سردار رادان با ادای "انشاالله به درک واصل شده باشد" موجی از تشویق‌ها و انتقادات را به جان خرید.
محمد ماکویی؛ خود من، تحفه‌ای هم نباشم، با ادبیات اینچنینی مشکل دارم و این مشکل به دلایل زیر باز می‌گردد:
از کودکی ما را با " بدان را نیک دار‌ای مرد هشیار؛ که نیکان خود بزرگ و نیک روزند" بزرگ کرده‌اند.
اگر بخواهیم همانند آموزگاران به بیان معنی بیت بالا بپردازیم باید بگوییم که بیت به این نکته اشاره می‌کند که در رفتار و کردار و گفتار با آدم‌های بد باید مراقب باشیم، زیرا هر آدم معمولی، که هشیار هم نیست، جواب خوبی را با خوبی و جواب بدی را با بدی میدهد و اصلا لازم نمی‌بیند پند و اندرز سعدی را آویزه گوش و روح و روان نماید.
در این باره داستان لقمان که ادب را از بی ادبان یاد گرفت را هم داریم که بر این نکته گواهی میدهد که کردار و گفتار خوب را هم می‌توان از بد کاران و بزهکاران و مجرمان آموخت و از آن‌هایی که زبانشان جز به دشنام و فحش و هتاکی باز نمی‌شود و لذا نباید آدمی در اثر کثرت و شدت معاشرت و مواجهه با بد‌های اجتماع جوری بار بیاید که گویی یکی از ایشان شده است!
مالک اشتر هنگامی که با مردی مواجه می‌شود که او را نشناخته مورد توهین قرار میدهد به مسجد می‌رود و دعا می‌کند که خدا او را به راه راست هدایت کند و امام علی (ع) وقتی تف به صورتش پرتاب می‌شود از کشتن دشمن سر باز می‌زند تا به جای دستور خدا کار را وفق قضاوت شخصی پیش نبرده باشد!
دومین مورد این است که وقتی کسی "به درک واصل شد" را در قاب صدا و سیما و در حالی که می‌داند میلیون‌ها نفر در حال حاضر شنونده صدای او هستند و بیش از این‌ها در آینده غایب این سخنان را خواهد شنید، می‌گوید این سو تفاهم (شاید هم تفاهم) را در شنوندگان عزیز ایجاد می‌کند که برخورد پلیس در خفا با مجرمان خطر ناک، یا غیر خطر ناک، چگونه است و واقعا یک پلیس، بر اساس "اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی. بر آورند غلامان او درخت از بیخ" با آن‌هایی که دستگیر می‌کند چگونه تا خواهد کرد.
نکته آخر هم این است که هر پلیسی باید نسبت به وظیفه خود اگاه باشد و تا جایی که ممکن است از حکم دادن پرهیز نماید.
پلیس باید مجرم یا متهم را دستگیر کرده و تحویل عدالت دهد و این با قاضی است که کسی را آزاد یا اعدام کرده و یا حکمی بین این دو برایش در نظر بگیرد.
اگر خدای ناکرده این سلسله مراتب به هم بخورد و پلیس با فکر اینکه کاری که قرار است آخر بشود بهتر است همان اول شود تا از صرف هزینه‌های غیر لازم و ضروری پیشگیری شود به استقبال خلافکاران و مجرمان برود ممکن است اتفاقات بسیار بدی در جامعه بیفتد؛ به ویژه اینکه حتی دادگاه‌ها هم ممکن است خطا و اشتباه کرده و قربانی را در جای مجرم و بیگناه را در عوض گناهکار به سزای اعمال نکرده برسانند!
