کتاب «تهران، خیابان آشیخ هادی» مجموعهای از نامههای «احمدشاملو» است که طی سهدهه دوستی و همکاری برای «ع. پاشایی» نوشته است. این کتاب به تازگی در 200 صفحه و با قیمت 11هزار تومان از سوی نشر چشمه روانه بازار نشر شده است.
«پاشایی» درباره این مجموعه میگوید: «در همه جای دنیا مرسوم است که نامههای بهجامانده از چهرههای سرشناس و محبوب بعد از مرگشان در اختیار عموم قرار بگیرد، این نامهها هم با همینمنظور منتشر میشوند. نامههایی که میتوانند گوشههایی از زندگی و دغدغههای شاعر را نشان بدهند. این نامهها همگی حالوهوایی این چنینی دارند، نامههایی هستند که شاملو بیشترشان را وقتی در سفر بود برای من نوشته است و کمابیش همه نامهها به زندگی روزمره او و دغدغههایش میپردازند و وجه ادبی ندارند.»
نامه نگاریهای میان «شاملو» و «پاشایی» از نیمه دههی 50 آغاز میشود و در سالهای پس از انقلاب هم ادامه پیدا میکند، «پاشایی» میگوید: «تابستان 1347، روزی از اداره آموزشوپرورش به من زنگ زدند که آقایی آمده اداره آدرس شما را میخواهد. اسمش را پرسیدم، گفتند آقای شاملو. مستخدم اداره ایشان را به طرف منزل ما میآورد که بین راه به آنها رسیدم. احمد شاملو بود.»
نامهنگاریهای میان این دو از همان موقع آغاز میشود، «پاشایی» به عنوان وکیل شاملو در تمام روزهایی که او در سفر بود کارهای او را پیگیری میکند و حالا در این کتاب همه این نامهها آمدهاند، نامههایی که شاعر برای یک دوست نوشته است و به گونهیی سفرنامههای «شاملو» هستند.
او در نامهای به تاریخ 14 مارچ 1977 برای پاشایی نوشته است:
«از کتاب کوچه بی خبر مانده ام و نمی دانم کار حروفچینی آن به کجا کشیده. در عین حال قرار بود فتوکپی نسخه حرف آ را فورا برایم بفرستی که بتوانم حرف الف را زودتر برایت بفرستم. ضمنا ظاهرا چاپ در این جا بسیار ارزان است. به عنوان نمونه یک جلد از حافظ مرا که دو رنگ هم هست برای پی بردن به قیمت ها به یک چاپخانه ارائه دادیم و گفتیم چاپ آن چقدر تمام می شود. برای چاپ و کاغد و صحافی یک چنین قیمتی به ما دادند:
برای هزار نسخه: 8800دلار
برای دوهزار نسخه: 11760 دلار
برای پنج هزار نسخه: 19500دلار
در باب اینجا باید عرض کنم برخلاف تصور من که فکر میکردم اینجا کسی ما را نمیشناسد و تحویلمان نمیگیرد، دانشگاهها و محافل دیگر، مثلاً انجمن بینالمللی قلم، در همان روزهای اول شماره تلفن کریمی را پیدا کردند و زنگ زدند و اظهار محبت و دعوت و غیره شروع شد. «آرتور میلر» تلفن کرد و قرار دیداری داریم برای فردا. از تگزاس تلفن کردند و مرا برای جلسه شعرخوانی «فستیوال بینالمللی شعر» که از 12 تا 15 آوریل در شهر آستین برگزار میشود دعوت کردند و نیز برای شرکت در سمینار ترجمههای زبانهای خاورمیانه و غیره... بهزودی خبرهای بسیار خوب برایت خواهم نوشت. بیش از این حوصله نوشتن ندارم، امیدوارم تابستان یک توک پایی بیای امریکا...»