گفتمان سیاست خارجی هاشمیرفسنجانی مبتنیبر سیاست تنشزدایی و همزیستی مسالمتآمیز بود. او گفتگوهای انتقادی با اروپا را پیش گرفت و با آمریکا به بهبود روابط بازرگانی روی آورد تا جایی که در سال ۱۹۹۴ ایالات متحده به پنجمین صادرکننده به ایران تبدیل شد و از ایران نفت میخرید.
محسن هاشمی در پاسخ به این سوال که آیا در انتخابات ۱۴۰۰ کاندیدا میشود، گفت: علاقهای به این کار ندارم. با وضعیتی که الان هست فکر نمیکنم هیچ عاقلی کاندیدا شود. شرایط کشور بسیار سخت است و کسی که خود را کاندیدا میکند به قول غربیها باید «سوپرمن» باشد.
رسانههای اصلاحطلب از ورود احزاب به مصادیق انتخاباتی خبر میدهند
در برخی محافل اصلاحطلب بحث ائتلاف با طیف میانهرو اصولگرا داغ است. پیشتاز این تئوری هم حزب کارگزاران است. نام علی لاریجانی رییس پیشین مجلس به عنوان گزینهای جدی مطرح است. در روزهای اخیر رسانههای اصولگرا میگویند قرار است اصلاح طلبان با دوگانه لاریجانی – ظریف وارد میدان شوند.
چرا باز هم موتور تخریب اصولگرایان علیه اصلاحطلبان شروع بهکار کرده است؟
کیهان نوشت: طرح استعفای روحانی از سوی برخی شخصیتها لبنانیزهکردن ایران و ایجاد اغتشاش است که عباس عبدی هم در واکنش به این ادعا نوشت: «با این حساب در هفت سال گذشته این آقایان خودشان دنبال لبنانیزهکردن کشور و ایجاد اغتشاش بودند و اقرار نمیکردند». عبدی به انتقادهایی اشاره میکند که اصولگرایان از سال ۹۲ تا همین پیش از مجلس به دولت داشتند و بارها از زبان آنها طرح استعفا یا استیضاح رئیسجمهور را شنیده بودیم.
بهزادنبوی فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: در دور دوم ریاست جمهوری رئیس دولت اصلاحات، ایشان گفتند که عدهای میخواهند دولت تدارکاتچی باشد، امروز به مراتب وضع بدتر است. در دور اول ریاست جمهوری آقای خاتمی، من در گفتوگویی با روزنامهسلام گفتم که طبق قانون اساسی، دولت در بهترین شرایط ده پانزده درصد اختیارات اداره کشور را در دست دارد. دولت یازدهم و دوازدهم حتی آن ده پانزده درصد را هم نداشته و ندارد.
محمدرضا عارف درباره حضور در انتخابات ۱۴۰۰ گفت: من اگر باید بیایم میدان راحت میآیم و اگر نباید بیایم تا براساس خرد جمعی شخص بهتری بیاید، نمیآیم.
آیا موسویخوئینیها بن بست را میشکند؟
حتی اگر اصلاح طلبان همه این مشکلات را حل کنند، به مسئله انتخاب نامزد مناسب میرسند. تاکنون فقط محمدرضا عارف تمایل خود را برای نامزدی در انتخابات نشان داده است که البته او به هیچ عنوان محبوبیت و مقبولیت لازم در بدنه اصلاح طلبان را ندارد. غیر از عارف گزینههای دیگری همچون اسحاق جهانگیری، محسن هاشمی هم مطرح هستند که هیچ کدام نمیتوانند محرکی قوی برای کشاندن مردم به پای صندوقهای رای باشند.
فعال سیاسی اصلاح طلب به انتقادات روزنامه کیهان که پیشنهاد او برای استعفای روحانی را تلاش برای لبنانیزه کردن کشور خوانده بود، واکنش نشان داد.
سید عبدالواحد موسوی لاری گفت: بهترین تبلیغ برای اصلاح طلبان رفتار و مواضع مجلس فعلی است.
فاطمه کروبی درباره آخرین وضعیت جسمانی همسرش گفت: عمل جراحی حدود دو ساعت و نیم به طول انجامید و پس از اتمام عمل، تشخیص پزشکان این بود که باتوجه به شرایط جسمی و همچین سن و سالشان، ایشان را به آیسییو منتقل کنند که چنین شد.
احتمالا موسویخوئینیها که یک فقیه عالم به زبان است، نیک میداند که «شرکت کنید» فعلی امر است و وجه آمرانه دارد؛ گویی خودِ خوئینیها هم بیتمایل نیست که این یادداشت یک فرمان انتخاباتی، قلمداد شود که اگر چنین نبود از فعل امر استفاده نمیکرد یا در پاراگراف پایانی نامهاش با ادبیاتی متفاوت مینویسد: «من آنچه را که درست میپنداشتم صادقانه به عرض رساندم؛ امیدوارم خیر و صلاح ملت نیز در آن باشد».
در گفتگو با علی صوفی مطرح شد؛
تحرکات انتخاباتی درون اصلاحات دیده میشود. هم یک عده از اصلاحطلبان به عنوان نامزد تحرکاتی دارند وهم اینکه نهادها و جبهههای اصلاحطلبی مثل شورای هماهنگی جبهه اصلاحات کاملا فعال هستند و برای انتخابات در حال برنامهریزی هستند. شورای عالی سیاستگذاری نیز از رسمیت نیفتاده و احتمالا با همین شکل یا شکل دیگری مجدد فعال شود. توصیه بزرگان اصلاحات هم از جمله آخریاش آقای موسوی خوئینیها بر شرکت فعال در انتخابات است. هنوز هیچ جلسه رسمی تحت عنوان شورای عالی و هیئت رئیسه شورای عالی سیاستگذاری تشکیل نشده است. شورای هماهنگی اصلاحات متشکل از احزاب اصلاحات و شورای عالی جز احزاب از شخصیتهای حقیقی تشکیل شده است. در حال حاضر شورای هماهنگی فعال است. چون قسمت عمده شورای عالی سیاستگذاری احزاب بودند و با شعسا تعطیل نشدند جلسات خود را داشته و دارند. شورای عالی سیاستگذاری هم رسمیت دارد، ولی جلساتش تشکیل نمیشود، ولی شورای هماهنگی جلساتش تشکیل میشود و مباحث انتخاباتی در آن مطرح میشود.
موسوی خوئینیها دبیرکل مجمع روحانیون مبارز نوشت: شما نخبگان و فعالان و تحلیلگران سیاسی باید با تمام توان تلاش کنید تا مردم را قانع کنید که راه علاج مشکلات ویرانگر رهاکردن انتخابات نیست و باید با حضور همهٔ اقشار جامعه راه را بر رفتارها و دخالتهای ناصواب بست. شما عزیزان برای آوردن مردم بر سر صندوقهای رأی تلاش کنید و تلاش خود را مضاعف کنید؛ اگر انتخابات با مشارکت حداکثری و قابل قبول برگزار شد، شما پیروز شدهاید و اگر مردم به گونهٔ دیگری رفتار کردند، این شما نیستید که شکست خوردهاید، بلکه کسانی شکست خوردهاند که بارها با تمام قوا تلاش کردهاند تا اصلاحات را ناکام بگذارند.
در گفتگو با محمدرضا خباز و علی تاجرنیا مطرح شد؛
محمدرضا خباز با تأیید نظر موسوی خوئینیها درباره مشارکت فعال در انتخابات تصریح کرد: اصلاح طلبان باید درانتخابات شرکت کنند، اما پیش ازآن باید مانیفست ارائه بدهند و بگویند با چه شرایطی در انتخابات شرکت میکنیم واگر رای بیاوریم چه قدمهایی برای مردم برمیداریم. ادعاهایی هم که میکنند باید ملموس و قابل دستیابی باشد به طوریکه از شرایط و امکانات کشوربر میآید مانیفست بدهند. نیروهایی از همه اصلاحطلبان به صورت دموکراتیک از سرتاسر کشور در تهران جمع شوند ویکی دو شخصیت به عنوان نفر اول و دوم انتخاب کنند تا انتخابات حداکثری اتفاق بیفتد. علی تاجرنیا نیز با اشاره به نامه موسوی خوئینیها و دعوت از اصلاحطلبان برای مشارکت در انتخابات اظهار کرد: این نامه نقطه نظرات ایشان است و به عنوان نظر یک چهره مطرح سیاسی مهم است اما اصل حضور در این مجموعه جا افتاده است منتهی شکل این حضور و مشارکت بسته بیش از اینکه به توصیه چهرههای دلسوزی مثل ایشان برگردد به عملکرد حاکمیت و شورای نگهبان بر میگردد. من معتقدم در میان اصلاحطلبان اصل بر حضور خواهد بود اما میزان شدت و ضعف آن بسته به این دارد که اصلاحطلبان تا چه میزان بتوانند نامزد اختصاصی خود را مطرح کنند.
دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی در پاسخ به این سوال که پیرامون بحث انتخابات چه گفت وگویی با آقای کروبی داشتید بیان کرد: فعلا او در حال بررسی اوضاع، احوال و شرایط انتخابات است.
قبل از این هم تصاویری از دیدار کروبی با شماری از دوستان و فعالان سیاسی منتشر شده بود. به نظر میرسد این تصاویر نشانهای از کاهش حصر خانگی وی باشد.
در میان مردم نسبت به اصلاحطلبان نارضایتی وجود دارد به شرطی ممکن است این نارضایتی مقداری تعدیل شود و امیدی در مردم ایجاد شود که کسی که برای کاندیداتوری مطرح میشود چهره شناخته شدهای باشد و مردم او را قبول داشته باشند و بپذیرند که او توان اجرایی بالایی دارد. او باید این را در هر کاری نشان داده باشد. در ثانی باید اصلاحطلب باشد و بر مواضع اصلاحطلبی بایستد.سادهترین مثال آقای خاتمی است. چون دو دوره ریاست جمهوری را در پیشینه خود دارد که عملکردش تا الان در مقایسه با دولتهای دیگر بسیار موفق بوده و مورد رضایت مردم هم قرار داشته و مردم از او خاطره خوش دارند اگر آقای خاتمی بیاید میتوان امیدوار بود یا هر کسی دیگری که میآید باید چنین پیشینهای داشته باشد.
اختلافات اصلاحطلبان و دولت از کجا آغاز شد؟
اگرچه اظهار مستقیم گلایهها تاکنون در سطح روحانی و خاتمی رسانهای نشده بود؛ اما از نشانههای متعدد میشد دریافت که رابطه اصلاحطلبان و دولت از مقطعی دچار خدشه شد و از یاد نمیبریم زمانی را که محمود واعظی، رئیسدفتر رئیسجمهور، بعد از پیروزی روحانی در انتخابات سال ۹۶ و زمانی که دیگر دولت را نیاز به حمایت اصلاحطلبان نمیدید، گفت سبد رأی روحانی در ۹۲ ناشی از حمایت اصلاحطلبان نبوده است و خود او مستقلا رأی داشت.
در گفتگو با داریوش قنبری مطرح شد؛
داریوش قنبری در گفتگو با فرارو عنوان کرد: اصلاحطلبان فعلا به تصمیم قاطعی درباره انتخابات ریاست جمهوری نرسیدند. آنها از لحاظ وحدت و انسجام درونی هم فعلا در وضعیت مناسبی قرار ندارند. در کل با استعفاهایی که در شورای عالی سیاستگذاری پیش آمده است، این شورا نقش گذشته خود را در راستای وحدت اصلاحطلبان از دست داده است. آنچه از این جریان میبینیم موضع گیریهایی است که جنبه شخصی دارد.حضور دوباره اصلاحطلبان به بازگرداندن اعتماد مردم وابسته است. به ویژه در ارتباط با آن وعدههایی که از گذشته به مردم داده شده وانتظاراتی که روی هم تلمبار شده وبرآورده نشده است. مسئله فراتر از این است که خود جریان اصلاحات آن را حل کند. آنها منتظر ارادهای هستند که در کل نظام شکل بگیرد و تحولاتی را در راستای برگزاری انتخاباتی وسیع و گسترده پدید بیاورد. مردم مطالبات جدی در عرصههای مختلف دارند و یک جریان سیاسی خاص نباید خواستههای خود را خواست ملت جا بزند این خطر آفرین است.
فائزه هاشمی دختر آیت الله هاشمی درباره اصلاح طلبان میگوید: نهتنها به اصلاحات خوشبینم بلکه تنها راه برونرفت را نیز همین میدانم؛ اما به اصلاحطلبان که خودم نیز یکی از آنها هستم خوشبین نیستم. یکی از مشکلات این است که مثلا اگر با آمریکا ارتباط برقرار کنیم، به نام چه کسی تمام میشود؟ چه کسی میخواهد بهرهبرداریاش را بکند، اصلاحطلبان؟ یا اگر زنان به حقوقشان برسند، چه کسی بهرهبرداریاش را میکند؟ آنوقت اصلاحطلبان محبوب میشوند و ما بَده.