
در پی کاهش حمایت آمریکا از اوکراین و متحدانش، اروپا ناچار به تجدیدنظر در راهبردهای امنیتی خود شده است. نشست شورای اروپا در مارس منجر به توافقی کلیدی برای افزایش سرمایهگذاریهای دفاعی و نقشآفرینی مستقیمتر در اوکراین شد. اروپاییها برنامهای را برای کاهش وابستگی به واشنگتن و تقویت توان دفاعی مستقل خود تدوین کردهاند، در حالی که همزمان با ایالات متحده در قالب ناتو همکاری میکنند تا از هماهنگی و انسجام استراتژیک بهره ببرند.
فرارو- ایوو اچ دالدر مدیر عامل شورای جهانی امور شیکاگو و سفیر سابق ایالات متحده در ناتو
به گزارش فرارو به نقل از نشریه فارن پالیسی، در پی تغییر جهت ناگهانی ایالات متحده و کاهش حمایت از اوکراین و متحدان قدیمیاش، رهبران اروپایی ناچار شدهاند بهطور جدی در راهبردهای امنیتی خود تجدیدنظر کنند. برای اروپاییها، دیگر امید به پشتیبانی واشنگتن بهتنهایی کافی به نظر نمیرسد. اکنون اروپا باید نقش مؤثرتری در تقویت اوکراین ایفا کرده و ابتکار عمل را برای حفاظت از خود در برابر تهدیدات آتی به دست بگیرد.
نشست فوقالعاده شورای اروپا در ششم مارس به توافقی کلیدی ختم شد: کشورهای اروپایی متعهد شدند تا چه بهطور مستقل و چه در قالب همکاریهای جمعی، منابع لازم برای توسعه سریعتر توان دفاعی خود و حمایت مستمر از اوکراین را فراهم کنند. این تصمیمها نقش محوری دارند، زیرا بدون سرمایهگذاری کافی، دستیافتن به امنیت پایدار عملاً غیرممکن است.
بااینحال، تزریق منابع مالی تنها بخشی از چالش است. پرسش اصلی همچنان باقی است: آیا اروپا میتواند بدون حمایت ایالات متحده امنیت اوکراین را تضمین کند و مسئولیت دفاعی خود را بهطور کامل به عهده بگیرد؟ این دو هدف نیازمند برنامهریزی دقیق و زمان قابلتوجه است؛ بهویژه هدف دوم که میتواند سالها طول بکشد. اگرچه سیاستهای دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ اروپا را به مسیر استقلال امنیتی سوق داد، رهبران اروپایی میتوانند با رویکردی مبتکرانهتر، پیشنهاداتی به واشنگتن ارائه کنند که بهسادگی قابل رد کردن نباشد.
نخست، اروپا میتواند با تعهد به اعزام یک نیروی نظامی قابلتوجه به اوکراین، پیام روشنی برای بازدارندگی در برابر هرگونه تجاوز احتمالی روسیه ارسال کند. این نیرو میتواند بخشی از توافقی گستردهتر برای خاتمه دادن به درگیریها باشد و نقش کلیدی در تضمین امنیت اوکراین و ثبات منطقه ایفا کند. دوم، رهبران اروپایی باید یک جدول زمانی دقیق برای انتقال مسئولیتهای اصلی دفاعی به خود تدوین کنند، بهطوری که اروپا بتواند در بلندمدت با استقلال کامل از منابع و پشتیبانی خارجی، امنیت خود را تضمین کند.
برای حمایت از تلاشهای دیپلماتیک جهت پایان دادن به جنگ اوکراین، اروپا باید متعهد به اعزام چهار تیپ زرهی با تجهیزات کامل و پشتیبانی گسترده هوایی شود. این حضور نظامی با سامانههای پیشرفته پدافند هوایی و موشکی تقویت خواهد شد. هدف اصلی این اقدام، ارسال پیامی روشن به روسیه مبنی بر بازدارندگی و ارائه تضمینی قوی به اوکراین است که در صورت ازسرگیری درگیریها، اروپا بدون تأخیر دست به اقدام خواهد زد.
نخست، اوکراین باید بهعنوان یکی از بازیگران اصلی در تمامی مراحل مذاکراتی که به آتشبس منتهی میشود، حضور داشته باشد. همچنین، کشورهای اروپایی که نیروهای خود را در اوکراین مستقر میکنند، باید کاملاً در جریان جزئیات این مذاکرات و نتایج آن قرار بگیرند تا تصمیمات استراتژیکشان بر پایه اطلاعات دقیق و شفاف باشد. دوم، توان نظامی اوکراین نباید موضوع محدودیت قرار گیرد. هرگونه توافق با روسیه باید حفظ و تقویت قابلیتهای دفاعی اوکراین را تضمین کند. علاوه بر این، کمکهای غرب به ارتش اوکراین باید بهطور مستمر ادامه یابد، چراکه وجود یک نیروی نظامی قدرتمند برای تضمین صلحی بلندمدت ضروری است.
سوم، نیروهای نظامی اروپایی باید تحت فرماندهی و کنترل ناتو عمل کنند، حتی اگر ایالات متحده تصمیم به عدم مشارکت در عملیاتهای زمینی بگیرد. این تصمیم تضمین میکند که هماهنگی، استانداردهای عملیاتی و یکپارچگی در استقرار و مأموریتها حفظ شود. ارتشهای اروپایی تجربه گستردهای در اجرای مأموریتهای ناتو و رهبری ایالات متحده دارند و این رویکرد یکپارچه، مؤثرترین راه برای انجام عملیاتهای پیچیده و دشوار است.
ایالات متحده همواره مخالفت خود را با تلاشهای مکرر اروپا برای ایجاد ساختارهای فرماندهی موازی اعلام کرده و تأکید داشته که تمامی توانمندیهای رزمی پیشرفته اروپا باید در چارچوب ناتو یکپارچه بمانند. برای موفقیت مأموریت و دستیابی به صلحی پایدار، نیروهای اروپایی مستقر در اوکراین نیاز دارند که به فرماندهی و کنترل ناتو، دادههای اطلاعاتی، تجهیزات پشتیبانی و دیگر منابع استراتژیک دسترسی کامل داشته باشند. این امر تضمین میکند که عملیاتها با هماهنگی و کارآیی بالاتری اجرا شده و از بروز اختلال در فرماندهی یا تصمیمگیری جلوگیری شود.
در نهایت، ایالات متحده باید تعهد کامل خود به ماده ۵ پیمان ناتو را حفظ کند. هرگونه حمله مسلحانه علیه یک عضو ناتو باید با واکنش قاطع و دفاع جمعی مواجه شود. اروپا نمیتواند خطر کاهش توان بازدارندگی خود را با اعزام پیشرفتهترین تجهیزات به اوکراین بپذیرد، مگر اینکه اطمینان داشته باشد که ایالات متحده همچنان در خط مقدم تعهدات دفاعی ناتو باقی خواهد ماند. این تضمین باید در بالاترین سطح تأیید شود تا همزمان با تقویت امنیت در اوکراین، بازدارندگی و امنیت کل اروپا همچنان برقرار بماند.
در بلندمدت، اروپا باید مسئولیت اصلی دفاع از خود را به دست بگیرد. دههها سرمایهگذاری ناکافی باعث شده که اروپا برای پذیرش این مسئولیت مهم کاملاً آماده نباشد، چه برسد به اینکه نقش پیشرو در دفاع از قاره خود ایفا کند. متحدان اروپایی باید به یک برنامه زمانی مشخص متعهد شوند که در آن روند انتقال مسئولیتهای دفاعی از ایالات متحده به اروپا به تدریج عملی شود. این فرآیند از طریق سه گام کلیدی پیش خواهد رفت.
نخست، تا پایان سال ۲۰۲۵، نیروهای اروپایی باید جایگزین ۲۰،۰۰۰ نیروی آمریکایی شوند که پس از حمله گسترده روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲ به اروپا اعزام شده بودند. این تعهد به شرطی قابل اجرا است که نیروهای اروپایی به اوکراین اعزام نشوند، زیرا اروپا توان کافی برای اجرای همزمان هر دو مأموریت در این بازه زمانی را ندارد.
دوم، تا پایان این دهه، کشورهای اروپایی عضو ناتو باید تأمین ۷۰ تا ۸۰ درصد از نیروها و قابلیتهای نیروی واکنش سریع ناتو را بر عهده بگیرند. این شامل ظرفیت استقرار تقریباً ۷۵ هزار نیروی آماده در عرض ۱۰ روز، ۲۲۵ هزار نیرو در طی ۳۰ روز و ۴۰۰ هزار نیرو در شش ماه میشود. همه این نیروها باید آمادگی کامل، آموزشهای پیشرفته و تجهیزات لازم برای عملیاتهای رزمی سنگین و پایدار را داشته باشند.
در نهایت، تا پایان سال ۲۰۳۲، متحدان غیرآمریکایی ناتو باید ۷۵ درصد از تسهیلات استراتژیک پیشرفته مورد نیاز را تأمین و مستقر کنند. تاکنون، ایالات متحده برای چندین دهه بخش عمدهای از این قابلیتهای کلیدی مانند حملونقل هوایی سنگین، سوخترسانی هوایی، اطلاعات و هدفگیری، نظارت و شناسایی پیشرفته، دفاع هوایی و موشکی یکپارچه را در اختیار ناتو قرار داده است. برای اینکه اروپا بتواند مسئولیت اصلی دفاع از خود را به عهده بگیرد، کشورهای اروپایی باید بهطور جدی در این داراییهای استراتژیک سرمایهگذاری کنند. این امر به ایالات متحده اجازه میدهد این قابلیتها را در سایر نقاط موردنیاز مستقر کند و در عین حال، توان اروپا برای حفظ امنیت داخلی افزایش یابد.
نخست، ایالات متحده باید متعهد شود که کاهش نیروها و توانمندیهای خود در اروپا را طی یک بازه پنج تا دهساله به صورت تدریجی و حسابشده انجام دهد. این کاهش باید تنها زمانی عملی شود که قابلیتهای جدید اروپایی به طور کامل مستقر شده باشند. علاوه بر این، واشنگتن باید ضمانت دهد که همچنان سهم مهمی از مسئولیت دفاع جمعی را بر عهده خواهد داشت. این شامل ارائه حمایت مستمر از تسهیلات استراتژیک ایالات متحده میشود، حتی پس از آنکه اروپا نقش اصلی در تأمین امنیت خود را به دست گیرد.
دوم، ایالات متحده باید متعهد شود که همچنان رهبری ساختار کلی فرماندهی ناتو (SACEUR) و تمامی فرماندهیهای نیروهای زمینی، هوایی و دریایی را بر عهده داشته باشد، حتی اگر اصلاحاتی در ساختار فرماندهی اعمال شود. با وجود اینکه کشورهای اروپایی بخش عمدهای از بار دفاع ناتو را متحمل خواهند شد، تعهد آمریکا به حفظ یکپارچگی فرماندهی و کنترل، که ستون اصلی انسجام و هماهنگی در ناتو است، همچنان حیاتی خواهد بود.
در نهایت، ایالات متحده باید تأیید کند که همچنان شالوده بازدارندگی هستهای ناتو را حفظ خواهد کرد، از جمله ادامه استقرار نیروهای هستهای در اروپا به عنوان بخشی از ترتیبات اشتراکگذاری هستهای ناتو. این تضمین باعث میشود که موضع بازدارنده ناتو، با همکاری سایر متحدان هستهای و غیرهستهای همچنان قدرتمند باقی بماند.
اکنون زمان آن فرارسیده که یک توافق فراآتلانتیکی جدید شکل بگیرد؛ توافقی که در آن اروپا نقش اصلی در تأمین امنیت قاره را به عهده گیرد و ایالات متحده نیز این انتقال مسئولیت را تسهیل کند. هرچند ممکن است کاخ سفید در ابتدا با این جدول زمانی انتقال مسئولیت مخالفت کند، اما پذیرش این طرح میتواند عزم اروپا را برای مدیریت امنیت خود تقویت کند و زمینهساز روابط فراآتلانتیکی قویتر و مدرنتر شود.