هنوز چند ماهی از ۱۹ تیر سالجاری و همصدایی روسیه با اعراب خلیج فارس درباره جزایر ایرانی در مسکو نگذشته که بار دیگر این ادعا روز پنجشنبه ۳۰ آذر در بیانیه مجمع همکاری عرب و روسیه در رباط مراکش تکرار شد. در بیانیه پایانی این نشست که به امضای روسیه و ۱۶ کشور عربی رسید، از ایران خواسته شده تا به اتخاذ راهکار مسالمتآمیز وضعیت جزایر سه گانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک که بخش تفکیکناپذیر تمامیت سرزمینی ایران است، از طریق گفتگوهای دوجانبه یا مجامع بینالمللی یعنی دیوان بینالمللی دادگستری تن دهد. تکرار این موضعگیری آنهم از سوی روسیه که در دو سال گذشته روابط خود را با ایران به سطح بیسابقهای رسانده، چه معنایی میتواند داشته باشد؟ ناظر بر این گزاره که همزمان با این ادعا، سخنگوی وزارت امورخارجه روسیه اعلام کرد تهران و مسکو به طور فعال در حال کار روی توافقنامه همکاری استراتژیک هستند که به زودی امضا خواهد شد. به بیان دیگر این دو موضعگیری متفاوت تا چه حد رفتار روسیه را در قبال جزایر ایرانی تاکتیکی یا استراتژیک مینمایاند؟
آیا این رفتار ناشی از محدودیتهای روسیه در سطح بینالمللی و نیاز بیشتر به دریافت حمایت دولتهای عربی خلیج فارس به خصوص عربستان و امارات است؟ آیا وزن و جایگاه اقتصادی این دو کشور و همچنین بلوک عربی برای مسکو باعث شده تا روسیه موضعگیریهای صریحتری را به نفع اعراب اتخاذ کند؟ ایران چه واکنشی را در دو سطح اعلانی و اعمالی اتخاذ کند که از تکرار این مواضع ممانعت به عمل آورد؟
ششمین نشست مجمع همکاری کشورهای عربی و روسیه روز چهارشنبه ۲۹ آذر ماه (۲۰ دسامبر) به ریاست وزیر خارجه مراکش ناصر بوریطه و با حضور سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه و وزرای خارجه ۱۶ کشور عربی در مغرب برگزار شد و در بخشی از بیانیه ادعاهایی بیاساس درباره جزایر سه گانه ایرانی تکرار شد. بیانیه پایانی که شامل اشاره به جزایر سهگانه است با استناد به بیانیه مشترک کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و روسیه که در ژوئیه ۲۰۲۳ (تیر ۱۴۰۲) منتشر شد، تنظیم شده است. در این بیانیه آمده: این بیانیه از راه حلها و ابتکارات صلح آمیز با هدف حل مناقشه از طریق مذاکرات دوجانبه یا دیوان بینالمللی دادگستری، بر اساس قوانین بینالمللی و منشور سازمان ملل، حمایت میکند.
مجمع همکاریهای عربی و روسیه، نشستی با ماهیت منطقهای است که بر اساس یادداشت تفاهمی که اتحادیه کشورهای عربی و روسیه در سال ۲۰۰۹ به امضا رساندند، در سطح وزرای خارجه برگزار میشود. پنجمین دور این مجمع ماه آوریل ۲۰۱۹ در مسکو برگزار شد. مراکش به عنوان میزبان ششمین دور این نشست، در حال حاضر ریاست شورای وزیران اتحادیه عرب را بر عهده دارد.
تیر ماه سالجاری نیز نشست مشترک وزرای امور خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و روسیه در مسکو برگزار شد. نشست «گفتوگوی راهبردی روسیه و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس» روز دوشنبه ۱۰ ژوئیه (۱۹ تیر) در مسکو برگزار شد. در این نشست علاوه بر سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه، وزرای خارجه قطر، عمان، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، کویت و بحرین نیز حضور داشتند و بیانیه را امضا کردند. در بیانیه مشترک این نشست باز هم درباره جزایر سه گانه ایرانی ادعاهایی مطرح شد. در این نشست از تلاشهای امارات عربی متحده برای راه حل مسالمت آمیز به منظور حل مسأله جزایر سه گانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی از طریق گفتگوهای دوجانبه یا مجامع بینالمللی حمایت شده بود. این موضوع به احضار سفیر روسیه در ایران به وزارت امور خارجه نیز منجر شد. در ماه دسامبر سال گذشته چین نیز به همراه سران کشورهای حاشیه خلیج فارس در بیانیه اجلاس پایانی مشترک خود در ریاض عربستان خواستار حل مسالمت آمیز موضوع جزایر سه گانه بین ایران و امارات «از طریق مذاکرات دوجانبه طبق قواعد حقوق بینالملل» شده بود.
کمتر از چند ساعت پس از انتشار بیانیه سخنگوی وزارت خارجه ایران روز پنجشنبه ۳۰ آذر مطالب مندرج در این بیانیه درباره جزایر سه گانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک را بیاساس و مردود خواند و آن را محکوم کرد. کنعانی بر موضع قطعی و مسلم جمهوری اسلامی ایران درباره جزایر سه گانه ایرانی تاکید کرد و گفت: جزایر ایرانی ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک واقع در آبهای نیلگون خلیج فارس، تعلق ابدی به ایران داشته و جزء جداییناپذیر سرزمینی جمهوری اسلامی ایران است.
علی اکبر ولایتی مشاور مقام معظم رهبری، اما موضع صریحتری از واکنش دیپلماتیک ناصر کنعانی اتخاذ کرد و گفت: روابط استراتژیک و دوستانه ایران و روسیه به آسانی به دست نیامده است و در این خصوص باید منافع دوجانبه و منطقهای در نظر گرفته شود و در شرایطی که روسیه در شرایط پیچیده بینالمللی قرار دارد، اتخاذ بعضی از موضعگیریهای وزارت خارجه روسیه باعث تاسف است. ولایتی افزود: این اجلاس با حضور بعضی از عربهای بیاعتنا به سرنوشت فلسطینیان و کارشناسان روسی در مراکش برگزار شد و بیانیهای را صادر کرد که دارای اشکالات متعددی است که مهمترین آن دخالت در امور ایران تلقی میشود که این اقدام را محکوم میکنیم.
رحیمی جهان آبادی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیز در قبال بیانیه روسی عربی در توییتی نوشت: «این رفتارها جز کاهش سطح روابط و تنش در منطقه حاصلی ندارد، وزارت خارجه با قدرت و شجاعت پاسخ دهد.» محسن رضایی هم در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «بارها گفته ایم که جزایر سه گانه قابل مذاکره نیست. ادامه زیاده خواهی امارات به نفع آنها نیست و تبعات دارد. مداخلات غیردوستانه روسیه در رابطه با تمامیت ارضی ایران نباید تکرار شود. جزایر سه گانه، شبه جزیره کریمه نیست!»
این واکنشها روز جمعه در بخشی از گفتوگوی تلفنی وزرای خارجه ایران و روسیه منعکس شد و حسین امیرعبداللهیان جزایر سهگانه ایرانی را جزء لاینفک تمامیت ارضی ایران دانست و اشاره کرد: جمهوری اسلامی ایران هر ادعایی از سوی هر طرفی در این خصوص را کاملا مردود میداند و تهران در موضوع احترام به تمامیت ارضی و مباحث حاکمیتی ایران با هیچ طرفی تعارف ندارد. سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه نیز در این تماس تلفنی روابط مسکو و تهران را راهبردی دانست و تاکید کرد: حاکمیت و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران همواره مورد احترام روسیه بوده است و این سیاست رسمی مسکو هیچگاه نباید مورد تردید قرار گیرد. ما در مذاکرات تنظیم بیانیه پایانی نشست مراکش به صراحت، احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی ایران را مورد توجه قرار دادیم.
کارشناسان زیادهخواهی عربی، غرضورزی روسی و انفعال ایرانی را سه ضلع مثلث جزایر سهگانه ایرانی میدانند که در کنار یکدیگر باعث شده تا هر چند ماه شاهد یک بیانیه مداخلهجویانه درباره تمامیت سرزمینی ایران باشیم. شاید شکلگیری مناسبات جدید مسکو و اعراب بهویژه عربستان و امارات که در سطوح چندجانبه بیسابقهای به خصوص در رشد تجارت و سرمایهگذاری نمود پیدا کرده در نوع رفتار روسیه در قبال جمهوری اسلامی ایران بیشترین تاثیر را به وجود آورده است.
روسیه با چنین موضعگیریهای بسیار کمهزینه میتواند با یک تیر چند نشان را بزند و شش کشور شورای همکاری و کلیت اعراب را به سوی خود جلب کند و از رای آنها هم در مجامع بینالمللی بهره بگیرد و هم با تنظیم روابط سیاسی و اقتصادی سطح بالای منافع دوجانبه، نفوذ در خاورمیانه و تعادل در برابر غرب را به خوبی به دست بیاورد. به گفته برخی کارشناسان تعمیق روابط دفاعی و امنیتی روسیه و ایران، احتمالا با تصمیم پوتین برای دیدار از ابوظبی و ریاض مرتبط بوده است. مارک ان کاتز استاد دانشکده سیاست و دولت دانشگاه جورج میسن معتقد است که سفر دو هفته گذشته پوتین به امارات و عربستان سعودی نه تنها با هدف دستیابی به نفوذ بلکه عدم از دست دادن نفوذ در نتیجه نزدیک شدن روسیه به ایران و فروش تسلیحاتی مانند سوخو -۳۵ صورت گرفته است.
دستهای دیگر از تحلیلگران تشدید جهتگیری شرقگرایی و تغییر توازن در سیاست خارجی را در نوع موضعگیریهای چین و روسیه در قبال ایران بسیار موثرتر میدانند، به این معنی که پکن و مسکو به این باور رسیدهاند که، چون دست ایران برای مانور در نظام بینالملل بسته است و تهران به چین و روسیه امیدهای زیادی بسته، در نتیجه واکنشهای بیهزینه و کمهزینهای را اتخاذ خواهد کرد.
به عنوان مثال برخی تحلیلگران معتقدند ایران به تنهایی و در حوزههای مختلف چه میزان قدرت دارد که روسیه را به خود وابسته نگه دارد؟ تقریبا روسیه تمام نیازهای خود را، که اوج آن در همکاریهای پهپادی و موشکی با ایران نمود پیدا کرده، در شرایط متعادل با ایران معامله کرده است نه فرودست-بالادست؛ بنابراین تا زمانی که ایران این رابطه را از زاویه خود متعادل نکند یا آن را معکوس نکند، تغییر واقعی در جهتگیری مسکو رخ نخواهد داد.
سادهسازی این مساله ولو به شکل تاکتیکی از سوی روسیه یا چین به شکل صدور بیانیه و حتی اوج آن احضار سفرای این دو کشور تغییری در موضعگیری قدرتهای بزرگ در قبال تمامیت سرزمینی ایران صورت نمیدهد. ادعاها درباره جزایر سه گانه در حالی به اوج رسیده که این مواضع باعث شده تا امارات بتواند سایر کشورهای عربی را در قالب سازمانهای منطقهای همچون شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب با خود همراه کند و بیش از هر زمان دیگری برای همراه کردن دولتهای عربی جهت تحت فشار قرار دادن ایران عمل کند و از همه ابزارهای سیاسی خود بهرهبرداری کند.
شکلگیری ادبیات حقوقی یعنی کشاندن این موضوع به دیوان بینالمللی دادگستری در کنار فشارهای سیاسی میتواند ابعاد پیچیدهای به موضوع جزایر بدهد که سهلانگاری درخصوص آن عواقب جبرانناپذیری را به دنبال خواهد داشت. فراتر رفتن از ابراز تاسفهای رایج دستگاه دیپلماسی، به شکل محکومیت قاطع در عالیترین سطح سیاسی، وادار کردن روسیه به تصحیح رفتار خود به شکل یک بیانیه دوجانبه، متعادل کردن جهت گیریهای سیاست خارجی به دور از ملاحظات سیاسی، بهبود وضعیت اقتصادی و مسکونی جزایر در کنار ارتقای آرایش دفاعی با مانورهای نظامی مشترک میتواند جدیت بیشتری را به رفتار ایران در قبال چنین مواضع مغرضانهای بدهد و بازیگران منطقهای و بینالمللی را به این درک برساند که دست ایران برای تنظیم روابط با کشورها باز و وابسته به منافع ملی و نه ملاحظات بلوکی است.