bato-adv
کد خبر: ۸۵۳۴۱۸

عمان؛ مکثی میان تنش و تدبیر

عمان؛ مکثی میان تنش و تدبیر

در میانه صلح ناپایدار منطقه، با پرونده‌ای سنگین از تحریم‌ها، توقف احیای برجام، منازعات نیابتی در سوریه، عراق و یمن، و فشار‌های فزاینده اجتماعی و اقتصادی در داخل، تصمیم تهران و واشنگتن برای ازسرگیری تماس، ولو غیرمستقیم و محدود، نشان می‌دهد که فشار اصلی نه فقط از سوی دشمنان بیرونی، بلکه از دل ساختار‌های قدرت و افکار عمومی در حال فوران است.

تاریخ انتشار: ۱۴:۲۴ - ۲۴ فروردين ۱۴۰۴

عبدالرضا خزایی؛ در جغرافیای بحران‌خیز خاورمیانه، گاهی یک مکالمه بی‌صدا، تأثیری فراتر از هزار جلسه رسمی می‌گذارد. بازگشت گفت‌و‌گو‌های ایران و آمریکا به مسقط، هرچند بدون دوربین‌ها و بیانیه‌ها، اما حامل نشانه‌هایی از یک چرخش آرام و حساب‌شده است؛ چرخشی از سیاست «صبر و مقاومت» که طی سالیان اخیر به راهبردی پرهزینه و فرساینده بدل شد، به‌سوی گزینه‌ای کمتر رادیکال، اما واقع‌گرایانه: «تنش‌زدایی، فرصت‌سازی و بازتعریف منافع».

در میانه صلح ناپایدار منطقه، با پرونده‌ای سنگین از تحریم‌ها، توقف احیای برجام، منازعات نیابتی در سوریه، عراق و یمن، و فشار‌های فزاینده اجتماعی و اقتصادی در داخل، تصمیم تهران و واشنگتن برای ازسرگیری تماس، ولو غیرمستقیم و محدود، نشان می‌دهد که فشار اصلی نه فقط از سوی دشمنان بیرونی، بلکه از دل ساختار‌های قدرت و افکار عمومی در حال فوران است.

این تقاطع تازه، محصول انتخابی آگاهانه نیست، بلکه نتیجه اجبار شرایط است. دولت چهاردهم، وارث خاکستر دیپلماسی سوخته‌ای‌ست که هم‌زمان با انزوای منطقه‌ای، زیر سایه تحریم‌های هوشمند، کاهش بی‌سابقه منابع ارزی، و بی‌اعتمادی فزاینده جهانی شکل گرفت. رئیس‌جمهوری که با شعار «نجات اقتصاد از قفل سیاست» به میدان آمد، چاره‌ای جز گشودن همان قفل‌ها ندارد. اما رمز این قفل‌ها نه در تقابل، بلکه در تعامل است؛ تعاملی که مستلزم بازسازی اعتماد داخلی، مدیریت نیرو‌های واگرا، و یافتن زبان مشترک با جهان متغیر است. در آن‌سو، دولت ترامپ، که پس از ریاست‌جمهوری بایدن به قدرت بازگشته، به‌دنبال دستاوردی ملموس در سیاست خارجی‌ست؛ برگ برنده‌ای که بتواند هم ضعف‌های داخلی را بپوشاند، و هم تصویری کارآمدتر از میراث دیپلماسی‌محور خود ایجاد کند. بازگشت به میز مذاکره، اگر با نتایجی مشخص همراه باشد، نه‌تنها یک اقدام پرستیژساز خواهد بود، بلکه تداوم سیاست مهار کنترل‌شده ایران را نیز تضمین خواهد کرد.

در این میان، انتخاب مسقط به‌عنوان محل این تعامل خاموش، بی‌دلیل نیست. عمان، این کشور کوچک، اما ژرف‌نگر خلیج‌فارس، طی دو دهه گذشته بار‌ها نقش کاتالیزور صلح را در خفا و وقار ایفا کرده است؛ از میانجی‌گری در تبادل زندانیان گرفته تا تسهیل گفت‌و‌گو‌های حساس هسته‌ای در آستانه توافق ژنو ۱۳۹۲. سکوت و بی‌طرفی عمان، همراه با موقعیت راهبردی‌اش – نزدیکی ژئوپلیتیک به محور خلیج‌فارس و در عین حال فاصله‌اش از بلندپروازی‌های عربستان و امارات – آن را به بستری امن برای گفت‌و‌گو بدل کرده است. گفت‌وگویی که نه در چارچوب «برد–باخت»، بلکه بر پایه درک متقابل از الزام‌ها، تهدید‌های مشترک و فرصت‌های محدود شکل می‌گیرد.

با این حال، چالش اصلی فراتر از میز مذاکره است. آن‌چه در تجربه برجام به‌وضوح آموخته شد، این است که هیچ توافقی بدون پشتوانه داخلی، انسجام نخبگان و اجماع نهاد‌های کلیدی، دوام نخواهد آورد. امروز دولت مسعود پزشکیان اگر می‌خواهد دیپلماسی را از سطح «تنش‌زدایی تاکتیکی» به سطح «تعامل راهبردی و پایدار» ارتقا دهد، باید نه‌فقط در پایتخت‌های خارجی، که پیش از آن در میدان‌های داخلی به اقناع و بسیج بپردازد. جامعه ایران، زخمی از اعتماد‌های بربادرفته، با دیده تردید به هر وعده سیاسی می‌نگرد. در این شرایط، هر گامی در سیاست خارجی باید هم‌زمان با صداقت در گفت‌و‌گو با مردم، ترمیم سرمایه اجتماعی، و بازسازی امید عمومی همراه باشد. دلار اگر هم پایین بیاید، اما اگر ناامیدی بالا بماند، هیچ توافقی گشایش واقعی به همراه نخواهد داشت.

از این‌رو، گفت‌و‌گو با آمریکا را نمی‌توان تنها مسئله‌ای در حوزه روابط بین‌الملل دانست؛ این گفت‌و‌گو، بازتابی از نسبت نظام جمهوری اسلامی با نظم جهانی، و آیینه‌ای از توازن و کشمکش نیرو‌های داخلی است. از تبادل زندانیان گرفته تا تعیین حدود برنامه هسته‌ای، از مهار بحران در خلیج‌فارس تا بازتعریف جایگاه ایران در نظم جدید منطقه‌ای، همه‌وهمه وابسته به نوع نگاه حاکمیت به سیاست خارجی است: آیا دیپلماسی صرفاً ابزاری تاکتیکی‌ست برای کاهش فشار، یا بستری راهبردی برای بازآرایی جایگاه ایران در جهان؟ آینده این مسیر، بیش از آن‌که در پایتخت‌های غربی رقم بخورد، در درون حاکمیت ایران و در زبان سیاست‌ورزی‌اش تعیین می‌شود.

در جهانی که هر لحظه‌اش می‌تواند به نقطه عطفی تاریخی بدل شود، عمان ممکن است بدل به همان مکث معناداری شود که گذار از بحران را ممکن می‌سازد. اگر تهران بتواند از این فرصت، پلی بسازد میان اقتضائات درونی و واقعیات بیرونی، و اگر دیپلماسی از سطح مناسبات سرد و محافظه‌کارانه فراتر رفته و به ابزاری برای ترمیم پیوند مردم با حکومت تبدیل شود، می‌توان به آینده‌ای کمتر پرتنش و بیشتر متکی بر عقلانیت امیدوار بود.

فرصت‌های بزرگ، همواره آرام از راه می‌رسند؛ بی‌هیاهو، بی‌عکس یادگاری، و گاه با زمزمه‌ای در اتاقی بی‌صدا، تاریخی را به‌سمت آینده‌ای تازه می‌چرخانند.

برچسب ها: عمان ایران
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین