
مذاکرات اخیر ایران و آمریکا در رم با تمرکز بر رفع تحریمها و مهار برنامه هستهای تهران، در میانه تهدیدات نظامی و فشارهای داخلی در دولت ترامپ پیگیری شد. در حالیکه برخی مقامات آمریکایی مخالف حمله نظامیاند، اسرائیل خواهان اقدام فوری است. ترامپ تاکتیک «صلح از طریق قدرت» را دنبال میکند، اما اختلافنظرها و حذف موضوع موشکی از مذاکرات، چشمانداز توافقی پایدار را با تردیدهای جدی مواجه کرده است.
فرارو- عبدالله خلیفه الشایجی استاد علوم سیاسی دانشگاه کویت
به گزارش فرارو به نقل از روزنامه القدس العربی، اولویت اصلی ترامپ همچنان بر دیپلماسی و مسیر مذاکره متمرکز مانده است. گفتوگوهای غیرمستقیم با ایران طی هفته گذشته در مسقط و دو روز پیش در رم ادامه یافت؛ مذاکراتی که با محوریت مطالبه تهران برای رفع تحریمها، بهمنظور جلوگیری از تشدید تنش و گزینه نظامی دنبال میشود.
هدف اعلامشده از سوی هر دو طرف، دستیابی به توافقی هستهای پایدار است که بتواند روند پیشروی برنامه هستهای ایران را متوقف سازد. با این حال، چشمانداز گفتوگوهای بلندمدت چندان قطعی به نظر نمیرسد. فشارها بر دولت ترامپ برای دستیابی سریع به توافق، اقدام نظامی یا واگذاری ابتکار عمل به اسرائیل برای توقف فیزیکی برنامه هستهای ایران در حال افزایش است؛ بهویژه در سایه ارزیابیهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل که حاکی از آن است که جمهوری اسلامی اکنون به چرخه کامل هستهای دست یافته و موفق به تولید مقادیر کافی از اورانیوم غنیشده و پلوتونیوم شده؛ دو عنصری که بهطور بالقوه پایههای ساخت سلاح هستهای محسوب میشوند.
آنچه بیش از هر چیز جلب توجه میکند، اظهارات اغراقآمیز سناتور لیندسی گراهام، از چهرههای نزدیک به رئیسجمهور ترامپ بود که مدعی شد: «ایران میتواند ظرف مدت کوتاهی شش بمب اتمی تولید کند و اهداف آن ابتدا اسرائیل و سپس ایالات متحده خواهند بود» در همین حال، چند مقام آمریکایی در گفتوگو با نیویورکتایمز جزئیاتی از اختلافنظرهای درون دولت ترامپ درباره چگونگی مهار برنامه هستهای ایران را فاش کردهاند؛ اختلافاتی که به قلب راهبرد کاخ سفید برای مقابله با تهران بازمیگردد.
توافق هستهای قبلی که با نقش محوری باراک اوباما و از مسیر مذاکرات محرمانه در مسقط و سپس ژنو، نهایتاً در ژوئیه ۲۰۱۵ در وین به امضا رسید، هدف حملات شدید ترامپ قرار گرفت. او این توافق را «بد» خواند و در مه ۲۰۱۸ بهطور رسمی ایالات متحده را از آن خارج کرد؛ اقدامی که زمینهساز اعمال شدیدترین نظام تحریمها علیه ایران شد؛ تحریمهایی که حتی با روی کار آمدن دولت بایدن نیز لغو نشدند و اکنون در مرکز مذاکرات دولت ترامپ قرار دارند.
گزارش تازه نیویورکتایمز پرده از شکاف عمیق در میان تصمیمسازان دولت ترامپ درباره نحوه مواجهه با برنامه هستهای ایران برداشت. پیت هگست، وزیر دفاع و تولسی گبارد مدیر اطلاعات ملی آمریکا با اجرای حمله نظامی مشترک با اسرائیل علیه تأسیسات هستهای ایران در ماه مه مخالفت کردهاند. در مقابل، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، گامی فراتر نهاد و مستقیماً از ترامپ خواست تا از عملیات گستردهای حمایت کند که شامل حملات هوایی و اعزام نیروهای ویژه برای تخریب مراکز هستهای ایران باشد؛ درست مشابه آنچه چند ماه پیش در خاک سوریه اجرا شد.
در سوی دیگر این اختلافنظرها، مایکل والتز، مشاور امنیت ملی و ژنرال کارالا، فرمانده ستاد مرکزی ارتش آمریکا حامی اجرای حمله نظامی علیه ایران بودند. شواهد نشان میدهد که دولت ترامپ بهطور هدفمند در حال طراحی اقدامات پیشدستانه برای راهاندازی یک جنگ روانی و رسانهای تمامعیار علیه تهران بود؛ راهبردی که ترامپ آن را «صلح از طریق قدرت» مینامید و بهعنوان اهرمی برای پیشبرد مذاکرات تحت فشار مورد استفاده قرار میداد. در این چارچوب، کاخ سفید عمداً به سوی تشدید بحران انسانی و اعمال محاصره اقتصادی حرکت کرد؛ اقداماتی که دسترسی ایران به منابع حیاتی همچون آب، غذا و دارو را هدف قرار میداد. این سیاست، بهطور آشکار، از الگوی مورد استفاده اسرائیل در غزه الهام گرفته شده بود؛ الگویی که هدف آن وادار ساختن حماس به پذیرش شروط اسرائیل از طریق فشار فزاینده انسانی است.
وزارت دفاع ایالات متحده دومین ناو هواپیمابر خود به نام «کارل وینسون» را به منطقه دریای عرب و تنگه راهبردی بابالمندب اعزام کرده است. این ناو به ناو هواپیمابر «هری ترومن» ملحق شده که پیشتر در دریای سرخ مستقر شده بود و هدایت عملیاتهای هوایی گسترده از جمله دهها حمله روزانه علیه مواضع نیروهای حوثی را بر عهده دارد. در تازهترین مورد، بامداد جمعه گذشته بندر نفتی رأس عیسی هدف حمله هوایی قرار گرفت که در پی آن دستکم ۷۴ نفر کشته شدند. با وجود این فشار نظامی سنگین، نیروهای حوثی همچنان به پرتاب موشکهای مافوق صوت بهسوی تلآویو و قدس ادامه میدهند.
در موازات این آرایش نظامی، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس بهطور رسمی از برگزاری دور نخست مذاکرات میان ایالات متحده و ایران در مسقط و نیز دور دوم آن که دو روز پیش در رم برگزار شد، حمایت کردهاند. با این حال، این کشورها بهصراحت به طرفین آمریکایی و ایرانی اعلام کردهاند که اجازه نخواهند داد نیروهای ایالات متحده از خاک، فضای هوایی یا بنادر آنها برای اجرای هرگونه عملیات نظامی علیه ایران استفاده کنند.
در تحولی کمسابقه طی چند دهه اخیر، شاهزاده خالد بن سلمان، وزیر دفاع عربستان سعودی با سفری رسمی به تهران، پیام مکتوبی را از سوی پادشاه سعودی به رهبر جمهوری اسلامی ایران تسلیم کرد. شاهزاده خالد، که فرزند پادشاه عربستان و برادر ولیعهد محسوب میشود، حامل پیامی بود که در آن بر لزوم تقویت مناسبات دوجانبه تأکید شده بود. آیتالله خامنهای، رهبر ایران در این دیدار، گسترش روابط تهران و ریاض را اقدامی مهم توصیف کرد و گفت این تعاملات میتواند برای هر دو کشور منافع مشترک به همراه داشته باشد. وزیر دفاع سعودی همچنین با مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران و سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، دیدار و گفتوگو کرد.
در این میان، به نظر میرسد افشای جزئیاتی از برنامههای نظامی اسرائیل از سوی ترامپ با هدف اعمال فشار، تعویق اقدامات نظامی و ایجاد فضای تنفس برای دیپلماسی و مذاکره صورت گرفته باشد. پیامی که ترامپ از کاخ سفید برای بنیامین نتانیاهو فرستاد، بهروشنی نشاندهنده مخالفت او با حمایت از حملات اسرائیل علیه تأسیسات هستهای ایران بود؛ مخالفتی که ریشه در ملاحظات امنیتی، منطقهای و راهبردی دارد؛ چرا که خطر گسترش دامنه جنگ همچنان جدی است.
در عین حال، دونالد ترامپ خطوط قرمز خود را حفظ کرده و بار دیگر تأکید کرده است که ایران نباید به سلاح هستهای دست یابد. با اینحال، چالش اساسی پابرجاست: ایران همچنان از انحلال کامل برنامه هستهای خود خودداری میکند و رفع تحریمها را خواستار است. از سوی دیگر، مذاکرات محدود به پرونده هستهای باقی مانده و برنامه موشکی ایران از دستور کار گفتوگوها کنار گذاشته شده؛ مسألهای که برای جنگطلبان دولت ترامپ، با وجود فشارهای فزاینده نتانیاهو، قابل پذیرش نیست.