
آثاری از وجود انسانهای نئاندرتال مربوط به ۴۰ تا ۸۰ هزار سال پیش در غار قمری خرمآباد کشف شد.
چندی پیش در خبری اعلام شد که کاوشهای باستانشناسی اخیر در غار قمری خرمآباد، به کشف شواهد ارزشمندی از سکونت انسان در بازه زمانی ۴۰ تا ۸۰ هزار سال پیش و همچنین دورههای آخر پیش از تاریخ تا تاریخی پس از آن منجر شده است.
به گزارش اطلاعات آنلاین، فریدون بیگلری، یکی از بنیانگذاران اصلی و رئیس بخش پارینهسنگی موزه ملی ایران است که در سال ۱۳۸۰ تأسیس شد. حوزه پژوهشی او دوره پارینهسنگی قدیم ایران و غرب آسیا و پارینهسنگی میانی ایران بهطورکلی و منطقه زاگرس (ایران و عراق) را به طور ویژه شامل میشود. دکتر بیگلری میگوید در این کاوشها بقایای سکونت انسان دوره مسسنگی شناسایی شده است.
آقای بیگلری درباره زمان آغاز اکتشافات غار قمری و زمان اتمام آن میگوید: غار قمری به همراه پنج غار و پناهگاه دیگر با آثار پیش از تاریخ، بخشی از مجموعه مکانهای نامزد ثبت در فهرست میراث جهانی یونسکو در دره خرمآباد هستند و باتوجهبه توصیه «ایکوموس» جهانی (ایکوموس تنها سازمان غیردولتی جهانی برای تحقق نظریهها، روششناسی و فنون حفاظت از میراث معماری و باستانشناختی است) مبنی بر انجام پژوهش بیشتر در برخی از مکانهای این مجموعه که اطلاعات کمتری از توالی فرهنگی آنها در دست است، غار قمری برای انجام پژوهش بیشتر انتخاب شد.
مرحله اول کاوشها در غار قمری با مجوز پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری از اواخر بهمنماه سال گذشته شروع و اواخر فروردین امسال تمام میشود. این کاوشها تحت هدایت بنده (موزه ملی ایران) و دکتر سونیا شیدرنگ از دانشگاه شهید بهشتی انجام شد.
همکارانمان در این کاوش دکتر حسین داوودی (متخصص باستانجانورشناسی)، آقایان علی ساکی، مسعود اکبری و خانم عاطفه یونسی (باستانشناس) هستند.
علاوه بر این همکارانمان در اداره کل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان لرستان خصوصا مدیرکل آن دکتر عطا حسنپور، حمایت کاملی از این پروژه تحقیقاتی انجام دادند.
آقای بیگلری درباره دستاوردهای کاوشهای اخیر غار قمری میگوید: یکی از مهمترین دستاوردهای این کاوش، کشف لایههای برجای مانده از دوره پارینهسنگی میانه است که در کاوش آنها سطوح استقراری با پراکنش دستساختههای سنگی و استخوان و همچنین بقایای زغال شناسایی شد.
این یافتهها میتوانند درباره شیوه زندگی انسانهای آن دوره (بهاحتمال بسیار از گونه نئاندرتال) در این غار و دره خرمآباد اطلاعاتی به ما بدهند.
بررسیهای اولیه بقایای استخوانی جانوری که شماری از آنها دارای آثار سوختگی و قصابی هستند، نشان از شکار بز کوهی در ارتفاعات بالادست غار و همچنین شکار گونههای بزرگجثهتر مثل گوزن در دره پاییندست است.
همچنین اطلاعاتی از منابع سنگ چخماق استفادهشده برای تراش ابزار سنگی کسب کردیم.
طبق بررسیهای اولیه، ابزارهای سنگی و ضایعات تراش، ساکنان غار از قلوهسنگهای چخماق بستر رودخانه گلال و همچنین دامنههای کوه کمرسیاه و مخملکوه برای تولید ابزار استفاده میکردند.
آقای بیگلری میگوید: یافته مهم دیگر در این کاوشها شناسایی بقایای سکونت انسان دوره مسسنگی در غار قمری است. از لایههای کاوششده این دوره، آثار اجاق سنگچین شده، قطعات سفال منقوش با ساخت خوب و سفالهای ساده و زمخت با آمیزه گیاهی در ساخت آنها و همچنین بقایای دام اهلی مثل بز و گوسفند یافت شده است.
بررسیهای اولیه سفالهای منقوش، نشان از شباهتهای نزدیک این مجموعه با سنت سفالگری آن دوره در خوزستان دارد. این یافتهها به ما کمک میکند تا شبکههای ارتباطی و تبادلات فرهنگی بین جوامع پیش از تاریخ منطقه را بهتر درک کنیم.
او میافزاید: منطقه زاگرس در دوره مسسنگی محل سکونت جوامع کوچرو و رمهدار بود؛ جوامعی که عمدتا به دامداری و کشاورزی محدود مشغول بودند. رمهداران آن دوره، گلههای گوسفند، بز و گاو را پرورش میدادند و از محصولات دامی مانند گوشت، شیر و پشم استفاده میکردند. همچنین، کشاورزی نیز رواج داشت و محصولاتی مانند گندم و جو کشت میشد.
رمهداران دوره مسسنگی در زاگرس معمولا بهصورت نیمهکوچرو زندگی میکردند، به این معنا که بخشی از سال را در یک منطقه ثابت میماندند و بخش دیگری از سال را به دنبال چراگاههای تازه برای دامهای خود کوچ میکردند.
این شیوه زندگی به آنها اجازه میداد تا از منابع طبیعی بهصورت بهینه استفاده کنند.
استفاده از پناهگاههای طبیعی مثل غار در آن دوره مرسوم بود و از چنین مکانهایی بهعنوان آغل دام، محل سکونت موقت و حتی تدفین استفاده میشد.
آقای بیگلری در زمینه قدیمیترین شواهد سکونت انسان در ایران میگوید: یافتههای باستانشناسی نشان میدهد که انسان اولیه، حداقل از حدود دو میلیون سال پیش در آسیا میزیسته است.
اما در ایران بقایای بهدستآمده، حداکثر حدود هفتصد هزار تا یک میلیون سال قدمت دارند و شامل ابزارهای سنگی میشود که در «پادگانه»های اطراف کشفرود خراسان کشف شدهاند. شواهد دیگری در غارهای دربند رشی در گیلان و قلعهکرد در قزوین بهدستآمده که نشان از حضور انسان در این مناطق بین چهارصد تا دویست هزار سال پیش دارد.
او درباره انتشار این اطلاعات در حوزههای بینالمللی و دستیابی سایر محققان به آن اذعان میدارد: باتوجهبه این که این پروژه در مراحل اولیه است، هنوز در حال مطالعه یافتههای آن هستیم و انتشار نتایج در مرحله بعدی است.
در پژوهشهای باستانشناسی، کاوش میدانی تنها گام نخست است و سپس باید متخصصان مختلف، یافتههای کاوش را مطالعه کنند و آنالیزهایی مثل تاریخگذاری، مطالعه سفال، ابزار سنگی، بقایای جانوری، بقایای زغال، رسوبات و ... انجام شوند. بهتدریج نتایج پژوهشهای انجامشده در قالب مقالات تخصصی در نشریات معتبر در سطح ملی و بینالمللی منتشر میشود.
انتشار خبر این کشفیات، انعکاس بسیار گستردهای داشت و علاوه بر خبرگزاریهای کشور، خبر این کاوش در رسانههای مختلف جهان با عناوین گوناگون پوشش داده شد.
آقای بیگلری درباره اقدامات راهگشا برای گسترش تحقیقات باستانشناسی در کشور بیان میکند: یکی از مشکلات بزرگ این حوزه، کمبود متخصصان میانرشتهای مانند باستانزمینشناس، باستانجانورشناس، باستانگیاهشناس، باستانژنتیک و ... است و همچنین نبود آزمایشگاههای تخصصی برای سالیابی و دیگر مطالعات لازم که در نتیجه، اکثر نمونهها برای آنالیز بیشتر به مراکز پژوهشی خارجی ارسال میشدند.
در چند سال اخیر همراه با تحولات سیاسی جهان، روند ارسال نمونهها با محدودیتهایی مواجه شده است. در حال حاضر شدیدا نیازمند تأسیس آزمایشگاه سالیابی کربن ۱۴ هستیم که امکان سالیابی نمونههای مواد آلی با قدمت از چند صدسال تا حداکثر پنجاههزار سال را فراهم میکند. خوشبختانه پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، دارای یک آزمایشگاه سالیابی گرمالیان (ترمولومینسنس) است که نمونههای حرارتدیده سفال، سنگ و خاک از مکانهای باستانشناسی را تاریخگذاری میکند و یکی از معدود آزمایشگاههای تخصصی این حوزه در غرب آسیا محسوب میشود.