حجاریان نوشت: تاکنون، شرایط بهنحوی بوده است که رئیسجمهور و هیئت دولت زیر بار سیاستهای تخیلی –بالادست و پاییندست- به رئیس اداره تبلیغات تغییر وضعیت دادهاند، بنابراین باید در آینده نزدیک ترمز کشورداری تخیلی را کشید!
سعید حجاریان در پاسخ به سخنان عطاالله مهاجرانی نوشت: رادیکالیسم بعد از دوم خرداد، نه سه موج که چندین موج داشت.
متاسفانه حجاریان و دوستان وی، هیچ نسبتی با «مسئولیتپذیری» ندارند. این طیف صدالبته هیچ اعتقادی به «جمهوریت» هم ندارد. نگاه کاسبکارانه و دیکتاتورمآبانه این طیف موجب شده است که علیرغم «دِرو کردن صندلیهای مدیریتی در دولت روحانی»، اکنون بجای پاسخگویی به افکار عمومی، از ترفند «فرار به جلو» استفاده کرده و شراکت خود در وضع موجود را از بیخ و بن منکر شدهاند.
در مقطع کنونی هم درباره انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ شاهد اختلافاتی میان راست و چپ هستیم؛ به نحوی که نیروهای چپ باور دارند باید صرفا با نامزد کاملا اصلاحطلب وارد انتخابات شد و دیگر بههیچوجه سیاست ائتلافی نباید در دستور کار باشد و حتی اگر همه نامزدهای اصلاحطلب ردصلاحیت شدند، اصلاحطلبان نباید از فردی حمایت کنند
تحلیل صادق زیباکلام از دلیل تقابل اصلاحطلبان
صادق زیباکلام با اشاره به اینکه اصولا احزابی مانند کارگزاران، اعتدال و توسعه و اسلامی کار، به دنبال باقیماندن در قدرت به هر بهایی هستند، اظهارداشت: نمونه عینی این موضوع، اتفاقی است که در انتخابات اسفندماه رخ داد و کارگزاران و برخی از دیگر احزاب به ظاهر اصلاح طلب لیست جداگانهای را منتشر کردند، این درحالیست که بود که از قبل نیز معلوم بود این افراد هیچگونه شانسی ندارند، آنها میخواهند به هر طریقی که شده به حاکمیت بفهمانند که مانند سایر احزاب اصلاح طلب از جمله اتحاد ملت و مشارکتیهای سابق نیستند، که به اصطلاح تندروی کنند.
سعيد حجاريان گفت: اقتدارگرایان میخواهند بگویند ما پذیرای حضور شما در انتخابات خودمانیمان هستیم، به شرطی که بازنده باشید. من در پاسخ میگویم، بسیار خوب، ما مشکلی با باخت در انتخابات نداریم، اما به رای مردم میبازیم نه پختوپز انتخاباتی شما.
مسیری که مجلس انقلابی و همچنین دیپلماسی انقلابی در پیش گرفته است، ایران را بعد از خروج از سازمان ملل به «ریز کشور» (Micronation) یا نهایتاً کشوری تبدیل خواهد کرد که صرفاً از سوی چند دولت خاص به رسمیت شناخته میشود. این کشورها موسوم به «نیمه رسمیتیافته» هستند و آبخازیا، اوستیای جنوبی، قبرس شمالی، صحرای غربی و ترانسنیستریا مشهورترین آنها هستند!
سعید حجاریان نوشت: نامزدهای ریاست جمهوری در زمان ثبتنام باید اموال منقول، ضیاع و عقار، عرصه و اعیان و از این قبیل موارد را تقویم کنند و به این پرسش مشخص پاسخ دهند که سازوکار انباشت ثروت خود، همسر و فرزندان و نیز اقربای درجه اولشان چگونه بوده است.
سعید حجاریان نوشت: رؤسای جمهور قبل همگی متعلق به نسل اول انقلاب بودهاند، اما رئیسجمهور آینده احتمالاً از میان جوانترها خواهد بود؛ فردی که انقلاب را ندیده و فاقد تجربه و تیم و سرمایه است. این رئیسجمهور همچون مجلس انقلابی فعلی گام برخواهد داشت.
سخنی کوتاه با دستاندرکان سیاست خارجی و اصحاب مذاکره و توافق! مادام که شرطهای ۷گانه ایران اجرا نشده است، هیچ فرد حقیقی یا حقوقی اعم از رئیسجمهور و وزیر خارجه حق برقراری ارتباط با هیچ مقام آمریکایی را ندارد چرا که تجربه نشان داده است، رئیسجمهور دموکرات در آمریکا دستکش مخملینی است بر دست چدنی این کشور!
یکی از کارهایی که شاید در زمان زندگانی استاد باید انجام میگرفت و نشد، تهیه مستندی بلند و جامعالاطراف از زندگی ایشان بود که من نیز به ایشان پیشنهاد دادم و استقبال هم کردند و کار را به آقای مشکاتیان محول کردند؛ شاهد من هم مژگان خانم هستند. اما نمیدانم چرا کار رها شد. اکنون، جای چنین مستندی خالی و ضروری است؛ باید کار را به اهل فن واگذار کرد و «راش»های نادیده زندگی ایشان را به وی سپرد تا چنین کاری صورت بگیرد.
قیاس فرضیه «تقلیل مرارت» و «تقریر حقیقتِ» سعید حجاریان با حوزه سیاست خارجی
اصلاحطلبان برخلاف اصولگرایان در موضوع مذاکره با آمریکا در پی تقلیل مرارت هستند و اصولگرایان در پی تقریر حقیقت؛ یعنی هر آن میزانی که اصلاحطلبان حداکثری در حوزه داخلی مدافع تغییر سیاستها در بالا هستند، در سیاست خارجی خواهان پذیرش اصل مذاکره برای گشایش راهی تا قدری از آلام مردم کاسته شود.
کیهان نوشت: آقای حجاریان و همقطاران وی، بارها ثابت کردهاند که با «جمهوریت» میانه خوبی ندارند. این طیف در سال ۸۸ علیرغم شکست در انتخابات و اذعان به عدم تقلب در جلسات خصوصی، در پشت تریبون و وسط خیابان، دروغ تقلب را مطرح کرده و علیه جمهوریت شورش کردند و با گردنکشی مقابل قانون، ۸ ماه کشور را در آشوب و التهاب فرو بردند.
خشمگین از امپریالیسم ترسان از انقلاب
در وضعیت «نه انقلاب نه اصلاحات» اساسا عنصر زمان به ضرر سازوکارهای اصلاحی است، زیرا جامعه به سوی تعلیق و فرسایش هر چه بیشتر میرود. یکی از مهمترین آثار اجتماعی چنین وضعیتی که کمتر به آن توجه میشود، افزایش مجرمان فاقد سابقه کیفری است. افرادی که نانآور بوده و بیکار شدهاند و حال به هر روشی دست به تأمین مالی میزنند و جرائمی از قبیل سرقت، خفتگیری و... را مرتکب میشوند.
گویا برخی از نمایندگان مجلس یازدهم در کنار مسئولیتهای نمایندگی خود، سعی میکنند از حمله مدام و بیوقفه به اصلاحطلبان غافل نشوند و این در حالی است که اصلاحطلبان با ردصلاحیتهایی که در انتخابات اخیر مجلس رخ داد، عملا و بهآرامی از عرصه قدرت رسمی کنار زده میشوند و مشخص نیست که پروژه اخیر اصولگرایان در تخریب چهرههای اصلاحطلب از سر کینهای قدیمی است یا ترس از نقشآفرینی اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰؟
نماینده نزدیک به جبهه پایداری و سخنران مشهور علیه تئوریسین اصلاحطلبان
ن اسناد هیچ یک نشان نمیدهد که شرکت مزبور مرتکب تخلفی شده باشد. در این اسناد نام سعید حجاریان به عنوان عضو هیات مدیره دیده میشود. محسن حجاریان هم به عنوان مدیر شرکت فعالیت میکند. این اسناتد فقط مالکیت شرکت و واردات گندم توسط آن را نشان می دهد.
حجاریان نوشت: عدهای خطاب به آیتالله خوئینی میگویند وضع موجود ثمره کار شماست! در حالی که ایشان بیش از سه دهه است که خانهنشین بودهاند؛ لذا بدون مجامله باید گفت آنها که صاحب قدرت بودهاند باید پاسخگوی این وضعیت باشند. البته، واقف هستیم دیگران نیز میبایست حسب اختیاراتی که در کف داشتهاند، پرسشهای انتقادی را پاسخ گویند.
سعید حجاریان گفت: به دوستان توصیه میکنم اگر در گفتار و کردارشان گرهی از کار کشور باز نمیکنند و کمکی به تعمیق تفکر نمیکنند لااقل به ته مانده جریان اصلاحات لطمه نزنند! اصلاحطلبی و اصلاحطلبان دیگر نمیتوانند همزمان روی ۲ صندلی بنشینند و هم این باشند و هم آن؛ حالا ممکن است کسی اسم این رویکرد را تندروی بداند، خب بداند.
اکنون، غرب آگاه شده است عریانی چه آثار مخربی در جوامع به جای گذاشته است و چنان که میبینیم، گزارشهایی شبیه اینکه بگذارید کودکان کودکی را تجربه کنند، زنان نباید دستمایه تبلیغ جنسی کالاها قرار گیرند، پرتکرار شدهاند و ممانعت از فعالیت باندهای ترانزیت کارگر جنسی شدت گرفته است. یکی دیگر از عوارض مهم، اما کمتر شناختهشده عریانی، هتاکی است