چهره سیاسی اصلاح طلب معتقد است بسیاری از شخصیتهای برجسته کشور دیگر شانسی برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری را ندارند.
به گزارش خبرآنلاین، فضای سیاسی کشور اگرچه تحت تاثیر کرونا و مشکلات معیشتی و اقتصادی سرد و دچار رخوت شده است، اما تحرکات انتخاباتی معطوف به ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در همین فضای سرد، کلید زده شده است. برخی چهرهها که نامشان در لیست کاندیداهاست از عدم کاندیداتوری سخن میگویند و برخی دیگر با تحرکاتشان این گمانهها را تایید میکنند.
اما سوال اینجاست که پس لرزههای کاهش مشارکت در انتخابات اسفند ۹۸ تا انتخابات ۱۴۰۰ ادامه خواهد یافت یا کاندیداهایی به صحنه میآیند که مردم را تشویق به مشارکت در پای صندوق رأی کنند؟
صادق زیباکلام، فعال سیاسی اصلاح طلب با تاکید براینکه فضای رخوت فعلی بین مردم اگر تا انتخابات ۱۴۰۰ ادامه پیدا کند احتمال کاهش مشارکت وجود دارد، گفت: آمارها نشان میدهد که تنها ۴۰ درصد از مردم در اسفندماه سال گذشته به پای صندوقهای رأی رفتند و این عدد برای شهرهای بزرگی همچون تهران عددی در حدود ۲۰ درصد را نشان میدهد.
باید به این نکته توجه کنیم که در انتخابات مجلس شورای اسلامی، رقابتهای «قومیتی»، «طایفهای»، «منطقهای» و حتی «محلهای» بسیار مؤثر است و باعث میشود که مردم به همین دلایل هم که شده نسبت به انتخابات بی تفاوت نباشند. با این وجود در اسفندماه سال گذشته شاهد بودیم آمار مشارکت کنندگان در انتخابات از عدد ۶۰ تا ۷۰ درصد همیشگی بسیار پایینتر بود.
وی گفت: معتقدم روند کاهش مشارکت مردم در انتخابات، به سال آینده نیز کشیده خواهد شد و بعید است که حتی ۴۰ درصد مردم نیز به پای صندوقهای رأی بروند.
زیباکلام در پاسخ به این سوال که تفاوت رویکرد و نگاه شورای نگهبان در بحث تایید صلاحیتها چقدر بر میزان مشارکت تاثیرگذار خواهد بود، اظهار داشت: بنده معتقدم حتی اگر فردی همچون سید محمد خاتمی بنا به یک تکلیف «شرعی»، «ملی» و «عرفی» وارد عرصه انتخابات شود، هیچ اتفاق خاصی رخ نخواهد داد.
این چهره سیاسی خاطرنشان کرد: باید بپذیریم که ۲۴ میلیون نفری که در سال ۹۶ به آقای روحانی رأی دادند، دیگر رأی نمیدهند. در همین اسفندماه گذشته شاهد بودیم از یک و نیم میلیون نفری که چهارسال قبل به «محمدرضا عارف» رأی داده بودند، حتی ۱۰۰ هزار نفر هم به اصلاح طلبان رأی ندادند.
وی در پاسخ به این سوال که این عدم مشارکت میتواند معلول عملکرد اصلاح طلبان باشد، گفت: خیر! حتی اگر چهرههای موجه جریان اصواگرا، همچون آقایان «ناطق نوری» و «لاریجانی» هم پا به عرصه انتخابات بگذارند، به سرنوشت رییس دولت اصلاحات دچار خواهند شد.
ورشکستگی سیاسی دامن اصلاح طلبان و اصولگرایان را گرفته است
زیباکلام با بیان اینکه ورشکستگی سیاسی اصلاح طلبان، دامن اصولگرایان را نیز گرفته است، تصریح کرد: در خردادماه سال ۱۴۰۰ تنها بخشی از جامعه ما به پای صندوقهای رأی میروند که طرفدار جریانات «تندرو» در کشور هستند. اگر به میزان مشارکت و نوع رأی دادن مردم در اسفندماه سال گذشته نیز دقت کنیم، متوجه خواهیم شد که در شهری همانند تهران و یا شهرهای بزرگ، طرفداران این تفکر به صورت جدی در انتخابات مشارکت داشتهاند.
فعال سیاسی اصلاح طلب در پیش بینی اش از چینش نامزدهای انتخاباتی سال ۱۴۰۰، گفت: به نظر میرسد که انتخابات ریاست جمهوری آینده کشورمان به صورت رقابتی برگزار نشود. به نظر میرسد نامزد جریان تندرو که احتمالا از بین دو چهره؛ «سعید جلیلی» و «محمود احمدی نژاد» باشد، به راحتی بتواند با درصد پایین مشارکت مردم، بر مسند قدرت بنشیند.
زیباکلام در پاسخ به این سوال که آیا برای احمدی نژاد شانس حضور در انتخابات و حتی پیروزی قائل هستید؟، خاطرنشان کرد: آقای احمدی نژاد اگر مجال حضور در انتخابات را پیدا کند، تحت عنوان نامزد جریان «اصولگرا»، «تندرو»، «جبهه پایداری» و بالتبع «اصلاحات» پا به عرصه نمیگذارد؛ بلکه او با تکیه بر کاریزمای سیاسی که برای خود ایجاد کرده میتواند آرایی را با خود همراه کند.
وی درباره احتمال حمایت اصولگرایان از محمود احمدی نژاد، گفت: بخشی زیادی از اصولگرایان مخالف او هستند، حتی شورای نگهبان هم به احتمال فراوان او را تأیید نخواهد کرد. البته، حتی اگر طرفداران احمدی نژاد نتوانند تأیید صلاحیت او را از شورای نگهبان بگیرند، جریان تندرو یک نامزد دیگر را به عرصه انتخابات خواهد فرستاد که در آن فضا شخصی همانند آقای سعید جلیلی از بیشترین شانس برای رییس جمهور شدن برخوردار خواهد بود.
زیباکلام در پاسخ به این سوال که به نظر شما این احتمال وجود دارد که چهرههای سرشناسی همچون آقایان؛ «رئیسی»، «لاریجانی»، «ظریف»، «قالیباف» و افراد دیگر که نامشان در لیست کاندیداهاست با پیش بینی یک فضای سرد انتخاباتی، اساسا پا به عرصه نگذارند؟، گفت: این احتمال وجود دارد که این افراد با وجود اینکه نسبت به فضای انتخاباتی امید چندانی ندارند، بنا بر یکسری سفارش و توصیه و با وعده حمایت از سوی برخی نهادهای حاکمیتی پا به عرصه بگذارند تا فضا را چند قطبی کنند.
بنده بار دیگر تأکید میکنم که طرفداران هر دو جریان «اصلاح طلب» و «اصولگرا» به این نتیجه رسیدهاند که با رأی دادن آنها تغییری در وضع زندگی و خواستههای ایشان ایجاد نمیشود. این حالت برای طرفداران جریان اصولگرا نیز وجود دارد و آنها هم از خود میپرسند که کدام موضوع پس از انتخاب یک فرد اصولگرا تغییر کرده و کدام وعده محقق شده است؟