوردارند، چالشی جدی برای ایالات متحده به شمار میآید.
احتمال سرنگونی یک موشک متعارف توسط سامانههای موشکی استاندارد مستقر بر کشتیهای آمریکایی، حدود ۶۰ درصد برآورد میشود. اما در مواجهه با یک موشک مافوقصوت، این احتمال به مراتب پایینتر است، بهویژه اگر تنها فرصت شلیک یک بار وجود داشته باشد. یکی از افسران نیروی دریایی آمریکا در این باره گفت: «شاید بتوانیم یک موشک مافوقصوت را متوقف کنیم...، اما اگر ده تا باشند، چه؟»
آیا این بدان معناست که عصر ناوهای هواپیمابر به پایان رسیده؟ به نظر نمیرسد. درست کنار ناو جورج اچ. دابلیو. بوش در بندر نورفولک، ناو جرالد آر. فورد پهلو گرفته است. نیروی دریایی ایالات متحده برنامه ساخت ۱۰ ناو از این کلاس را در دست اجرا دارد که هزینه هر یک به حدود ۱۳ میلیارد دلار میرسد. این سرمایهگذاری قابل توجه نشان میدهد که واشنگتن همچنان به نقش حیاتی ناوهای هواپیمابر در راهبردهای دریایی خود باور دارد.
از سوی دیگر، نیروی دریایی ارتش آزادیبخش خلق چین نیز به آینده ناوهای هواپیمابر اعتماد دارد. چین در حال حاضر دو ناو فعال دارد: لیائونینگ، یک ناو بازسازیشده از دوران شوروی سابق و شاندونگ، نخستین ناو بومی این کشور که در سال ۲۰۱۹ وارد خدمت شد. سومین ناو چین یعنی فوجیان، اکنون در مرحله آزمایشهای دریایی است. وانگ یونفی، افسر پیشین نیروی دریایی چین اعلام کرده که ناو چهارمی با پیشرانه اتمی و در ابعاد ناوهای کلاس فورد آمریکایی وارد مرحله ساخت شده است. پیشبینی میشود که تا سال ۲۰۳۵، چین شش ناو هواپیمابر در اختیار داشته باشد؛ بخشی از ناوگانی که از نظر تعداد کشتیها، هماکنون از نیروی دریایی ایالات متحده پیشی گرفته است.
براندون جی. ویکرت، تحلیلگر امنیتی، بر این باور است که چین ناوهای هواپیمابر خود را در هماهنگی با موشکهای مافوقصوت زمینپایه و زیردریاییهای پیشرفتهاش به کار خواهد گرفت. این بخشی از یک «راهبرد چندمرحلهای برای تسلط بر منطقه هند-اقیانوس آرام» است که از زنجیره نخست جزایر آغاز میشود؛ مسیر راهبردیای که از ژاپن آغاز شده، از تایوان عبور میکند و به فیلیپین میرسد. به گفته بسیاری از تحلیلگران، چین در رقابت توسعه موشکهای مافوقصوت پیشتاز است و روسیه نیز در جایگاه دوم قرار دارد. هرچند ایالات متحده نیز برنامه خود را دنبال میکند (مانند موشک دوربرد دارک ایگل)، اما گزارشها نشان میدهد که سرعت این موشک تقریباً نصف سرعت پیشرفتهترین موشکهای مافوقصوت چینی است. با این وجود، دولت آمریکا سفارش تولید ۳۰۰ فروند از این موشک را با قیمت تقریبی هر کدام ۴۱ میلیون دلار داده است.
در رقابت میان موشکهای مافوقصوت و ناوهای هواپیمابر، دست برتر فعلاً با موشکهاست. پرسش این است: آیا ایالات متحده میتواند در این عرصه از چین و روسیه پیشی بگیرد؟ بدون تردید، آمریکا در حال تلاش برای رسیدن به چنین جایگاهی است. اما در آینده نزدیک، گروههای نبرد ناوهای هواپیمابر همچنان با تهدیدهای جدی روبهرو خواهند بود. واشنگتن باید به طور مداوم فناوریهای پیشرفتهای را برای حفاظت از این نمادهای قدرت دریایی خود توسعه دهد تا بتواند این برتری را در میدان نبرد حفظ کند.