فراروـ علفزار اولین فیلم بلند کاظم دانشی است که مضمونی اجتماعی دارد و براساس یک پرونده واقعی ساخته شده است. در این فیلم که بهرام رادان تهیه کننده آن است، بازیگرانی همچون پژمان جمشیدی، سارا بهرامی، ستاره پسیانی، ترلان پروانه، مائده طهماسبی، رویا جاویدنیا، الهه اذکاری، ستایش رجایی نیا، علی امیرخلیلی، محمد مهدی احدی، محمد معتضدی، بنیامین نوروزی، آدرینا توشه، حسین، ولی زاده، متین حیدری نیا، فرخ نعمتی، مهران امام بخش، سپهر گندمی، ارشیا توکلی و صدف اسپهبدی به ایفای نقش پرداختهاند.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است
«بعضی از رازها بهتر است فاش شوند، برخی از آنها هرگز و بهتر است جایی دور از دسترس برای همیشه دفن شوند.» علفزار راوی یک اتفاق تکان دهنده است...
کاظم دانشی کارگردان جوان علفزار درباره این فیلم میگوید:
«از ابتدا برنامهام این بود که فیلم کوتاه و مستند بسازم و آرام آرام وارد سینمای بلند شوم. به ریسک این فیلم فکر نکرده بودم؛ اما دوست داشتم به عنوان کار اولم به موضوعی ویژه بپردازم و بخشی از دغدغههایی را که دوست داشتم، به تصویر بکشم. حدود یک سال و نیم روی نوشتن فیلمنامه علفزار کار کردم. هرچند قصه چیزی نبود که روی میز مدیران بگذاریم و آنها بگویند: بروید و بسازیدش. در این روند خیلی اذیت شدیم و فیلمنامه را حدود ۱۴ بار بازنویسی کردیم.»
پژمان جمشیدی درباره نقش خود و بازی در فیلم علفزار گفته است:
«قطعا من انتخاب اول دوستان نبودم؛ چون سبقه کمدی دارم و انتخاب یک بازیگر کمدی انتخاب پر ریسکی است؛ اما به دلایل مختلف انتخاب به من رسید. فیلمنامه متفاوتی بود که دوستش داشتم و آقای بهرام رادان را به عنوان یک آدم باهوش قبول دارم و اینکه ایشان پشت یک فیلم میایستد تا به جشنواره برسد، برایم مهم بود. من تا به حال به کلانتری نرفتهام و دادگاه را هم از نزدیک ندیده بودم و فقط دوبار با هماهنگی آقای دانشی به دادگاه رفتیم. در این بازدیدها ذکاوتی که بازپرسها در شناخت آدمها دارند، برایم جالب بود و به این نتیجه رسیدم که اینها رابطه خاصی ندارند و برای ایفای این نقش با اعتماد به نفس بیشتری مقابل دوربین رفتم.»
آریا قریشی درباره بازی پژمان جمشیدی در علفزار نوشته است:
«علفزار نقطه اوج کارنامه جمشیدی است. او در این چند سال بارها در راه اثبات این نکته تلاش کرد که تواناییهایش محدود به عرصه کمدی نیست. جمشیدی در این فیلم نقش بازپرسی را ایفا میکند که در شرایط پیچیدهای قرار گرفته است. او شخصیتی است که با طیف گستردهای از آدمها مواجه میشود. سختی کار جمشیدی این است که نهتنها باید در مقابل شخصیتهای مختلف برخوردهای متفاوتی از خود بروز بدهد که گاه باید در طول فیلم در مقابل یک شخصت خاص هم رفتارهای مختلفی نشان بدهد. هنر جمشیدی همینجا مشخص میشود.
او به شکل قابل ستایشی توانسته است یکدستی لحن بازیاش را در طول فیلم حفظ کند و احساسات مختلفی را به شکلی کنترل شده بروز بدهد. از احترام به خشم، از ابهت به همدلی و از سر به زیری به ایستادگی در مقابل زور تغییر مسیر میدهد، بدون اینکه در این راه ناچار باشد حالات صورتش را به شکل مشخصی تغییر بدهد یا از حرکات اغراقآمیز بدن استفاده کند. چنین دستاوردی ناشی از درک درست جمشیدی از ویژگیها و شرایط شخصیت است. به هرحال این اولین باری نیست که جمشیدی پتانسیل قابل توجه خود را برای ایفای نقشهای مختلف نشان داده است؛ اما علفزار را میتوان پایان رسمی دوران تلاش او برای نجات خود در سینمای ایران دانست.»
علی بحرینی درباره فیلم علفزار نوشته است:
«علفزار از آن فیلمهایی است که اگر اختیار جشنواره فجر دست من بود، بعد از تماشایش حداقل ۲۴ ساعت فیلم دیگری را نمیدیدم. به کاظم دانشی با صدای بلند سلام میکنم و به شما میگویم که سینمای ایران یک فیلمساز جوان دیگر را به لیست کارگردانهای با عرضهاش اضافه کرده است. نمیدانم چرا دوست دارم که از میان تمام القاب ممکن به کاظم دانشی لقب «با عرضه» را بدهم. استفاده از عبارت «براساس داستانهای واقعی» در تیتراژ ابتدایی علفزار میتوانست یک ادعای پوشالی باشد! مسأله اول من با این فیلم اضافه کردن «ها» به کلمه داستان بود. با خودم گفتم فیلمساز میخواهد یک قصه محوری را برایمان تعریف کند و فوقش از تم چند داستان دیگر هم کنار آن بهره بگیرد تا ما را گول بزند و خودش را آدم خفنی نشان بدهد؛ اما اینگونه نبود.
کاظم دانشی که فیلمنامه علفزار را هم خودش نوشته است، به شکل واقعی چند ماجرا را برایمان روایت میکند. تجمیع این ماجراها در فیلمنامه کار سادهای نیست. خشونت ویژگی اصلی فضای علفزار است؛ اما این فیلم از روابط محبتآمیز هم بیبهره نیست. کاظم دانشی فیلمش را به دره خشونت نینداخته و جایگاه خودش را به یک فیلمساز بیبخار و یک راوی محض تقلیل نداده است. در علفزار به همان اندازه که سیاهی و خشونت میبینیم، امید و روشنایی را هم احساس میکنیم. دانشی ماجرای علفزار را نه فقط بر پایه اتفاقها بلکه بیشتر از آن در بطن اختلاف نظرها جلو میبرد. به طور کلی علفزار فیلم پر کارکتر و کم لوکیشنی است که میتوانست خیلی راحت از دست برود. هر کدام از کاراکترهای این فیلم به شدت هویت دارند و براساس یک تعریف عاقلانه به فیلمنامه راه پیدا کردهاند.»
مهرزاد دانش درباره علفزار گفته است:
«پرده ملتهب، اجرای مسلط کارگردان در چیدمان و هدایت کاراکترهای متعدد در محیطهای محدود و بازی روان بازیگران امتیاز این اثر است.»
جعفر گودرزی گفته است:
«علفزار یک پژمان جمشیدی محکم و درست و نگاهی سراسر دردمندانه و منتقدانه به اوضاع و شرایط جامعه و آدمهایش دارد.»
سام بهشتی:
«روایتهای موازی و تو در توی علفزار و پرداخت به جزئیات آن ستودنی است و همانند یک جامعهشناس کهنهکار عمل میکند.»
مهدی سلیمانی:
«علفزار فیلمی دادگاهی است که بیشتر زمانش در دادگاه میگذرد و براساس داستانی واقعی و درباره پرونده تجاوز گروهی ساخته شده است که میشود به بازی خوب پژمان جمشیدی و سارا بهرامی و بازی بسیار خوب صدف اسپهبدی اشاره کرد.»
ایزد مهرآفرین:
«علفزار شاید یکی از سورپرایزهای جشنواره باشد که در عین بیادعایی مرتب و با ایده جلو میرود.»
و رضا صائمی درباره بازی پژمان جمشیدی در علفزار گفته است:
«پژمان جمشیدی را باید در نقشهای جدی، جدی گرفت!»