فرشاد مومنی، اقتصاددان و استاد دانشگاه علامه طباطبایی، در نشست موسسه مطالعات دین و اقتصاد با تمرکز بر موضوع برنامه و بودجه گفت: برنامه و بودجه حیاتیترین و سرنوشتسازترین اسناد منتشر شده از سوی هر حکومتی هستند و اهمال در این اسناد چشمانداز اقتصاد، جامعه، مردم، مشروعیت حکومت و تمامیت ارضی کشور را شکننده و آسیبپذیر میکند. در اقتصاد سیاسی عبارات تکاندهندهای وجود دارد؛ وقتی میگویند مالیه حکومت خود حکومت است یعنی این سند ماهیت حکومت را نشان میدهد و گویای آن است که شعار و عمل حکومت تا چه اندازه همخوانی دارد.
به گزارش ایلنا، مومنی تصریح کرد: بودجه، عریانترین سندی است که رابطه واقعی موجود میان حکومت و مردم را به نمایش میگذارد. بودجه براساس قانون باید صرف امنیت، آموزش، سلامت، تغذیه و مسکن مردم شود به همین دلیل است که میگویند بودجه هر دولت نشاندهنده میزان چسبندگی مردم با حکومت است و گویای آن است که حکومت مرکزی چه رابطه جدی با مناطق مرزی دارد. در ایران با ۱۵ منطقه مرزی، بودجه تنها یک سند دخل و خرج نیست، بلکه سندی تعیینکننده است. نبود چسبندگی کافی میان مردم با حکومت به رقبای داخلی و خارجی انگیزه فعالیت میدهد.
این اقتصاددان اظهار کرد: حتی عالیترین سطوح حکومتی بر نظام بودجهریزی کنونی نقد وارد میدانند، در این شرایط باید دید چه نیروهایی در کار است که علیه هر کوششی اصلاحی برای نظام مقاومت میکند. قابل ذکر است که از آغاز امکان یافتن بودجهریزی مبتنی بر تصویب پارلمان تا امروز خشنترین و فاجعهبارترین مقاومتها برای جلوگیری از اصلاح نظام بودجهریزی در ایران از سوی قدرتهای بزرگ خارجی صورت گرفته است.
رییس موسسه دین و اقتصاد خاطرنشان کرد: مساله بودجهریزی و اصلاح آن باید جدی گرفته شود، این نیروهای ضد اصلاحی چه کسانی هستند که میتوانند بر قدرت رسمی ایران اعمال اراده کنند؟ اصلاح نظام بودجهریزی منافع ملت، مشروعیت حکومت و آبروی کشور را تضمین میکند و اگر نهادهای نظارتی باکیفیت داشته باشیم باید با مقاومت در برابر اصلاحات برخورد کنند. در این میان زیانبیننده بزرگ پنهانکاری، مردم، دولت و کشورند و رانتخوارها و رباخوارها و دلالها هستند که از این موضوع سود میبرند.
وی ادامه ادامه داد: وقتی گزارش تفریغ بودجه شرکتهای دولتی داده شد همه چیزی که انتشار عمومی پیدا کرد کمتر از دو صفحه بود، اما همین دو صفحه نشان میداد که سیاستزدگی حاکم بر ساختار سیاسی ایران چه فاجعهای در بدنه کارشناسی حکومت پدیدار کرده است.
این کارشناس اقتصادی افزود: اگر یکبار بر بودجه شرکتهای دولتی تمرکز شود، میتوان فهمید چند شرکت از این نوع به واقع زیانده هستند. تمام این گزارشها نه اینکه دروغ باشد، اما با حساب و کتاب گزینش شده و بخشهای بیاهمیت واقعیت را بیان میکند.
مومنی در ادامه گفت: گزارش مرکز آمار ایران گویای این است که دولت در ۱۱ زمینه به تورم شدت بخشیده است، اگر فضا باز و نقدپذیرانه باشد علاوه گزارشهای مطلوب دولت، گزارشهای دیگر هم به این نهاد میرسد. این بودجه و برنامه از بیخ و بن شکل مناسکی پیدا کرده و تنها تظاهر به انتشار گزارش میشود و گرنه چطور میشود که گفته شود از کل برنامه ششم توسعه ۹ درصد آن محقق شده و هیچ کس به این امر اعتراضی نکند؟ این چه شیوه نظارتی است؟
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی یادآور شد: دیوان محاسبات در مورد تفریغ بودجه ۱۴۰۱ وظیفه قانونی را برحسب اظهارات مقامات انجام و آن را تحویل مجلس داده و هیات رییسه مجلس باید پاسخ دهد که چرا تاکنون برای قرائت دیوان محاسبات از تفریغ بودجه اجازه صادر نکرده است؟ آییننامه داخلی مجلس میگوید که یک ماه پس از ارایه دیوان، گزارش تفریغ باید در صحن علنی خوانده شود الان چهار ماه است که گزارش ارایه شده، اما خوانده نشده و از زمانی که مجلس دهم سر کار آمده قرائت تفریغ بودجه شرکتهای دولتی در مجلس متوقف شده است.
مومنی در ادامه از ساخت ورزشگاه جدید برای کشور در وضعیت اقتصادی کنونی انتقاد کرد و گفت: گفته شده که ورزشگاهی بزرگ برای کشور ساخته میشود. در کدام قانون برنامه آمده که مشکل اساسی امروز ایران ساخت ورزشگاه است؟ و البته گفته میشود این طرح با مشارکت چینیها ساخته میشود، در حالی که ایران در ۱۰ سال گذشته رتبه ۲ تا ۷ پرتعدادترین دانشآموختگان دنیا را داشته است و حالا که میخواهد سازهای عظیم بسازد باید چینیها این پروژه را انجام دهند؟ وقتی با بحرانهایی اقتصادی مواجهیم، ساخت چنین سازهای از چه روی در اولویت است؟ چطور در تعیین دستمزد کارگر و کارمند با بحران مالی روبهرو هستیم، اما در ساخت سازههایی مانند ورزشگاه و شهربازی این بحران را نداریم؟
وی در نهایت بیان کرد: با پشت کردن به علم و قانون و برنامه، ساختار قدرت در ایران مبتلا به بیماری خطرناکی شده و به مرحله خودتخریبی وارد شده است؛ بالاترین سطح خودتخریبی این است که در حیاتیترین عرصههای سرنوشتساز برای اقتصاد کشور از حکومت به دست خود آن حاکمیتزدایی میشود. بنابراین ما به برنامه و بودجه باکیفیت نیاز داریم.
مومنی افزود: شوک درمانی مهمترین کارکردش این است که ساختار قدرت را گیج میکند. متحیر میشوند و جهت را از دست میدهند و آماده تن دادن به هر چیزی میشوند. این ماجرای شوک درمانی که ریشه اصلیاش مالیسازی افراطی است، در نهایت منجر میشود به اینکه ساختار قدرت به تدریج و به صورت فزاینده به تسخیر مافیاها در بیاید و در نتیجه فرآیندهای تصمیمگیری و تخصیص منابع، منافع مافیاها به منافع مردم و منافع ملی و آینده نظام مرجح دانسته میشود. به همین دلیل در کشورهای توسعه یافته، بلافاصله بعد از شوک درمانی، همیشه مافیاهای رسانهای فعال و فریبکاریهای سیستمی ظاهر میشود.