در اینجا فهرستی از بهترین سریالهای کمدی سال ۲۰۲۴ را ملاحظه میکنید؛ از سریالهایی که لحظات خندهدار را با معماهای جنایی ترکیب کردند تا سریالی که لحظات طنزآمیز زندگی گروهی از خونآشامها را به تصویر کشید!
سال ۲۰۲۴ سال خوبی برای سریالهای کمدی بود. امسال آثاری با ژانرهای متنوع، از معمایی گرفته تا ماوراءالطبیعه، لحظات خندهدار زیادی را برای مخاطبان به ارمغان آوردند.
به گزارش فرادید، حالا که به پایان سال نزدیک میشویم زمان مناسبی است تا نگاهی به سریالهایی بیندازیم که بیشترین تأثیر را داشتند، عمیقترین خندهها را ایجاد کردند و بهترین لحظات را برای مخاطبانشان ساختند.
امسال فصل دوازدهم و پایانی این سریال منتشر شد؛ این فصل ادامۀ ماجراهای لری دیوید را دنبال میکند که یک نویسنده و تهیهکننده مشهور تلویزیونی با شخصیتی بدبین و طنزپرداز است. داستان این فصل درباره احتمال محکومیت لری به یک سال زندان به دلیل نقض قوانین رایگیری در جورجیا است.
این سریال که با طنزی ظریف همراه با یک لایۀ انتقادی ساخته شده، پر از لحظات کمدی کوچک اما بهیادماندنی است. پایان این مجموعه بهگونهای ماهرانه مرز بین واقعیت و داستان را محو کرده و طنزی متفاوت ارائه میدهد.
این سریال که پیشدرآمدی برای سریال محبوب «تئوری بیگ بنگ» به حساب میآید، با روایت داستانی احساسی و طنز در قالب قسمتهایی کوتاه به موفقیت رسیده است. این سریال در طول هفت فصل، زندگی شلدون کوپر (با بازی یان آرمیتاژ) را در شهر کوچک مدفورد تگزاس دنبال میکند. فصل آخر با پرداختن به سرنوشت شخصیتها به پایان رسید.
یکی از لحظات کلیدی فصل آخر، مرگ پدر شلدون (جورج سینیر با بازی لنس باربر) بود که طرفداران انتظارش را داشتند، اما همچنان تأثیر احساسی بالایی داشت. این سریال با تمرکز بر رشد شخصیتها به جای طنزهای ساده، یکی از موفقترین اسپینآفهای کمدی سالهای اخیر به شمار میرود.
فصل سوم این سریال پرتنشتر از همیشه بود، چراکه شخصیت «کارمی» (با بازی جرمی آلن وایت) و تیم همکارانش در رستوران، برای به دست آوردن ستاره میشلن تلاش میکنند. این تلاشها کارمی را به مرز بحرانی احساسی میرساند و آینده رستوران را مبهم میکند.
سریال خرس با استفاده از دیالوگهای سریع و طنز تلخ، آشفتگی محیط آشپزخانه را به خوبی منتقل میکند و استرس شخصیتها را به مخاطب نیز انتقال میدهد. این سریال که میزان موفقیتش از انتظارات اولیه کاملا فراتر رفته، همچنان با روایتهای جذاب و شخصیتپردازی قوی به پیشرفت خود ادامه میدهد.
این سریال کمدی داستان یک رواندرمانگر (با بازی جیسون سیگل) را روایت میکند که پس از مرگ همسرش تلاش میکند زندگی خود را بازسازی کند و همزمان به مراجعانش با روشهایی نامتعارف کمک میکند. جیمی، شخصیت اصلی سریال، پدری است که با حمایت دوستان و همکارانش، مسیری پر از خنده و احساس را برای مواجهه با غم و اندوه طی میکند.
فصل دوم سریال با هماهنگی بیشتر شخصیتها و رشد داستانی نسبت به فصل اول پیشرفت قابلتوجهی داشت. حضور هریسون فورد بهعنوان یک رواندرمانگر عبوس اما باهوش و بازی درخشان جسیکا ویلیامز در نقش گبی، ترکیبی جذاب از طنز و احساس را به مخاطب ارائه کرده و این سریال را به یک کمدی دیدنی تبدیل کرده است.
فصل چهارم این سریال کمدی محبوب، همچنان داستان زندگی معلمان مدرسه ابتدایی ابوت را به شیوهای جذاب روایت میکند. در این فصل، رابطه عاشقانهای که مدتها انتظارش میرفت، تعادل گروه را تهدید میکند، در حالی که مشکلات همیشگی بودجه نیز همچنان پابرجاست. بازیهای قوی کوئینتا برانسون و جَنل جیمز از نقاط قوت این سریال است.
یکی از چالشهای سریالهای کمدی حفظ تعادل بین رشد شخصیتها و جلوگیری از تکراری شدن آنها است، بدون اینکه روند موفق سریال مختل شود. «دبستان ابوت» به خوبی این تعادل را حفظ کرده و با پرداختن به شخصیتها و ماجراهای تازه، از یکنواختی جلوگیری میکند.
این سریال کمدی خونآشامی، داستان زندگی روزمره گروهی از خونآشامها را روایت میکند که در جزیره استاتن زندگی میکنند. شخصیتهای سریال عبارتند از (کیوان نوواک)، نادیا (ناتاسیا دمیتریو)، لازلو (مت بری)، کالین رابینسون (مارک پروکش)، و تنها انسان گروه یعنی گییرمو (هاروی گیلن) که هر کدام از آنها ماجراجوییهای مخصوص خودش را دارد و به شیوۀ خاص خودش مخاطبان را میخنداند و مجذوب میکند.
در طی شش فصل، «آنچه در سایهها انجام میدهیم» توانست داستانهای جذابی را پیش ببرد؛ از آرزوی گییرمو برای تبدیل شدن به خونآشام گرفته تا تلاشهای نادیا برای افتتاح یک کلوب شبانه. این سریال که بر اساس فیلمی به همین نام ساخته شده بود، با خلاقیت نویسندگان و بازیگرانش از هر محدودیتی فراتر رفت و توانست جهانی منحصربهفرد خلق کند. اگرچه کیفیت فصل آخر نظرات متفاوتی به همراه داشت، اما تاثیری بر موفقیت فوقالعاده فصلهای پیشین نگذاشت.