
ایران در آخرین رتبه بندی ضریب هوشی (IQ یا بهره هوشی) در سال ۲۰۲۵ با میانگین آی کیوی ۱۰۶.۳ در میان ۷۵ کشور دنیا در رتبه چهارم قرار گرفته است. اما رتبه بندی هوش کشورها بر اساس آی کیو همواره مورد مجادله بوده است.
شیوه سنجش هوش بر اساس آی کیو اما مورد مجادله کارشناسان است و بسیاری آن را معیاری دقیق برای سنجش هوش ارزیابی نمیکنند. در حالی که برخی اعتقاد دارند ضریب هوشی میتواند مواردی مانند موفقیت تحصیلی و یا حتی موفقیت شغلی را پیشبینی کند، اما با این حال کارشناسان بسیاری بر این موضوع اتفاق نظر دارند که این عدد که از تستها به دست میآید نمیتواند معیار قاطع و کاملا دقیقی برای نه برای سنجش هوش و نه برای عملکرد فرد در جامعه باشد. گاهی اوقات افرادی که ضریب هوشی (بهره هوشی) بسیار بالایی دارند، در زندگی آنقدر خوب عمل نمیکنند، در حالی که آنهایی که ضریب هوشی پایینتری دارند ممکن است پیشرفت کنند و به موفقیت برسند.
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از سی ان بی سی، هوش انواع مختلفی دارد و نمیتوان به طور قطعی حکم داد که فرد در تمام زمینهها فرد باهوشی است. همه ما به طور طبیعی در یک چیز مهارت نداریم. برخی ورزشکارتر هستند و هماهنگی بهتری دارند. برخی در سنین پایین زبان و کلمات را سریعتر میفهمند، در حالی که برخی دیگر با اعداد و تجسم الگوها خوب عمل میکنند.
این باور کارشناسان و اساتید را به این نتیجه رسانده که هوشهای مختلفی وجود دارند. بر همین اساس تئوری هوشهای چندگانه پدید آمده، این تئوری نقدی است بر دیدگاه روانشناختی استاندارد از عقل که بر اساس آن یک هوش واحد وجود دارد که به اندازه کافی با IQ یا سایر آزمونهای پاسخ کوتاه اندازه گیری میشود. در عوض، بر اساس شواهدی از منابع متفاوت، تئوری هوشهای چندگانه ادعا میکند که انسانها دارای تعدادی از ظرفیتهای فکری نسبتا گسسته هستند. آزمونهای IQ هوش زبانی و منطقی-ریاضی و گاهی هوش فضایی را ارزیابی میکنند و پیشبینیکننده خوبی است که نشان میدهد چه کسی در مدرسه خوب عمل خواهد کرد. با این حال، انسانها دارای چندین ظرفیت فکری مهم دیگر هستند.
هوشها را می توان به رایانهها تشبیه کرد. اعتقاد به یک هوش منحصر به فرد به این معنی است که انسانها دارای یک کامپیوتر با هدف کلی هستند که میتواند عملکرد خوب (ضریب هوشی بالا)، متوسط (ضریب هوشی معمولی) یا ضعیف (ضریب هوشی پایین) داشته باشد. تئوری هوش چندگانه اما حاکی از آن است که انسانها چندین کامپیوتر نسبتا مستقل دارند. بر همین اساس، قدرت در یک کامپیوتر، قدرت (یا ضعف) در سایر کامپیوترها را پیش بینی نمیکند. در این مطلب به انواع دیگر هوش که طبق تئوری هوشهای چند گانه وجود دارند، پرداختهایم.
افراد دارای این هوش توانایی تفکر انتزاعی و چند بعدی دارند. امتیاز بالا در این هوش به این معنی است که شما ظرفیت زیادی برای استدلال فضایی و مفهوم سازی دارید چیزی که برای رشته هایی مانند معماری، طراحی گرافیک، عکاسی، طراحی داخلی و هوانوردی لازم است.
افرادی که دارای این هوش هستند میتوانند به گونهای از بدن خود استفاده کنند که نشان دهنده توانایی بدنی و ورزشی باشد. اگر این مهارت را دارید، میتوانید ورزشکاری باشید که بدون زحمت در زمین میدوید و توپ را پاس میدهید.
افراد دارای این هوش، به ریتم، زیر و بم، متر، لحن، ملودی و تن صدا حساسیت دارند. دارا بودن هوش موسیفیایی ممکن است مستلزم توانایی آواز خواندن و یا نواختن آلات موسیقی باشد. از افراد مشهور با هوش موسیقی میتوان به بتهوون، جیمی هندریکس و آرتا فرانکلین اشاره کرد.
هوش زبانی شامل حساسیت به معنای کلمات، نظم بین کلمات، صدا، ریتم، انحراف و متر کلمات است. کسانی که در این دسته امتیاز بالایی دارند معمولا در نوشتن داستان، به خاطر سپردن اطلاعات و خواندن مهارت دارند.
فرد دارای این هوش توانایی تجزیه و تحلیل منطقی مسائل، انجام عملیات ریاضی و بررسی علمی مسائل را دارند. افراد دارای این هوش مانند آلبرت انیشتین و بیل گیتس در ایجاد معادلات، برهانها و حل مسائل انتزاعی مهارت دارند.
افراد دارای این هوش توانایی تعامل موثر با دیگران را دارند. آنها به حالات، احساسات، خلق و خوی و انگیزههای دیگران حساسیت دارند. در اصل، فرد دارای این هوش دارای توانایی درک و ارتباط با اطرافیان خود است.
افراد دارای این هوش نسبت به احساسات، اهداف و اضطرابها و توانایی برنامهریزی و عمل در پرتو ویژگیهای خود حساسیت دارند. هوش درون فردی مختص مشاغل خاصی نیست. بلکه هدفی برای هر فرد در یک جامعه پیچیده مدرن است که در آن فرد باید تصمیمات مهمی برای خود بگیرد.
افراد دارای این هوش توانایی درک تفاوتهای ظریف در طبیعت، از جمله تمایز بین گیاهان، حیوانات، و دیگر عناصر طبیعت و زندگی را دارند. از افراد برجسته دارای هوش طبیعت گرا میتوان به چارلز داروین و جین گودال اشاره کرد.