
دو جاسوس بازنشسته روسی اعتراف کردهاند که ترامپ در سال ۱۹۸۷ به شوروی سابق سفر کرده و حتی به وی یک نام مستعار با نام "کراسنوف" هم داده شده است. هیچ بعید نیست که ترامپ در جریان این سفر زیر چتر آژانس اطلاعاتی شوروی سابق قرار گرفته باشد. حتی این دیدگاه مطرح میشود که روسیه در دهه ۱۹۹۰ میلادی به ترامپ پول داده تا امپراطوری تجاری در حال سقوط وی را از خطر ورشکستگی نجات دهد.
فرارو- "ادوارد لوکاس"، سردبیر سابق نشریه اکونومیست و تحلیلگر مرکز "تحلیل سیاست اروپایی".
به گزارش فرارو به نقل از نشریه فارین پالیسی؛ چند سال قبل، حتی برای خبرهترین جاسوسهای روسیه نیز یک ماموریت غیرممکن بود که میان آمریکا و متحدانش، فاصله و شکاف ایجاد کنند یا قدرت هنجاری آمریکا و تاکیدات آن بر حقوق بشر، حاکمیت قانون، دموکراسی و نوعدوستی را بیاعتبار سازد. حتی غیرممکن به نظر میرسید که آنها بتوانند زمینههای مساعدی را فراهم کنند تا از رهگذر آنها، نهادهای حکمرانی آمریکایی تضعیف شوند و زمینه برای مداخله و اعمال نفوذ در آمریکا، راحتتر از هر زمان دیگری فراهم شود.
با این حال، اکنون تقریبا میتوان تحقق تمامی این مسائل را به عینه مشاهده کرد. کافی است در نظر بگیرید که از زمانی که ترامپ وارد کاخ سفید شده، اقدامات وی در عرصه سیاست خارجی آمریکا تقریبا همگی مطلوبِ روسیه بودهاند. بله، او به صورت لفظی یک تهدید مطرح کرده و از احتمال اعمال تحریمهای تازه علیه روسیه نیز سخن گفته است.
او همچنین تا حدی روابط دوستانه با متحدان سنتی آمریکا یعنی انگلیس و فرانسه را نیز حفظ کرده است. با این حال، وقتی به نارضایتیهایی که از سوی لندن و پاریس مطرح میشوند گوش میدهیم، این نکته آشکار میشود که حتی ابراز دوستیهای ترامپ به این کشورها نیز بیش از آنکه واقعی باشند، نمادین و نمایشی هستند.
درست به همین دلایل است که بسیاری معتقدند دونالد ترامپ، یک دارایی مهم و راهبردی برای کرملین است. من، چهار دهه از عمر خود را صرف مطالعه و پژوهش در مورد سرویسهای اطلاعاتی شوروی و روسیه، تدابیر و سیاستهای مختلف آن ها، و اقدامات جنجالیشان کردهام. من حتی از سوی KGB (دستکاه اطلاعاتی شوروی سابق) مورد بازجویی هم قرار گرفتهام. من یک کتاب در مورد فعالیتهای جاسوسی بلوکهای شرق و غرب نیز نوشتهام.
من بر این باورم که رفتارهای ترامپ تا حد زیادی سوال برانگیز هستند. شواهد زیادی وجود دارند که از احتمال نفوذ بالای روسیه در آمریکایِ ترامپ حکایت دارند. تردیدی نیست که ترامپ حتی قادر نیست ابتداییترین آزمونهای امنیتی را با محوریت روابط خود با روسیه، با موفقیت پشت سر بگذارد.
جالب است که دو جاسوس بازنشسته روسی اعتراف کردهاند که ترامپ در سال ۱۹۸۷ به شوروی سابق سفر کرده و حتی به وی یک نام مستعار با نام کراسنوف هم داده شده است. هیچ بعید نیست که ترامپ در جریان آن سفر زیر چتر آژانس اطلاعاتی شوروی سابق قرار گرفته باشد. من حتی بر این باورم که روسیه در دهه ۱۹۹۰ میلادی به ترامپ پول دارد تا امپراطوری تجاریِ در حال سقوط وی را از خطر ورشکستگی نجات دهد. من قویا بر این باورم که ترامپ دور و برِ خود را با افرادی که وی به نوعی باج و رشوه میدهند و یا زمینههای مساعدی را برای جاسوسی به نفع رقبای آمریکا فراهم میکنند، پُر کرده است.
سوالهای زیادی در مورد اینکه ترامپ تحت تاثیر یک دولت خارجی نظیر روسیه است، مطرح هستند. آیا او یک عامل است؟ آیا ملاقاتهای مخفی هم دارد؟ آیا به آنها گزارش میدهد؟ بدون تردید ذهنیت هرج و مرج گونه ترامپ برای هر افسر اطلاعاتی آمریکا که بخواهد در مورد ترامپ و روابطش با دیگران تحقیق کند، یک کابوس بزرگ است.
به نظر میرسد بهترین توضیح در مورد ترامپ و رفتارهایش در رابطه با روسیه، سادهترین آنها است: او یک حامی دو آتشه ولادیمیر پوتین است. او همچنین به شدت مایل است تا پا جای پای پوتین بگذارد. ترامپ طرفدار شیوه زندگی و رهبری پوتین و همچنین نظام سیاسی تحت رهبری اوست که به حامیانش اجازه میدهد قدرت را خیلی راحت به ثروت تبدیل کنند.
البته که به هر شیوه هم نگاه کنیم، نتایج مشابه هستند. جنگِ پوتین علیه اوکراین میتوانست به سقوط او منجر شود. با این حال، این جنگ به دلیل سیاستهای دولت بایدن و ناتو، به یک بنبست بزرگ تبدیل شد. اکنون ترامپ بسیاری از معادلات را با قطع کمکها و حمایت اطلاعاتی به/از اوکراین تغییر داده است. این رویکرد نه تنها اوکراین را تحقیر کرده بلکه هزینههای زیادی را برای کشورهای اروپایی نیز به همراه داشته است. پس از آتشبس احتمالی در قابل جنگ اوکراین، این کشور به یک بوسنیِ بزرگ تبدیل خواهد شد: بی ثابت، ناراضی، و آسیب پذیر. وضعیت کنونی اوکراین میتواند یک بحران بزرگ برای اعتبار اروپا نیز باشد.
البته که رویکردهای توهینآمیز ترامپ به حوزه قدرت نرم سبب شده تا این کشور و متحدانش تا حد زیادی خود را در نوعی بنبست گفتمانی نیز بیابند. پیشتر آمریکا و متحدانش اقدامات و سیاستهای خود در حوزه امنیتی را صرفا بر پایه خودخواهی و تامین امنیت خوشان ارزیابی نمیکردند بلکه آنها را تلاشهایی برای حراست از اصول مثبت و متعالی انسانی در نظر میگرفتند. گزارهای که دیگر امکان مطرح شدن ندارد (تحت تاثیر سیاستهای ترامپ).
ترامپ ظرف تنها هشت هفته از حضور خود در قدرت، تلاشهای آمریکا در مدت هشت دهه برای ساخت قدرت نرم این کشور در گسترهای جهانی را بر باد داده است. به عنوان مثال، در حوزه ارائه کمکهای خارجی، دولت ترامپ خسارتهای جدی را به آبروی بین المللی آمریکا وارد کرده است. تیم ترامپ به نحو فعالی موجب نارضایتی دوستان و متحدان سنتی آمریکا میشوند. در عوض، این تیم موجب قدرت گیری جریانهای تندرو و رقبای سنتی آمریکا میشود. نتیجه این سیاست این شده که مثلا در اروپا شاهد اوج گیری این دیدگاه هستیم که دولتهای اروپایی باید در مقابل سلط و نفوذ آمریکا بایستند.
ترامپ معتقد به این گزاره است که قدرت میتواند حقانیت ایجاد کند. از این رو، وی با قطع کمکهای آمریکا به اوکراین سعی دارد آن را به میز مذاکره با روسیه بکشاند. اینکه اروپا ضعیفتر شود هم از منظر ترامپ کاملا منطقی است، زیرا میتواند موجب تسهیل زورگویی آمریکا به اروپا شود. اگر تهدید واقعی چین است، ترامپ بر این باور است که باید میان روسیه و چین فاصله بیندازد. شاید متحدان آمریکا سکوت کنند با این حال، رای دهندگان آمریکایی خسته از یارانههایی هستند که به خارجیها داده میشوند و میخواهند که اول مشکلات خودشان در کشورشان حل شود.
با این همه، سیاستهای ترامپ در عرصه عملی بیش از حد سوررئال هستند. رهبران راستگرایی که در اروپا قدرت میگیرند و ترامپ از آنها حمایت میکند، تا حد زیادی ضدآمریکایی هستند. آنها روابط نزدیکی را نیز با چین دارند. تلاش ترامپ برای نزدیکی به روسیه راهگشا نیست. رهبران وسیه عادت دارند که جیبهای خود را پُر از امتیاز کنند و هیچ امتیازی ندهند. میتوان به دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون، باراک اوباما و جورج بوش نگاه کرد و این مساله را فهمید. این مسائل سبب شدهاند تا بسیاری این سوال را مطرح کنند که آیا واقع ترامپ کتاب "هنر معامله" که با نام خود او چاپ شده را یکبار خوانده است؟!
من پیشنهاد میکنم که اروپاییها مجسمهای از ترامپ بسازند و آن را در قلب بروکسل (مقر اتحادیه اروپا) نصب کنند. آنها باید ترامپ را به واسطه سیاست هایش در متحد کردن اروپا، مورد ستایش قرار دهند. در عین حال، بهتر است که متن ستایشنامه از ترامپ را به زبان روسی نیز ترجمه کنند و زیر مجسمه قرار دهند. موضوعی که قطعا ترامپ را آزرده خاطر خواهد کرد!