حجاریان نوشت: عدهای خطاب به آیتالله خوئینی میگویند وضع موجود ثمره کار شماست! در حالی که ایشان بیش از سه دهه است که خانهنشین بودهاند؛ لذا بدون مجامله باید گفت آنها که صاحب قدرت بودهاند باید پاسخگوی این وضعیت باشند. البته، واقف هستیم دیگران نیز میبایست حسب اختیاراتی که در کف داشتهاند، پرسشهای انتقادی را پاسخ گویند.
عباس عبدی: چرا کسی وارد متن نامه موسویخوئینیها نمیشود؟
فکر نمیکنم آقای موسویخوئینیها به دنبال این بوده که کنشگری جدیدی را طرح کند. با توجه به شناختی که از ایشان وجود دارد این کار را معمولا انجام نمیدهد. حتی در جریانهای حاد گذشته هم جزو کسانی است که همیشه مراعات بسیاری از نکات را میکرده است. خیلی هم اهل سماجت نیست به محض آن که «سلام» را برای ۵ سال تعطیل کردند آن را برای همیشه کنار گذاشت.
زیباکلام اظهار داشت: بنده معتقدم حتی اگر فردی همچون سید محمد خاتمی بنا به یک تکلیف «شرعی»، «ملی» و «عرفی» وارد عرصه انتخابات شود، هیچ اتفاق خاصی رخ نخواهد داد.
حزب کارگزاران ساز جدایی از اصلاحطلبان را کوک کرده است
تحرکات کارگزاران نشان میدهد که تمایل دارد لیدر چنین جریانی باشد. این حزب در انتخابات مجلس با هیچ گروه و حزب اصلاحطلبی ائتلاف نکرد و لیست مجزای خود را منتشر کرد. لیستی که به اعتدال توسعه نزدیکتر از اصلاحطلبان بود. هر چند این لیست شکست خورد، اما میتوان آن را شروع یک نقش آفرینی مستقل در عرصه سیاست کشور ارزیابی کرد.
محسن رضایی گفت: آقای خوئینی ها، خوب میداند که اندیشههای غرب زده در دولتهای گذشته و فعلی، چه آسیبهایی به فرهنگ و اقتصاد کشور وارد ساخته اند، اما متأسفانه ایشان به جای آنکه انگشت اتهام را به سوی آمریکا و هواداران آن نشانه رود، آدرس غلط داده است.
سخنگوی حزب کارگزاران گفت: آقایان مسئول مجلس انقلابی کاش میآمدند و میگفتند منظور از مدیریت مطلوب و انقلابی کشور آن روشی است که کشور را سال ۸۴ با رشد اقتصادی مثبت ۸ و تورم تک رقمی تحویل گرفت و با رشد منفی ۷ و تورم ۴۰ درصدی تحویل داد؟ آن روشی است که بالاترین درآمدهای نفتی کشور را غیب کرد؟
غلامسحین کرباسچی گفت: معلوم نیست اصلاح طلبان چه کسانی هستند و میخواهند چه کنند. شورای عالی سیاستگذاری برای فعالیت در انتخابات ایجاد شد، اما وسط انتخابات گفتند در انتخابات شرکت نمیکنند.
محمد قوچانی نوشت: متاسفانه موسویخوئینیها به نمایندگی از جبهه اصلاحات حاضر به انجام ماموریت تاریخی در گفتگو با حاکمیت نشد، اما اکنون قرار گرفتن به عنوان نماینده جریان چپ رادیکال عبور از جایگاهی است که خوئینیها میتوانست در غیاب دیگر سران اصلاحات آن مسئولیت را انجام دهد. گفتوگوی انتقادی علنی بیش از آنکه برای دستیابی به یک نتیجه ملی باشد در خوشبینانهترین صورت یک اقدام شخصی و در رادیکالترین صورت یک اقدام تشکیلاتی برای مرزبندی است.
اصلاحطلبان چه باید بکنند؟
این درست نیست که تحریم مشارکت یا مشارکت نکردن در انتخابات را مصداق رادیکالیسم بنامیم. چون کسانی که این شیوه را به کار میگیرند خواهان اصلاح روندهای انتخابات هستند. میگویند با فرایندهای موجود عملا به جایی رسیدیم که مشارکت در انتخابات به ۴۲ درصد رسیده و متناسب با خواست مردم است. باید این بحثها را دید. اگر نگران عدم مشارکت هستیم باید سازوکارهای مشارکت را اصلاح کنیم. سازوکارهایی انتخابات که جامعه را به جایی رسانده که برای مشارکت در انتخابات، گزینههای مطلوب وجود ندارد و حتی گزینه حداقلی که شانس عبور از فیلتر را پیدا میکنند بعدا امکان عمل ندارند. راه مبارزه با این وضع اصلاح زمینه مشارکت و نه تن در دادن به مشارکت به هر قیمتی است که برچسب رادیکالیسم به آن میزنند که من مخالف استفاده از آن هستم.
صادق زیباکلام گفت: هنر موسویخوئینیها این است که هرچندوقت یک بار انگشت اتهام را به سمت یکی از شخصیتهای نظام نشانه میگیرد و روزی علیه آقای هاشمی سخن میگوید و روز دیگر خطاب به رهبری مشکلات را گوشزد میکند در صورتی که اگر قرار باشد در دادگاهی متهمان به وجودآمدن وضع کنونی احضار شوند، نخستین فردی که باید در آن دادگاه حاضر و محاکمه شود خود آقای موسوی خوئینیهاست.
سعید شریعتی: استعفای آقای عارف به سه ماه پیش برمیگردد
شریعتی در گفتگو با فرارو اظهار کرد:تا جایی که من اطلاع دارم آقای دکتر عارف پس از برگزاری انتخابات و اعلام نتایج انتخابات عملا در جلسات شورای عالی سیاستگذاری شرکت نکردند و همان موقع یعنی سه ماه پیش، کناره گیری خود را اعلام کردند. همچنین شورای عالی سیاستگذاری، نهادی موقتی است و با پایان انتخابات مجلس، دستور کار دوره سوم شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان پایان میپذیرد. علاوه بر این، به لحاظ حقوقی این شورا در وزارت کشور تحت عنوان «ائتلاف جبهه گروههای اصلاحطلب» برای انتخابات مجلس یازدهم ثبت شده بود؛ بنابراین استعفای آقای عارف به این سه دلیل موضوع تازهای نیست.استعفا و کناره گیری آقای عارف که برای سه ماه پیش است ضرورتی هم نداشته است. چون مانند این است که آقای لاریجانی از ریاست مجلس دهم استعفا بدهد درحالیکه مجلس دهمی در کار نیست که کسی بخواهد استعفا بدهد.
آذر منصوری، فعال سیاسی اصلاحطلب، درباره خبر استعفای محمدرضا عارف، رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، گفته است: «از علت و زمان استعفای آقای عارف بیاطلاعم، اما حرکتهای جمعی اصلاحطلبان مبتنی بر اراده آزاد و آگاهانه افراد و گروههای اصلاحطلب است؛ بنابراین تصمیم ریاست شورای عالی محترم است؛ طبعا اصلاحطلبان در آینده درخصوص نحوه ادامه کار و ساختار و اهداف و راهبردهای شورای عالی تصمیم خواهند گرفت».
صادق زیباکلام گفت: این که عارف باشد یا نباشد، شورای عالی اصلاح طلبان باشد یا نباشد، فرقی ندارد؛ بنابراین ما باید این دو مقوله را از هم تفکیک کنیم که ضرورت اصلاح وجود دارد و دوم این که توانایی نسل جدید دوم خردادیها برای تحقق آرمانها بیش از نسل نخستین است.
عباس عبدی میگوید: آقای خاتمی تکلیف خود را روشن نمیکند. مثلاً این حرفی که در گفتوگوی اخیر بیان کرد، نوعی حکایت از بیتکلیفی است. کسی که رهبری را بپذیرد، از دیگران نمیپرسد که حالا چه کار کنیم؟ چون حتی اگر دیگران هم چیزی گفتند، در نهایت او است که باید مسئول باشد. اما از یک طرف دیگر، آقای خاتمی نه حاضر است به صراحت و روشنی کنار برود و بگوید من کاری ندارم و خودتان میدانید و انجام بدهید، به نظرم ایشان روی زمین و هوا نگه میدارد و این یکی از ایرادهایی است که متأسفانه به ایشان وارد است.
محمدرضا عارف پس از 4 ماه، استعفايش از رياست شوراي عالي اصلاحطلبان را رسانهاي كرد
بنابر گزارشي كه از جانب دفتر بنياد ايرانيان در رابطه با استعفاي عارف به دست آمده، روشن شده كه ماههاست استعفاي خود را در اختيار يكي از اعضاي حقوقي شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان قرار داده و ظاهرا اين موضوع همان زمان در يكي از جلسات اين شوراي عالي نيز از سوي اين عضو حقوقي مطرح شده اما به گفته يكي از نزديكان رييس بنياد ايرانيان، موضوع به درستي تشريح نشده است.
عباس عبدی در یادداشتی می نویسد: تعداد زیادی از دوستان و همکاران روزنامهنگار در سال ۱۳۹۱ دچار برخورد قضایی قاضی منصوری شدند و هزینههای زیادی را متحمل شدند، که نه آمادگی پرداخت آن را داشتند و نه استحقاق آنان بود. او درادامه می افزاید: برای دفاع از حیثیت دادگاهها و هم برای استمالت و دلجویی از این جوانان پیشنهاد میشود که آنان دعوت شوند و کل ماجرا را توضیح دهند و پرونده به دقت مطالعه و اظهارنظر قضایی و حقوقی مناسب صورت گیرد. قراین و شواهد کافی در فاسد بودن آن حکم وجود دارد
پیش از استفعای عارف، عبدالواحد موسوی لاری وزیر کشور دولت اصلاحات نیز که در این سالها نائب رئیسی شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان را بر عهده داشت، با انتشار بیانیهای انتقادی از سمت خود در این شورا استفعا داده بود.
محمد هاشمی فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: معتقدم هر فردی در ذیل قانون اساسی جمهوری اسلامی حق شرکت در انتخابات، و عرضه برای کسب رأی دارد. حتما فردی که جسارت حضور در انتخابات را پیدا میکند، بر اساس یک اندیشه و برنامه پا به عرصه میگذارد. مردم نیز بعد از چهل سال و شرکت در چندین انتخابات به درجهای از بینش سیاسی رسیدهاند که در مواجهه با «برنامه» و «شعارها»، بهترین را انتخاب کنند.
پس از برگزاری انتخابات مجلس یازدهم، محمدرضا عارف رئیس شورای عالی سیاستگذاری و موسوی لاری نایب رئیس این شورا استعفا دادند و شورای عالی هنوز هیچ جلسهای برگزار نکرده است. عارف در اسفند ماه استعفای خود را به داود محمدی دبیرکل انجمن اسلامی معلمین اعلام کرده است. محمدی به نمایندگی از اصلاح طلبان مجوز فعالیت جبهه اصلاحطلبان ایران اسلامی را از کمیسیون ماده ۱۰ احزاب گرفته بود، زیرا این کمیسیون از اصلاحطلبان خواسته بود که برای فعالیت انتخاباتی خود «جبهه» را جایگزین «شورای عالی» کنند، چون در قانون جدید فعالیت احزاب و تشکلهای سیاسی، فعالیتهای ائتلافی باید در قالب جبهه باشد و محمدی مسئول جبهه اصلاحطلبان ایران اسلامی بود.
فعالین سیاسی اصلاحطلب در گفتگو با فرارو:
ناصری با بیان اینکه اگر قرار باشد، اصلاحطلبان در انتخابات حضور پیدا کنند، باید با نامزدهای اصیل خود در صحنه حاضر شوند، تصریح کرد: دیگر دوران امثال جهانگیری، ظریف، عارف، زنگنه و... به سر آمده و حمایت از فردی به مانند لاریحانی نیز دیگر بیمعنا است، از سوی دیگر در عوض باید با چهرههایی نظیر مصطفی معین، محمدرضا خاتمی و محسن صفایی فراهانی که لوگوی اصلاحطلبی دارند، در انتخابات حضور پیدا کرد نه با یک نامزد اجارهای به مانند سال ۹۲، چرا که این افراد امتحان خود را در زمینه اصلاح طلبی پس دادهاند و مردم نیز از آنها استقبال خواهند کرد.