
یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: «به نظرم مذاکرات عمان میتواند در کاهش دیوار بیاعتمادی دو کشور ایران و آمریکا اثرگذار باشد. معتقدم مذاکرات مستقیم میان ایران و امریکا برای دستیابی به منافع یک ضرورت غیر قابل انکار است. طبعاً محصول مذاکره غیر مستقیم در ادامه به مذاکرات مستقیم تغییر روش میدهد.» در مجموع، مذاکرات ایران و امریکا به هر شکلی که باشد، حقیقتاً حساس خواهد بود و به یک مرحله حساس در تاریخ ایران رسیده است.
«مقطع حساس کنونی» ترجیعبندی است که فعالان سیاسی در طول تمام سالهای گذشته و در هر فراز و نشیبی از آن بهره میبردند تا تصویری از افق پیش روی کشور ارایه کنند. برهههایی که هر چند هر کدام واجد ویژگیهای مهم و دارای اهمیت خاص بودند، اما هر بار با عبور از آنها مقطع حساستری از راه رسید، اما گرهی از هزار توی مشکلات باز نشد.
به گزارش اعتماد، اینبار اما بسیاری از فعالان سیاسی معتقدند، مقطع حساس کنونی در شمایل مذاکرات ایران و امریکا رخ نمایان کرده است. مذاکراتی که میتواند یکی از پیچیدهترین قفلهای عرصه سیاست مدرن در جهان را باز کند و ایران و امریکا را در مسیر توافقی پایدار قرار دهد.
محمد علی ابطحی، عضو مجمع روحانیون مبارز یکی از همین چهرههاست که معتقد است مقطع فعلی همان «مقطع حساس کنونی» است که قبلا وعده آن داده شده است! او با انتشار توییتی در این زمینه مینویسد: «اینبار واقعا در شرایط حساس کنونی هستیم. حالا که بعد از این همه وقت، قرار بر گفتوگو شده برای مذاکرهکنندگانمان دعای ملی میکنیم. خدایا سینهای گشاده به مذاکرهکنندگان عنایت کن. کار را بر آنها آسان بگردان...» همزمان با ایران موضوع مذاکرات ایران و امریکا بازخوردهای بسیاری در رسانههای بینالمللی هم پیدا کرد.
العربی جدید درباره محتوای مذاکرات دوجانبه ایران و امریکا با اشاره به اینکه مذاکرات روز شنبه ایران و امریکا، «برای سنجش» خواهد بود و در آن درباره دستور کار گفتوگوها صحبت میشود، نوشت: «ایران نشانههای مثبتی درباره دستور کار مذاکرات دریافت کرده است، اما تا پیش از آغاز مذاکرات در عمان و توافق بر سر دستور کار، هیچ چیز قطعی نیست.»
این رسانه در ادامه تاکید میکند: «طرف ایرانی تاکید کرده آماده گفتوگو درباره کاهش تنش در منطقه است، اما اجازه نخواهد داد که به سیاستهای تهران یا روابطش با متحدانش تعرض شود.»
در یک چنین شرایطی در گفتوگو با فعالان سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا تلاش کردهایم پاسخی برای این پرسش پیدا کنیم که محتوای مذاکرات به چه سمت و سویی میرود و ایران چگونه میتواند منافع ملی خود را از دل این مذاکرات برداشت کند؟
محمد صادق جوادی حصار، فعال سیاسی اصلاحطلب درباره دورنمای مذاکرات دوجانبه ایران و امریکا میگوید: «در مورد اینکه مذاکره مستقیم است یا غیر مستقیم به نظر لازم نیست حساسیتی نشان داده شود. اصرار بر این مساله هم به نظرم فاقد موضوعیت است. بحث مهم این است که ایران و امریکا برای نخستینبار بدون حضور ۴ یا ۵ کشور دیگر در حال گفتوگو هستند. همگان میدانند که معادله اصلی میان ایران و امریکاست. اروپاییها به محض اینکه مشکلات ایران و امریکا حل و فصل شود، سر و دست میشکنند تا با ایران ارتباط داشته باشند. در واقع، موانع امریکایی که برداشته شود، جهان با ایران ارتباط میگیرد. اختلاف اصلی بین ایران و امریکاست.»
جوادیحصار با اشاره به اینکه یکی از تفاوتهای جدی این مذاکرات نسبت به تجربیات قبلی این است که اینبار مستقیم بین ایران و امریکا گفتوگو شکل میگیرد، میگوید: «منظورم از مذاکرات مستقیم این است که ضلع سومی در این دور از مذاکرات حضور ندارد. این بحث نسبت به گفتوگوهای برجامی و ادوار قبلی، بسیار مهم است. این شکل از گفتوگوها، زمان را بسیار کوتاه میکند، چرا که تمایلات، گرایشها و مطالبات ثانویه و سوم و چهارمی وجود ندارد. ایران حرفی میزند و امریکا بله یا نه میگوید و هر کدام هم استدلال خاص خود را مطرح میکنند. حرفها کوتاهتر، سلیستر و معقولتر منتقل میشود. تصور من این است که پس از چند جلسه مذاکرات غیر مستقیم، گفتوگوها بنا به ضرورت صریحتر و رو در رو میشود.»
او یادآور میشود: «نه ایرانیها و نه امریکاییها نباید خوفی از گفتوگوهای مستقیم و رو در رو داشته باشند. ایرانیها در گفتوگوهای برجامی که باز هم امریکا نقش اصلی را در آن داشت، با وزیر خارجه امریکا کاملا رو در رو حرف زدند، قدم زدند و صحبت کردند و نتیجه هم همانی شد که از نظر ما به نفع ملت ایران بود و از منظر امریکاییها، ترامپ گفت، سر امریکا کلاه رفته است. امروز، اما اقتضای شرایط، وضعیت کشور، امکانات، رفاه مردم و... حاکی از آن است که باید در روشهای قبلی تجدید نظر کنیم. وقتی همه میدانیم، مشکل اصلی ما امریکاست، میتوانیم با روشهای منطقی، مستدل و معقول و همراه با پافشاری بر سر منافع داد و ستد منطقی و عقلانی کنیم. مذاکره برای مذاکره بیفایده است.»
این تحلیلگر با اشاره به زمینههای مذاکره با امریکا میگوید: «وقتی قصد داد و ستد با کسی را داریم، عهدی میبندیم که کالایی را بدهیم و کالایی را بگیریم. محتوای این داد و ستد میتواند اقتصاد باشد، سیاست باشد، تعهدات فیمابین و... است. اگر این اتفاق با صبر و متانت و حوصله انجام گیرد که خوشبختانه تیم مذاکرهکننده ایرانی از تجربه کافی در این زمینه برخوردار است، نتایج خوبی حاصل میشود. ایران خوف اینکه به ما بگویند، نباید بمب اتم داشته باشید را ندارد، چون در دکترین ایران یک چنین موضوعی مطرح نبوده است.
اگر بخواهند به ما بگویند در حوزه دفاعی باید مسلوبالید شوید، تیم مذاکرهکننده ایرانی میگویند، خیر ما این مطالبات غیر معقول را نمیپذیریم. اگر بگویند برد موشکهای خود را از ۴ هزار کیلومتر به هزار کیلومتر برسانید، باز هم پاسخ ما منفی است. اینها مواردی است که باید پای میز مذاکره طرح شوند.»
او میگوید: «ممکن است امریکا این تضمین را به ایران بدهد که ایران از جانب امریکا و متحد امریکا یعنی اسراییل مورد تهدید و هجمه قرار نمیگیرد، اگر یک چنین تضمینی داده شود میتوان درباره برخی موارد صحبت کرد. اینها بحثهایی است که پای میز مذاکره و به شرط تامین امنیت روانی درباره آنها باید صحبت کرد. اینگونه هم نیست که امریکا هرچه ما گفتیم، بپذیرد. باید بدانیم امریکا از موضع قدرت هم صحبت میکند. اما ایرانیها هم میگویند که ما هم ۸ سال جنگ ایران و عراق را با حمایت همه دنیا از جمله امریکا از عراق تحمل کردهایم. ضمن اینکه بخش مهمی از تجربیات امروز را آن روز نداشتیم و امکانات امروز را هم در آن ایام نداشتیم.»
جوادی حصار در پایان میگوید: «نمیتوان انکار کرد که ایران و امریکا پروندههای مشترکی را هم پشت سر گذاشتهاند. ایران بر سر مساله عراق و افغانستان و... با امریکا گفتوگو کرد و به توافق رسید. در برخی موارد هم ایران شاهد بدعهدی طرف مقابل بوده است. اساسا باید دید کدامیک از طرفهای مذاکراتی ایران چه قبل و چه پس از انقلاب بهطور کامل و صد درصد به عهد و پیمانشان متعهد بودهاند. ما که نباید از مخالف و دشمن خود توقع داشته باشیم که برایمان نوشابه باز کند. ترامپ همه تلاش خود را میکند تا به افکار عمومی این پیام را ارسال کند که فقط من توانستم با ایران به توافق برسم! اما اگر امنیت و آرامش عمومی مردم ایران تامین میشود، اشکال ندارد ترامپ هم این نصیب را ببرد.»
علی صوفی فعال سیاسی اصلاحطلب چهره دیگری است که به این بحث ورود کرده و درباره این دور از مذاکرات میان ایران و امریکا و تفاوت آن با تجربههای قبلی میگوید: «مذاکراتی که منجر به انعقاد برجام شد، دو طرف به یک مدالیته رسیده بودند. همچنین قرار بود طرفین حول محور خاصی به توافق برسند بنابراین نام مذاکرات هستهای روی آن گذاشته شد. اما امرز مذاکرات ایران با امریکا تفاوتهایی با قبل دارد و گستردگی بیشتری دارد. ترامپی که امروز قصد دارد با ایران مذاکره کند، قبلا از برجام خارج شده بود. برخی شنیدهها هم حاکی از آن است که ترامپ مطالباتی فراتر از مسائل هستهای دارد و ممکن است مسائل منطقهای و برخی موارد دیگر را هم وارد مذاکرات کند.»
صوفی ادامه میدهد: «ترامپ در نامهای که به ایران ارسال کرده اعلام داشته که قصد دارد، مسائل فیمابین را حل و فصل کند. مطالباتی را هم مطرح کرده است. ایران هم با مذاکرات غیر مستقیم موافقت کرده است. مقام معظم رهبری از مطالبات ترامپ تحت عنوان قلدری نام برد و اعلام کرد ایران هیچ مطالبهای که فراتر از امنیت ملی و منافع عمومیاش باشد را نخواهد پذیرفت.
البته امروز اوضاع بسیار آرامتر شده است. هرچند نمیتوان انکار کرد دیوار بلند بیاعتمادی میان سران دو کشور وجود دارد. به نظرم مذاکرات عمان میتواند در کاهش این دیوار بیاعتمادی اثرگذار باشد. معتقدم مذاکرات مستقیم میان ایران و امریکا برای دستیابی به منافع یک ضرورت غیر قابل انکار است. طبعا محصول مذاکره غیر مستقیم در ادامه به مذاکرات مستقیم تغییر روش میدهد.»
او میگوید: «انتظار میرود، طرفین به نتیجه برسند، اصل مساله که ترک مخاصمه است برای طرفین پذیرفته شده است. ترامپ به دلیل دوستی که با پوتین دارد به این نتیجه رسیده که ابتدا ماجرای اوکراین را حل و فصل کند. پرونده ایران هم پرونده دومی است که توجه ترامپ را جلب کرده است. نهایتا ترامپ با حل این معادلات به سمت مواجهه با چین خواهد رفت. هرچند در حرفهای ترامپ تهدیداتی هم وجود دارد، اما بحث اصلی او این است که بنشینیم و برای تنشهای موجود راهحلی پیدا کنیم. ایران هم همواره اعلام کرده برای بهبود شرایط منطقه آمادگی دارد.
البته ترامپ بعضا تصمیماتی را اتخاذ میکند که در منطق سیاستهای امریکا در منطقه حزب جمهوریخواه و دموکرات نمیگنجد و نوعی رفتارهای پوپولیستی و غیر متعارف دارد. ترامپ تصور میکند، نظم موجود جهانی تامینکننده منافع امریکانیست و قصد دارد، نظم موجود را به هم بزند. اگر در مورد ایران هم بخواهد بزند زیر میز، اوضاع خطرناک میشود. به نظر میرسد بیش از ۸۰ درصد، ترامپ به دنبال به نتیجه رسیدن مذاکرات است.
منصور حقیقت پور، فعال سیاسی اصولگرا از منظر متفاوتی به این موضوع میپردازد و مذاکره امریکا و ایران را یکی از حساسترین مقاطع ایران میداند. حقیقتپور میگوید: «ایران تجاربی از مذاکرات قبلی دارد. تجارب قبلی باید هوشیاری ایران را بالا ببرد. ایران بدون اهرمهای قدرتش نباید با طرف مقابل مذاکره کند. اگر امروز کشوری به عنوان کشور ثالث میزبان مذاکرات ایران و امریکا میشود باید بتواند زمینههای لازم برای توافق را برای ایران و طرف مقابل فراهم کند. احساس میکنم، مذاکرات ایران و امریکا به هر شکلی که باشد حقیقتا حساس خواهد بود و یک مرحله حساس در تاریخ ایران رسیده است.»
او میگوید: «ایران نشان داده که اهل منطق، صحبت و مذاکره است و به موقع هم هر زمان که مورد تهدید واقع شود، اهل جنگ و مقابله و مقاومت است. پیشنهاد من این است که ترامپ رعایت تاریخ پر افتخار و تمدن تاریخی ایران بزرگ را بکند. ترامپ باید بداند با کشوری مذاکره میکند که بیش از ۷ هزار سال تمدن و تاریخ و مدنیت دارد. ما مثل برخی کشورها نیستیم که چند قرن سابقه داشته باشیم. ما مذاکره برابر و معقول میخواهیم.
حقیقتپور یادآور میشود: باید در محتوای مذاکرات، موضوعی فراتر از موارد مورد علاقه طرفین مطرح نشود. ترامپ هم باید تلاش کند زمینههای لازم برای توافق را فراهم سازد. آنها میگویند جمهوری اسلامی ایران نباید سلاح هستهای داشته باشد، ما میگوییم ما فتوای شرعی در این زمینه داریم که تابع زمان و مکان است. اگر طرف مقابل به ما تضامین لازم را ارایه کند، ایران به هیچوجه ارادهای برای تولید سلاح هستهای ندارد. ضمن اینکه آژانس هم بر سلامت ایران صحه گذاشته است.
این فعال سیاسی در پایان میگوید: «تامین منافع ملی ما در این مذاکرات باید در دستور کار مسوولان وزارت خارجه قرار بگیرد. ما به جهان نشان دادهایم که به دنبال ساخت سلاح هستهای نیستیم. معتقدم چنانچه در راستای منافع ملی و مبتنی بر ظرفیتهای کشور و دایره نفوذ ایران مذاکرات دنبال شود، حتما زمینههای مشترکی وجود دارد که ایران از طریق آن میتواند منافع ملی خود را محقق کند.»