
آنچه باعث شد «ازازیل» از همان ابتدا با سایر سریالهای حسن فتحی متفاوت باشد، داستان پررمز و راز آن است. از همان قسمت ابتدایی با سوالات و ابهامات زیادی روبهرو شدیم و منتظر بودیم یکی یکی در طول سریال به آنها پاسخ داده شود، اما مسئله اینجا بود که مدام بر تعداد این گرهها اضافه شد و در قسمت پایانی نهایتا فقط متوجه شدیم سرمنشا همه آنها به یک چیز برمیگردد، اما حتی درباره آن هم اطلاعات زیادی در اختیارمان قرار نگرفت. احتمالا باید تا پایان فصل دوم سریال صبر کنیم تا متوجه شویم عامل اصلی همه این وقایع چه بوده است.
فصل اول سریال «ازازیل» به کارگردانی حسن فتحی با انتشار قسمت سیزدهم به پایان رسید؛ سریالی که ارتباطی با هیچیک از آثار حسن فتحی نداشت و از این جهت مخاطبان را متعجب کرد. «ازازیل» با یک ایده جالب به میدان آمد و از بازیگران درجه یکی بهره برد. کاملا مشخص بود که حسن فتحی قصد دارد معنای عمیقی از طریق آن منتقل کند اما ماحصل فصل اول، چندان مطلوب مخاطبان نبود. بخصوص اینکه همه انتظار داشتند در قسمت پایانی گره از خیلی از مسائل باز شود اما چنین اتفاقی نیفتاد و همهچیز منوط به ادامه ماجراها در فصل بعدی شد.
به گزارش فیلمنیوز، «ازازیل» در قسمت پایانی فصل اول پر از اتفاقهای عجیب بود اما کماکان خیلی از مسائل برای مخاطبان مبهم باقی ماند. نگاهی داریم به فصل اول این سریال.
«ازازیل» شخصیتهای پیچیدهای دارد که یکی از آنها «شوکا» با بازی پریناز ایزدیار است.
جذابیت شخصیتها | شوکا، مانی و بهروز به عنوان شخصیتهای اصلی این سریال معرفی شدند؛ یک پزشک، یک نقاش و یک پلیس که هرکدام با ذهنیتهای متفاوت نسبت به دنیا درگیر مسائلی مشترک میشدند. هیچیک از آنها گریزی از گذشتهشان ندارند و نمیتوانند مثل آدمهایی طبیعی زندگی کنند. چیزی در گذشته هست که به آنها آسیب میزند و زندگیشان را دستخوش اتفاقهایی عجیب میکند. درواقع ماجراهای سریال یک جورهایی به این سه شخصیت و بخصوص کاراکتر شوکا برمیگردد. مخاطبان انتظار داشتند در پایان قسمت اول، راز شوکا و همچنین بهروز را متوجه شوند و آنطور که از کامنتهای پستهای مرتبط با قسمت پایانی سریال برمیگردد انتظارشان برآورده نشده است.
با پایان فصل اول همچنان خیلی مسائل مبهم باقی ماند.
داستان پررمز و راز | آنچه باعث شد «ازازیل» از همان ابتدا با سایر سریالهای حسن فتحی متفاوت باشد، داستان پررمز و راز آن است. از همان قسمت ابتدایی با سوالات و ابهامات زیادی روبهرو شدیم و منتظر بودیم یکی یکی در طول سریال به آنها پاسخ داده شود اما مسئله اینجا بود که مدام بر تعداد این گرهها اضافه شد و در قسمت پایانی نهایتا فقط متوجه شدیم سرمنشا همه آنها به یک چیز برمیگردد اما حتی درباره آن هم اطلاعات زیادی در اختیارمان قرار نگرفت. احتمالا باید تا پایان فصل دوم سریال صبر کنیم تا متوجه شویم عامل اصلی همه این وقایع چه بوده است. فتحی سعی کرده فضایی پروهم و خیال در سریالش ایجاد کند و برای ایجاد این حالوهوا از رنگها و تغییر زوایای دوربین هم استفاده کرده است. همین فضا هم باعث شده مخاطبان انتظار سریالی ترسناک از او داشته باشند و از این جهت هم انتظارشان برآورده نشده است.
اهمیت معنا | حسن فتحی در «ازازیل» دست به نوآوری زده و سعی کرده است تاثیر مسائل ماورایی را در زندگی مردم امروزی به نمایش بگذارد؛ مسائلی که هم پزشک و هم پلیس نمیتوانند پاسخی برایش بیابند و مقابلش بایستند. البته داستان به نحوی پیش میرود که رفتهرفته پای شخصیتهای دیگری هم به میان میآید و هرکدام به نحوی تحتتاثیر این مسئله قرار میگیرند.
همانطور که از نام سریال برمیآید، ازازیل نام یکی از سه فرشتهای است که از سوی خداوند به زمین فرستاده شدند تا همچون انسانها زندگی کنند، دو فرشته در چاه بابل تا روز قیامت معلق طی یک آزمون دشوار معلق ماندند اما ازازیل پس از مدتی از ادامه این مأموریت انصراف داد. با شرایطی که در پایان فصل اول ایجاد شده میدانیم شوکا با قدرتی که دارد مقابل شر ایستاده است؛ نیرویی که به نحوی اطرافیانش را تحت تاثیر قرار داده است. حالا که به مواجهه این دو نیرو باهم رسیدهایم به احتمال زیاد در فصل دوم شاهد اتفاقهای ویژهتری در ارتباط با خیر و شر خواهیم بود.
باید منتظر باشیم و ببینیم در فصل دوم سریال با چه اتفاقهایی روبهرو خواهیم بود. در فصل دوم یک شخصیت تازه با بازی یکی از ستارههای سینما و شبکه خانگی وارد داستان میشود.