جنجال توئیت رحیم‌پور ازغدی بعد از مذاکرات ایران و آمریکا؛ کاش این حرف زشت را یکی از اراذل آفتابه به گردن می‌گفت

حسن رحیم‌پور ازغدی، سخنران شناخته شده، در روز مذاکره ایران و آمریکا در مسقط در توئیتی به حامیان مذاکره با ایالات متحده توهین کرد.

عصر ایران در این زمینه نوشت: چند روز قبل، دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا گفته بود: مسئولان کشور‌هایی که تعرفه گمرکی‌شان را زیاد کرده‌ام باسن (با عرض معذرت از خوانندگان عزیز) مرا می‌بوسند و از من می‌خواهند تعرفه هایشان را کم کنم.

بدیهی است که چنین سخنی، نه مودبانه است، نه اثری از احترام در آن وجود دارد و نه با بدیهیات ادبیات سیاسی و دیپلماتیک سازگار است و از این رو، تنها از زبان کسی مانند ترامپ چنین جمله زشتی را می‌توان شنید و درباره اش تنها به این جمله اکتفا کرد که "ترامپ است دیگر" و از کنارش با بی اعتنایی عبور کرد.

اما بشنوید از داخل ایران که عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، که عنوان دکتر را هم یدک می‌کشد و در تلویزیون هم از اسلام و فرهنگ و تمدن و ... می‌گوید، درست در روزی که دیپلمات‌های کشورمان در مذاکرات سرنوشت ساز عمان بودند، توئیتی زده که به مراتب از آنچه ترامپ گفته، شنیع‌تر و بیمارگونه‌تر بود.

حسن رحیم پور ازغدی نوشته است:

"رئیس جمهور امریکا محل دقیق بوسه را برای متقاضیان روبوسی مشخص کرد. برای مشتاقان مذاکره و آشتی با پرزیدنت وقت مناسبی است. "

واقعاً شرم آور است: اگر ترامپی که اساساً ادعای فرهنگی بودن ندارد، درباره مسوولان برخی کشور‌های دیگر چنان حرفی زده است، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی آن را به هموطنان خودش احاله کرده و در حالی که دیپلمات‌های کشورش در حال مذاکره بودند نوشته که جایی که مشتاقان مذاکره باید ببوسند مشخص شده است!

اگر این حرف را یک لات بی سر و پا که به عنوان اراذل و اوباش یک در میان دستگیر می‌شود و گاهی هم آفتابه دور گردنش می‌اندازند و در شهر می‌چرخانند می‌گفت، می‌شد درک کرد ولی شنیدن آن از زبان عضو شورای عالی انقلاب "فرهنگی" تاسفی عمیق در دل هر ایرانی ایران دوست شکل می‌دهد که‌ای دریغا وطنم!

از نظر سیاسی نیز در شرایطی که حتی حسین شریعتمداری هم فهمید که مذاکرات جاری ایران و آمریکا "تصمیم نظام" است و با اجازه و اشراف و اطلاع رهبر انقلاب انجام می‌شود، چگونه کسی که عمری نان ادعای ولایی بودن را خورده، چنین زشت خویی و زشت گویی می‌کند؟ راستی او و امثال او، دقیقاً از چه چیزی می‌سوزند که این گونه، سوزش شان را نعره می‌کشند؟!

زیاده عرضی نیست!