
همیشه در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی ماندهاست. در ادامه فال حافظ مخصوص روز ۱۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ از نظر خوانندگان محترم میگذرد.
فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی
چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو
ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی
زیرکی را گفتم این احوال بین خندید و گفت
صعب روزی بوالعجب کاری پریشان عالمی
سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چگل
شاه ترکان فارغ است از حال ما کو رستمی
در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست
ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی
اهل کام و ناز را در کوی رندی راه نیست
رهروی باید جهان سوزی نه خامی بیغمی
آدمی در عالم خاکی نمیآید به دست
عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی
خیز تا خاطر بدان ترک سمرقندی دهیم
کز نسیمش بوی جوی مولیان آید همی
گریه حافظ چه سنجد پیش استغنای عشق
کاندر این دریا نماید هفت دریا شبنمی
شرح لغت: مالامال: پر
۱- حضرت حافظ در بیتهای دوم، هشتم و نهم میفرماید:
کسی از روزگار تیزرو چشم راحتی و آسودگی ندارد. پسای ساقی، جام شرابی بده تا لحظهای غم را فراموش کنم.
چون انسان کامل در این خاکدان نمیتوان یافت. باید از نو گل آدم سرشته شود و جهانی جدید بوجود آید.
گریه حافظ در برابر مقام عشق، ارزشی ندارد، چه در جنب دریای محبت عالم، همانند یکی قطره باران به نظر میرسید.
حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
احساس تنهایی و بی کسی میکنی. به شدت گرفتاری و کارهایت در هم گره خورده است. هرچه تلاش میکنی چارهای نمییابی و همچنان در دام بلا اسیری. بزودی کسی وارد زندگیت میشود و پیشنهاد سازندهای به تو میدهد. تردید مکن و با او همدل شو چرا که او راه نجات تو از این مصیبت است.