استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه باید به سهم خود کمک کنیم که افراد، چه در سطح حکومتگران و چه در سطح مردم، به تعبیر دکتر شریعتی «افراد بلندگوی بیجیره و مواجب استعمار نشوند»، گفت: «به آقای پزشکیان میگویم عزیز برادر شما که میدانی در جنگ اقتصادی هستید، بررسی کنید ببینید چه کسی در شرایط جنگ اقتصادی سهلگیریها را متوجه مفتخوارها و سختگیریها و تنبیهها را متوجه تولیدکنندگانش میکند.»
فرشاد مومنی به پزشکیان:
یک اقتصاددان گفت: «در اظهارات آقای رئیسجمهور در پشتیبانی در اصرار برای بقای وزیر معزول، یک نکته بسیار راهبردی وجود داشت که خوب است هم خود ایشان دربارهاش بیشتر تأمل کنند. ایشان مکرر گفتند که جابهجایی یک فرد به تنهایی چیزی را تغییر نمیدهد. این حرف، حرف متینی است، اما در ادامه باید گفت که برای اصلاح قطعاً باید افرادی متناسب با رویههای اصلاحی جایگزین افراد متناسب با رویههای مخرب باشند. جابهجایی فرد به شرطی بیثمر است که اصرار و پافشاری روی تداوم سیاستگذاری بر ریلهای مخرب گذشته صورت گیرد.»
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی و رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد گفت: «اگر شما میدانید که رفتارهای ترامپ بد است، انتظار ما این است که در سیاستهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و بین المللی ما در بازی ترامپ قرار نگیریم و در کادر خواستههای او عمل نکنیم و این امر مستلزم این است که میراث اندیشهای سید حسن مدرس و محمد مصدق و شعار به غایت بد دفاع شده «نه شرقی و نه غربی» به طور ویژه مورد توجهی دوباره قرار گیرد.»
«اطلاق کلمه برنامه به این کار دولت خطا است و بهعنوان یک مُسکن کماثر و کمدوام بیشتر شبیه این است که عزیزان بخواهند فشار عذاب وجدان کارِ اشتباهی که کردند را کاهش دهند. به نظر من شایسته نیست و کار درست این است که فشارهای غیراخلاقی و غیرتوسعهای به معیشت مردم از طریق یک سیاست عامدانه منحط و غلط را متوقف کند.»
یک اقتصاددان گفت: «اکنون ذیل عنوان توسعه دریامحور بحث میکنند که ما مزیتهای خام فروشانه داریم، باید به آنها گفت که شما صد سال است که این مزیت را داشتهاید، چه آبی از آن برایت گرم شده که فکر کردهاید میتوانید به آن در سطح منطقه هم عمق ببخشید؟! خطر بسیار بزرگی که دقیقا این کارکرد خام فروشی دارد این است که ژست صنعتی بگیرید، اما تماما مونتاژکاری کنید. شما به این که ادبیات آسیب شناختی خام فروشی و مونتاژکاریهای مشکوک را با دقت زیر ذره بین بگذارید. برای اینکه ببینید تا همین امروز از طریق این آدرسهای غلط، چه کلاه گشادی بر سر ما رفته است به سایت بورس نگاهی بیندازید!.»
یک اقتصاددان از بیتفاوتی یک مقام اقتصادی کلید کشور درباره تورم ابراز نارضایتی کرد.
«وقتی در نخست وزیری بودیم بحران مالی برای دولت در حال جنگ آن هم در یکی از طولانیترین جنگها بسیار حادتر از شرایط صلح بود. بسیاری یا از سر نادانی یا اثر منافع و یا با حسن نیت، آقای مهندس موسوی را به تضعیف ارزش پول ملی دعوت میکردند و میگفتند دولت انحصار عرضه ارز را در اختیار دارد میتواند قیمت ارز را بالا ببرد و کمبود ریال را رفع کند.»
نامههایی از سردرد ۱۰؛
شاید بهتر بود نامهی پیش رو را همچون جُستاری جداگانه و بیرون از قالبِ نامه مینگاشتم ولی ازآنجا که پروا و دغدغهی بُنلادی شما ناترازیست، در دنبالهی همان نامهها نوشتم. دلیل دیگرم نیز همان دلیلِ همیشگیِ این نامههاست: تنها گوش فرونبستهی حاکمیت، گویا شمایید و بس آقای پزشکیان!
درست به همان اندازه که امکان برقراری عدالت از طریق سیاست تورم زا، دروغ و غیرعالمانه است، کنترل رانت با هر گونه سیاستهای تورم زا دروغ است. سال ۱۴۰۱ آن را دیدیم، میگفتند ما میخواهیم ارز ترجیحی کالاهای اساسی را حذف کنیم، چون میخواهیم با رانت مبارزه کنیم، آن دوره با الگوی روش شناختی توماس پیکتی در کتاب سرمایه در قرن بیست و یکم نشان دادم به اعتبار توزم زایی حاصل از آن کار، رانت ناشی از سیاست تورم زا، ۳۶۰ برابر رانت حذف ارز ترجیحی کالاهای اساسی که عزیزان میخواهند از بین ببرند، است.
فرشاد مومنی؛ اقتصاددان:
دکتر فرشاد مومنی ، اقتصادددان، با تاکید بر اینکه غفلت از توسعه ما را از همه بیشتر در حیطه دین آسیب پذیر خواهد کرد، گفت: زمانی به حکومتگران گرامی گفتم اگر شما بخواهید عالمانه با داعش مبارزه کنید، بنیانهای اندیشهای شبه داعشی در جامعه ما اصلا ضعیفتر از جوامع اسلامی دیگر نیست، اگر نگوییم گواههایی وجود دارد که بسیار هم قویتر است.
«به همان مقیاسی که از جنبه روش شناختی توضیح داده میشود که با تقدم رتبهای مسائل سطح کلان به خرد روبرو هستیم، اساسیترین و حیاتیترین ارزیابی به این سند، نگاه به آن از دریچه تحلیلهای سطح توسعه است. ما میگوییم تا سطوحی حداقلی از بسترهای سطح توسعه وجود نداشته باشد، ابزارهای کلان یا کار نمیکنند، یا اینکه خلاف فلسفه وجودیشان عمل میکنند. به همین دلیل ما دچار انواع اختلالها میشویم.»
بر اساس سند بودجه، قطعا و بدون تردید در سال آینده، کسری مالی دولت وضع بدتری پیدا خواهد کرد، در اوضاع و احوال معیشت مردم و کیفیت تولید و بنیه تولیدی کشور هم نشانهای از رو به بهبود بودن وجود ندارد؛ اما متاسفانه نشانههایی که حکایت از شدت بخشی به این گرفتاریها است در این سند بیشتر شده است.
یک استاد دانشگاه و رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، گفت: بدبختی ساختار قدرت در ایران (به شکل تاریخی) این است که نگرشش به منافع خودش هم نگرش کوتاه مدت است.
«آقای سخنگوی دولت حرف مردم را بلد نیست بشنود، اما آیا حرف رئیس نیروی انتظامی را نیز بلد نیست بشنود! چند روز قبل رئیس نیروی انتظامی گفت بسیار متاسفیم، اما دزدی به یک شغل تبدیل شده است. در شرایطی که واقعیتهای جامعه اینگونه است، شما میگویید ما کولاک کردهایم، گل کاشتیم و زیادی هم خوبیم!»
یک کارشناس اقتصادی گفت: ما در جامعه به طرز عریانی شاهد بحران در هویت و بحران در احساس تعلق به جامعه هستیم؛ نوروز به شرط استفاده از ظرفیت دانایی قوه عاقله میتواند یک ظرفیت قابلاعتنا برای مواجه شدن با این چالشها باشد.
یک اقتصاددان، گفت: چقدر باعث تاسف است که هشدارهای دلسوزانه حمل بر چیزهای دیگر شود، ولی آن توصیههای مشکوک اینقدر گرامی داشته شود! اگر علم، فصلالخطاب قرار گرفته و اگر آزادیهای مشروع قانونی، فرصت گفت و گوی صریح و بیپرده با مسئولان کشور را برقرار کند؛ هنوز برای ایران راه نجات وجود دارد.
یک اقتصاددان، گفت: گزارش مرکز آمار ایران گویای این است که دولت در ۱۱ زمینه به تورم شدت بخشیده است، اگر فضا باز و نقدپذیرانه باشد علاوه گزارشهای مطلوب دولت، گزارشهای دیگر هم به این نهاد میرسد. این بودجه و برنامه از بیخ و بن شکل مناسکی پیدا کرده و تنها تظاهر به انتشار گزارش میشود.
فرشاد مومنی مطرح کرد:
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: آنها که میگویند اگر یک ارزن روی زمین افتاده باشد، چقدر عقوبت قیامتی دارد، در روز روشن میتوانند ۱۵۰ میلیارد دلار را تحت عنوان طرحهای عمرانی بی ضابطهی تعریف شده، پودر کنند و خدا میداند این مبالغ را بین چه کسانی توزیع کردهاند.
ما الان به سمت یک شکاف به غایت خطرناک و شکنندگی آور در این زمینه در حال حرکت هستیم و اگر علاقهمند بودند توصیه میکنم دوستان به خصوص کتاب ژان بودریار (فیلسوف و جامعه شناس فرانسوی قرن بیستم) به نام صورت بندی مدرنیته و پست مدرنیته را نگاه کنند
هشدارهای صریح فرشاد مومنی:
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: کسانی که از مناسبات امروز تولید و صنعت در ایران، نفعهای غیرعادی میبرند سعی میکنند نظام سیاست گذاری اساسی کشور را دچار سرگشتگی، تحیر، گیجی و فریب کنند. در فرایندهای تصمیم گیری و تخصیص منابع باید کاری کنیم که زور علم، صدای مردم و تولیدکنندهها و منافع ملی از زور رانت، ربا، دلالی و سوداگری بیشتر شود. سازوکارش این است که توزیع قدرت را عادلانه کنید؛ چرا که راه نجات ما از این مسیر میگذرد.