
ورود این شیرینی خوشمزه به ایران، بهواسطه حضور فردی دانمارکی در تهران بود. در دهه ۴۰ شمسی، بانویی دانمارکی به نام آنالیزا که در ایران به تربیت فرزندان یک مهندس دانمارکی مشغول بود، قنادی کوچکی در خیابان تخت جمشید (امروزی طالقانی) اجاره کرد. او با همان دستان مهربانی که روزی کودکان را نوازش میکرد، خمیرها را ورز میداد و شیرینیهایی با عطر هل و گلاب میپخت. کمکم مغازهاش رونق گرفت و شیرینیهای دانمارکیاش از خیابان ویلای تا پاسداران به سوغات تهرانیها تبدیل شد.
فرارو- چه خوش است گاهی گاز زدن به لایههای طلاییِ این شیرینیِ پوک و روغنی و غرق شدن در افسانهای که از قرنها پیش در دل خمیرِ آن پیچیده است! دانمارکیها با آن دستهای هنرمند و ذائقهای ظریف تنها میزبانان این شیرینی بودند، نه خالقانش.
به گزارش فرارو، داستان شیرینی دانمارکی، ریشه در اتریشِ قرن هفدهم دارد، جایی که نانوایان، هنر ورز دادن خمیرهای چندلایه را، چون گنجی باارزش پاس میداشتند. لایههای نازک، کرمهای شیرین و مرباهای معطر؛ گویی هر تکه از این شیرینی، برگ زرینی از تاریخ اروپا را در خود ثبت کرده است.
منشأ پیدایش این شیرینی به اعتصاب کارگران نانوایی در دانمارک در سال ۱۸۵۰ میلادی بازمیگردد. این اعتصاب موجب شد که صاحبان نانواییها به استخدام کارگرانی از خارج از کشور بپردازند که در میان آنها، نانوایان اتریشی نیز حضور داشتند. این نانواها با خود، شیوههای نوینی در پخت شیرینیها و نانها به همراه آوردند.
به مدد دستورالعملهای این نانواها، شیرینی اتریشی به سرعت در دانمارک محبوب شد، اما پس از پایان یافتن منازعات کارگری، دانمارکیها نهتنها هنر پخت شیرینیهای اتریشی را فراموش نکردند، بلکه آن را به میل و ذائقه خود تغییر دادند. تغییراتی در میزان روغن و تخممرغ شیرینی ایجاد کردند و به این ترتیب آنچه که امروز به نام شیرینی دانمارکی میشناسیم، به دنیا آمد.
در دهه ۱۹۰۰ میلادی، موج مهاجرت دانمارکیها به آمریکا و کشورهای اروپایی دیگر شدت گرفت. آنها به همراه خود شیرینی محبوبشان را به سرزمینهای جدید بردند. از آن زمان شیرینی دانمارکی بیهیچ ادعایی وارد رقابت جهانی شد و روزبهروز در میان مردم شناختهتر شد.
ورود این شیرینی خوشمزه به ایران، بهواسطه حضور فردی دانمارکی در تهران بود. در دهه ۴۰ شمسی، بانویی دانمارکی به نام آنالیزا که در ایران به تربیت فرزندان یک مهندس دانمارکی مشغول بود، قنادی کوچکی در خیابان تخت جمشید (امروزی طالقانی) اجاره کرد. او با همان دستان مهربانی که روزی کودکان را نوازش میکرد، خمیرها را ورز میداد و شیرینیهایی با عطر هل و گلاب میپخت. کمکم مغازهاش رونق گرفت و شیرینیهای دانمارکیاش از خیابان ویلای تا پاسداران به سوغات تهرانیها تبدیل شد.
در سال ۱۳۵۷، آنالیزا ایران را ترک کرد، اما میراثش را به «خانکیشی آقاجانی» کارگری که از آغاز در کنار او بود، سپرد. تا سال ۱۳۸۶، شیرینیهای دانمارکی همانطور با همان طعم و گرمیِ نخستین پخته میشدند. گویی هر لایه این شیرینیها، داستانی از مهاجرت، مقاومت و عشق به هنر شیرینپزی را در خود داشت.