bato-adv
کد خبر: ۸۵۸۲۷۷
مذاکرات تهران–واشنگتن؛ امید به توافق، سایه جنگ

آیا اسرائیل مذاکرات آمریکا و ایران را به شکست خواهد کشاند؟

آیا اسرائیل مذاکرات آمریکا و ایران را به شکست خواهد کشاند؟

مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا وارد مرحله‌ای حساس شده که هم‌زمان با ابراز خوش‌بینی طرفین، با تهدید‌های آشکار اسرائیل برای اقدام نظامی مواجه است. تهران خواستار لغو کامل تحریم‌ها، دریافت تضمین و حفظ برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای خود است و مدل لیبی را قاطعانه رد می‌کند. در صورت توافق، تحولی راهبردی در منطقه و فرصتی برای بازسازی اقتصاد ایران رقم خواهد خورد، اما شکست مذاکرات می‌تواند زمینه‌ساز تقابل نظامی گسترده شود.

تاریخ انتشار: ۰۷:۱۲ - ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۴

آیا تل‌آویو مذاکرات آمریکا و ایران را به شکست خواهد کشاند؟فرارو– جمال زخالقه سیاستمدار عرب تبار اسرائیل و نماینده حزب تجمع ملی دموکراتیک در کنست (پارلمان اسرائیل)

به گزارش فرارو به نقل از روزنامه القدس العربی، پس از برگزاری دو دور مذاکره میان ایالات متحده و جمهوری اسلامی ایران در خصوص پرونده هسته‌ای، هر دو طرف با لحنی خوش‌بینانه و مثبت، نشست‌ها را ترک کردند. در بیانیه‌ها و اظهارنظر‌های مقامات، عباراتی نظیر «مذاکرات جدی و ثمربخش» و «پیشرفت ملموس حاصل شد» به‌طور مکرر شنیده شد؛ تعابیری که از شکل‌گیری فضای سازنده در گفت‌و‌گو‌ها حکایت داشت.

در ادامه، دونالد ترامپ نیز با تأکید بر روند مثبت گفتگوها، از «مذاکرات خوب» یاد کرد و فضای کلی دیپلماتیک را تقویت کرد. این جو امیدوارکننده، با توافق دو طرف برای آغاز مذاکرات در سطح کارشناسی، ابعاد جدی‌تری به خود گرفت؛ تحولی که از نگاه بسیاری از ناظران، نشانه‌ای روشن از شکل‌گیری نوعی تفاهم عمومی تلقی شد؛ تفاهمی که ممکن است در مراحل بعدی، به اقدامات ملموس و عملی منجر شود.

سایه موساد بر مذاکرات؛ اسرائیل توافق را تهدید می‌بیند، نه فرصت

در حالی که مقامات ایران و ایالات متحده با لحنی خوش‌بینانه از دور جدید مذاکرات هسته‌ای سخن می‌گفتند، منابع عالی‌رتبه امنیتی در اسرائیل به‌صورت هدفمند اقدام به انتشار برآورد‌هایی کردند که از احتمال بالای شکست مذاکرات و ضرورت آمادگی برای یک عملیات نظامی گسترده حکایت داشت. این مواضع، صرفاً در چارچوب تحلیل یا پیش‌بینی‌های معمول امنیتی قرار نمی‌گرفت، بلکه به‌روشنی بازتاب‌دهنده تلاش‌های فعال و پشت‌پرده اسرائیل برای متوقف‌ساختن روند دیپلماتیک و بی‌اثرکردن هرگونه مسیر توافق احتمالی میان تهران و واشنگتن بود.

پیش‌بینی نتیجه نهایی مذاکرات میان ایران و ایالات متحده همچنان دشوار است. با این‌حال، در صورت دستیابی به توافق، این روند می‌تواند به نقطه‌ای تعیین‌کننده و تأثیرگذار در معادلات ژئوپلیتیکی خاورمیانه تبدیل شود؛ نقطه‌ای که پتانسیل ایجاد تحولی راهبردی در سطح منطقه‌ای را دارد. در چنین سناریویی، تحلیل‌گران انتظار دارند که روابط میان ایران و کشور‌های عربی بهبود یابد، سطح تنش‌ها کاهش پیدا کند و یکی از اصلی‌ترین عوامل اختلاف یعنی مناقشه بر سر برنامه هسته‌ای ایران تا حد زیادی از دستور کار نزاع‌های منطقه‌ای کنار رود. از سوی دیگر، یک توافق هسته‌ای جدید می‌تواند به‌عنوان عاملی کلیدی برای بازسازی اقتصادی ایران عمل کند؛ اقتصادی که در حال حاضر با بحرانی عمیق و گسترده مواجه است.

تجارت در گرو توافق، جنگ در انتظار شکست دیپلماسی

ایالات متحده به‌نوبه خود امیدوار است که یک توافق احتمالی با ایران، زمینه را برای گشایش در مبادلات تجاری گسترده و جذب سرمایه‌گذاری‌های کلان به‌ویژه در حوزه منابع استراتژیک همچون فلزات کمیاب فراهم سازد. با این حال، هم‌زمان با این امیدواری، احتمال شکست مذاکرات نیز به‌شدت بالاست و در صورت ناکامی دیپلماتیک، سناریوی توسل به گزینه نظامی چه از سوی اسرائیل به‌تنهایی و چه با مشارکت ایالات متحده، به شکلی جدی‌تر روی میز قرار می‌گیرد.

مقام‌های آمریکایی و اسرائیلی به‌صراحت اعلام کرده‌اند که گزینه نظامی همچنان در دستور کار قرار دارد. در این چارچوب، ایالات متحده طی ماه‌های گذشته اقدام به استقرار گسترده نیرو‌های نظامی در خاورمیانه و مناطق پیرامونی کرده است؛ استقراری که شامل ناو‌های هواپیمابر، ناوشکن‌ها و بمب‌افکن‌های سنگین دوربرد می‌شود. به موازات این تحرکات، اسرائیل بار‌ها اعلام کرده است که «ایران هسته‌ای» را تحت هیچ شرایطی نخواهد پذیرفت و در صورت لزوم، دست به اقدام نظامی خواهد زد.

در گزارشی مفصل که توسط روزنامه «نیویورک تایمز» منتشر شد، اشاره شده که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، در دوره اخیر مانع از اقدام نظامی اسرائیل علیه ایران شده است. در پایان این گزارش آمده است که اسرائیل برای اجرای حمله‌ای نظامی آماده است و تنها منتظر «تأیید» رسمی از سوی واشنگتن به‌سر می‌برد؛ تأییدی که به‌طور ضمنی به‌معنای مشارکت مستقیم یا غیرمستقیم ایالات متحده در چنین عملیات نظامی تلقی می‌شود.

نه به مدل لیبی؛ ایران از خطوط قرمز خود عقب نمی‌نشیند

در چارچوب مذاکرات جاری میان تهران و واشنگتن، آنچه برای جمهوری اسلامی ایران از بیشترین اولویت برخوردار است، رفع تحریم‌های اقتصادی و آزادسازی میلیارد‌ها دلار از دارایی‌های مسدودشده در بانک‌های آمریکایی و غیرآمریکایی است. ایران به‌وضوح تمایلی به ورود به یک رویارویی نظامی با ایالات متحده ندارد؛ چراکه چنین سناریویی، با توجه به هزینه‌های سنگین و پیامد‌های نامشخص، از منظر تهران فاقد هرگونه منفعت راهبردی تلقی می‌شود.

در مقابل، مقامات ایرانی بر لزوم موفقیت روند دیپلماتیک و دستیابی به توافقی پایدار تأکید دارند و نشانه‌هایی از آمادگی برای نشان‌دادن انعطاف، دست‌کم در حوزه‌های فنی و اجرایی، به‌چشم می‌خورد؛ البته مشروط به آنکه منافع استراتژیک کشور خدشه‌دار نشود. با این حال، بی‌اعتمادی عمیق به ایالات متحده، به‌ویژه نسبت به دولت دونالد ترامپ، همچنان عامل بازدارنده‌ای در مسیر پیشرفت مذاکرات است.

در مواضع رسمی ایران در جریان مذاکرات با ایالات متحده، مجموعه‌ای از شروط کلیدی به‌وضوح قابل شناسایی است؛ شروطی که از نگاه تهران، پیش‌نیاز‌های لازم برای هرگونه توافق پایدار به شمار می‌روند. نخست، ایران خواهان دریافت تضمینی روشن و عملی از سوی واشنگتن است مبنی بر پایبندی به مفاد توافق؛ به‌گونه‌ای که تجربه خروج یک‌جانبه ایالات متحده از توافق در سال ۲۰۱۸، در دوران ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ تکرار نشود. مقامات ایرانی این پرسش را مطرح می‌کنند: «توافقی که با یک امضا بتوان آن را لغو کرد، چه ارزشی دارد؟»

دوم، تسهیل شرایط برای سرمایه‌گذاری خارجی و لغو تحریم‌ها یا دست کم، کاهش ملموس تحریم‌ها از جمله خواسته‌های اصلی ایران است. سوم، تهران خواستار آزادسازی دارایی‌های بلوکه شده خود در بانک‌های جهانی است؛ دارایی‌هایی که رقم آنها به ده‌ها میلیارد دلار می‌رسد.

چهارم، ایران بر حق خود برای حفظ برنامه هسته‌ای با اهداف صلح‌آمیز تأکید دارد و قاطعانه «راه‌حل لیبی» را که در آن، خلع سلاح کامل و بدون تضمین‌های امنیتی رقم خورد، رد می‌کند. پنجم، مقام‌های ایرانی خواهان توقف تهدید‌های مستقیم از سوی ایالات متحده و نیز مهار اقدامات اسرائیل علیه منافع ایران هستند؛ و ششم، تهران تأکید دارد که مذاکرات باید صرفاً محدود به مسئله غنی‌سازی اورانیوم باشد و موضوعاتی همچون برنامه موشکی یا اتحاد‌های منطقه‌ای ایران، نباید وارد دستورکار گفت‌و‌گو‌ها شود.

شفافیت در برابر لغو تحریم‌ها؛ معامله پیشنهادی ایران روی میز مذاکرات

سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در توضیح مواضع رسمی تهران در جریان مذاکرات، چارچوب کلی خواسته‌ها و پیشنهاد‌های جمهوری اسلامی را به‌طور مشخص چنین تشریح کرده است: «تلاش‌های ما بر ایجاد شرایط لازم برای لغو تحریم‌ها متمرکز خواهد بود.» وی در ادامه تاکید کرد: «در این راستا، ایران آمادگی خود را برای رفع هرگونه ابهام نسبت به ماهیت صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای خود اعلام کرده و برای تحقق این هدف، بر انجام اقدامات شفاف و تقویت شفافیت فنی تأکید دارد.» به گفته این مقام ایرانی، در نشست فنی بعدی، جزئیات چارچوب گفت‌و‌گو‌ها مورد بررسی قرار خواهد گرفت؛ همان‌طور که در دو دور پیشین مذاکرات، این روند دنبال شد. همچنین، در صورت ضرورت، بحث درباره جزئیات بیشتر نیز در دستور کار قرار خواهد گرفت.

اظهارات مکرر مقامات ایرانی نشان می‌دهد که هدف اصلی تهران از مذاکرات، رفع کامل و فراگیر تمامی اشکال تحریم‌هاست؛ تحریم‌هایی که در حوزه‌های بانکی، نفتی، مالی و تجاری فشار گسترده‌ای بر اقتصاد کشور وارد کرده‌اند. و صرفاً به تداوم برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز و حفظ قابلیت‌های نظامی متعارف خود پایبند بماند. در سوی مقابل، ایالات متحده با ورود به این مذاکرات، دو هدف عمده را دنبال می‌کند: نخست، جلوگیری از گرفتار شدن در یک درگیری نظامی پرهزینه و غیرقابل‌پیش‌بینی در خاورمیانه؛ و دوم، بهره‌برداری از فرصت‌های اقتصادی که می‌تواند در صورت بهبود روابط با تهران، به‌ویژه در حوزه انرژی و بازار‌های نوظهور ایران، برای واشنگتن و شرکت‌های آمریکایی فراهم شود.

آیا ترامپ در برابر فشار‌های نتانیاهو ایستادگی خواهد کرد؟

دونالد ترامپ به‌طور جدی در پی دستیابی به توافقی جدید با ایران است؛ توافقی که از منظر او باید سخت‌گیرانه‌تر و بادوام‌تر از توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ دوران باراک اوباما باشد که خود ترامپ در سال ۲۰۱۸ به‌صورت یک‌جانبه از آن خارج شد. برخی تحلیل‌گران معتقدند در صورت موفقیت مذاکرات جاری، توافق نهایی احتمالاً تفاوت اساسی و چشم‌گیری با نسخه ۲۰۱۵ نخواهد داشت و عناصر اصلی آن تا حد زیادی مشابه باقی خواهد ماند. با این حال، ترامپ به‌احتمال زیاد این توافق را به‌عنوان دستاوردی بزرگ و منحصر‌به‌فرد معرفی خواهد کرد و آن را توافقی بسیار بهتر از توافقی خواهد دانست که در دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش لغو کرده بود. حتی اگر توافق جدید در عمل بازنویسی محدودی از نسخه پیشین باشد، بعید است ترامپ از تأکید بر برتری آن نسبت به توافق اوباما دست بکشد؛ ادعایی که در چارچوب راهبرد تبلیغاتی او جایگاه مهمی خواهد داشت.

دولت ایالات متحده ترجیح داده است جزئیات مذاکرات و به‌ویژه «شرایط» مورد نظر خود را در بالاترین سطح محرمانگی حفظ کند، نشانه‌ای که از تمایل واقعی واشنگتن برای دستیابی به یک توافق جدید حکایت دارد. تاکنون، شروط سخت‌گیرانه‌ای همچون آنچه بنیامین نتانیاهو با استناد به «مدل لیبی» مطرح کرده بود، وارد دستورکار رسمی مذاکرات نشده است. مدل لیبی، بر برچیدن کامل برنامه هسته‌ای ایران اعم از بخش‌های صلح‌آمیز و بخش‌هایی با قابلیت تبدیل به کاربری نظامی استوار است.

در مقابل، فضای کنونی نشان می‌دهد که ایالات متحده منافع قابل‌توجهی در حصول توافق دارد و از سوی دیگر، ایران نیز دستیابی به یک توافق را از منظر اقتصادی و ژئوپلیتیکی، دارای سودی حتی فراتر از طرف آمریکایی ارزیابی می‌کند. در چنین شرایطی، از منظر تئوریک این امکان وجود دارد که دو طرف بتوانند از موانع و تلاش‌های مخرب اسرائیل عبور کنند؛ تلاش‌هایی که نه در خفا، بلکه به‌طور کاملاً علنی پیگیری می‌شوند و با هدف به شکست کشاندن روند دیپلماتیک در جریان است.

با این حال، نمی‌توان از قدرت تخریبی بالقوه اسرائیل به‌ویژه شخص بنیامین نتانیاهو و تأثیرات احتمالی اقدامات آن در مسیر ناکام‌گذاشتن مذاکرات میان تهران و واشنگتن چشم‌پوشی کرد. بلافاصله پس از اعلام تصمیم دونالد ترامپ مبنی بر آغاز مذاکرات مستقیم با ایران، اعلامی که در حضور نتانیاهو و در کاخ سفید صورت گرفت، نخست‌وزیر اسرائیل واکنشی صریح نشان داد و تأکید کرد که تنها شرط قابل قبول برای توافق باید اجرای کامل «مدل لیبی» باشد. این مدل، به‌معنای برچیدن کامل برنامه هسته‌ای ایران، چه در بخش صلح‌آمیز و چه در بخش‌هایی با قابلیت نظامی و توقف کامل غنی‌سازی اورانیوم است. نتانیاهو و مقام‌های اسرائیلی در تلاش هستند تا دولت ایالات متحده را متقاعد کنند این شرط را به‌عنوان پایه مذاکرات مطرح سازد.

علاوه بر این، اسرائیل خواستار آن است که توافق احتمالی، محدود به مسئله هسته‌ای نباشد و الزامات گسترده‌تری را نیز در بر گیرد؛ از جمله برچیدن برنامه موشک‌های بالستیک ایران و ممانعت از ایجاد یا گسترش اتحاد‌های نظامی تهران با گروه‌های شبه نظامی در عراق، لبنان، یمن و فلسطین. مشکل اساسی بنیامین نتانیاهو در مواجهه با دونالد ترامپ آن است که نمی‌تواند همان رویکردی را در قبال او در پیش گیرد که در دوران رؤسای جمهور دموکراتی، چون باراک اوباما و جو بایدن اتخاذ کرده بود. در مواجهه با دولت‌های دموکرات، نتانیاهو همواره توانسته است با تکیه بر حمایت جمهوری‌خواهان در کنگره، فشار مؤثری بر کاخ سفید وارد کند و مانع از توافقاتی شود که با منافع راهبردی اسرائیل هم‌خوانی نداشت.

در چنین حالتی، توافق احتمالی از حمایت هر دو حزب در واشنگتن برخوردار خواهد شد و همین موضوع، امکان تأثیرگذاری سیاسی و لابی‌گری نتانیاهو را به‌طور محسوسی کاهش می‌دهد. از همین‌رو، تمرکز نخست‌وزیر اسرائیل به‌طور فزاینده‌ای بر ناکام گذاشتن روند مذاکرات و ممانعت از دستیابی به هرگونه توافق متمرکز شده است. در این مسیر، نتانیاهو از حمایت بخشی از ساختار سیاسی ایالات متحده بهره‌مند است؛ جریانی پرنفوذ در درون دولت آمریکا و حزب جمهوری‌خواه که خواهان رویکردی به‌مراتب سخت‌گیرانه‌تر در قبال ایران است و از پذیرش کامل مطالبات امنیتی اسرائیل، حتی تا مرز حمایت از اقدام نظامی علیه ایران، دفاع می‌کند.

مذاکرات در جریان، عرب‌ها در حاشیه؛ غیبت معنادار در لحظه تصمیم‌سازی

مذاکرات میان ایالات متحده و ایران بر سر برنامه هسته‌ای تهران، توجه گسترده‌ای را در سطح بین‌المللی به خود جلب کرده است. در همین راستا، جلسات و رایزنی‌هایی در پایتخت‌های اروپای غربی، مسکو و پکن در جریان است و محور گفت‌وگوها، عمدتاً بر مسیر آینده این مذاکرات و تأثیرات احتمالی آن بر امنیت منطقه‌ای و جهانی متمرکز شده است. کشور‌های عربی نیز نسبت به روند مذاکرات علاقه‌مند هستند، اما تا این لحظه اقدام مؤثری برای ایفای نقش فعال در این فرآیند صورت نداده‌اند. ناظران معتقدند این کشورها، پیش از آن‌که به مسئله برنامه هسته‌ای ایران بپردازند، می‌بایست موضوع زرادخانه‌های هسته‌ای اسرائیل را در دستور کار قرار دهند؛ موضوعی که سال‌هاست در معادلات امنیتی منطقه نادیده گرفته شده است.

اکنون بسیاری بر این باورند که زمان آن فرا رسیده تا یک ابتکار عمل عربی، شاید با مشارکت و هماهنگی ترکیه، در راستای خلع سلاح هسته‌ای در خاورمیانه شکل گیرد؛ ابتکاری که نه‌تنها ایران، بلکه به‌ویژه تسلیحات هسته‌ای اسرائیل را نیز در بر بگیرد. در این چارچوب، امنیت ملی کشور‌های عربی ایجاب می‌کند که مسئله هسته‌ای اسرائیل به‌صورت رسمی و علنی در سطح بین‌المللی مطرح شود؛ چراکه تداوم در اختیار داشتن سلاح‌های هسته‌ای از سوی اسرائیل، تهدیدی راهبردی برای تمامی ملت‌های منطقه محسوب می‌شود.

bato-adv
پرطرفدارترین عناوین