فرارو- «تنها ۳۵ هفته تا انتخابات مجلس شورای اسلامی باقی مانده است. من معتقدم که تقابل فعلی استمرار خواهد داشت و بعید میدانم که فرد یا گروهی بتواند تفاهمی ایجاد کند.»
نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی، در گفتگو با فرارو گفت: «جریان خالصساز در کشور، به مرور زاویه خود را تنگتر میکند. در راس این جریان خالص ساز، جبهه پایداری قرار دارد که امروز به لحاظ اجرایی حضور مطلق دارند. شاید تا همین چند سال پیش، آقای قالیباف هم جزو تیم همین جریان خالص ساز بود و از خودیهای این گروه محسوب میشد. اما به مرور زمان که گروه خالص ساز عرصه را تنگتر میکند و به سمت جلو حرکت میکند، دیگر حتی امثال قالیباف را هم تحمل نمیکند. همانطور که لاریجانی و ناطق نوری را تحمل نکرد. حالا نیز نوبت به قالیباف رسیده که از سوی این گروه تحمل نشود؛ بنابراین اختلاف و تضاد بین این گروه و رئیس مجلس شورای اسلامی کاملا جدی است.»
وی گفت: «به نظر میرسد جبهه پایداری در حال تسویه حساب با محمدباقر قالیباف است. جبهه پایداری در تلاش است به آقای قالیباف از طریق مواردی از جمله لایحه حجاب، فشار وارد کند و آقای قالیباف به نحوی در تلاش است از زیر بار این فشارها خارج شود. تنها ۳۵ هفته تا انتخابات مجلس شورای اسلامی باقی مانده است. من معتقدم که تقابل فعلی استمرار خواهد داشت و بعید میدانم که فرد یا گروهی بتواند تفاهمی ایجاد کند. ولی این که جبهه پایداری تا چه حد موفق خواهد بود را نمیتوان دقیق پیش بینی کرد. میدانیم که آنها تمام تلاش خود را خواهند کرد، هرچند آینده روشنی را برای جبهه پایداری متصور نیستم و بعید میدانم بتوانند در انتخابات آتی دست بالا را داشته باشند.»
این فعال سیاسی اصولگرا ادامه داد: «تبعات رفتارهای جبهه پایداری تا حد زیادی بستگی به رفتارهای جامعه دارد. شهروندان جامعه از فعال سیاسی تا روزنامه نگار، همگی در دام مشکلات معیشتی، اقتصادی، فرهنگی و روابط بین الملل قرار داریم. ما روزانه سیصد میلیون دلار خسارت فروش نفت پرداخت میکنیم. علتش این است که برخی آقایان با همین طرز فکر، اجازه ندادند برجام در دولت رئیسی مجددا امضا شود. مردم باید آگاه شوند که مدیریت ضعیف حاکم بر بسیاری از امور، حاصل طرز تفکر پایداری است. اگر میبینید که بسیاری از جوانان ما حاشیهنشین شدهاند و مدیران سیاسی ما رد صلاحیت میشوند، ردپای اصلی پشت این جریانات را در جبهه پایداری جستجو کنید. اگر موفق شویم این موارد را به مردم اطلاع رسانی کنیم، مردم خواهند دانست که باید پای صندوقهای رای چگونه عمل کنند.»
وی در خصوص راههای پیشِروی رئیس مجلس در مقابل هجمهها گفت: «بهترین راه برای آقای قالیباف این است که دست از ملاحظه کاری بردارد و واقعیتها را به مردم اطلاع دهد. قالیباف رئیس خانه ملت است. تریبون بزرگی در اختیار دارد، باید اعلام کند که قصد دارد اقداماتی انجام دهد، اما برخی، اجازه نمیدهند. نقد بزرگ من به آقای قالیباف محافظه کاری بیش از حد وی است. قالیباف با روش فعلی نمیتواند در برابر جریانهای مذکور دوام بیاورد. مردم در تاریخ یازدهم اسفند ۱۴۰۲ به این طرز فکر رای نخواهند داد. مردم تفاوت طیفهای سیاسی را درک میکنند و آقای قالیباف نیز باید با مردم صریح باشد. مردم به دنبال گوش شنوا هستند. آقای قالیباف باید گوش شنوای مردم باشد. قالیباف باید برای حفظ نظام و همراهی با مردم روی مین برود. روی مین رفتن برای همراهی با مردم هیچ ایرادی ندارد. تا کنون مردم روی مین میرفتند، اما حالا نوبت به آقای قالیباف رسیده است.»