
تعداد تجمعکنندگان مقابل دفتر یکی از مراجع تقلید این قدر کم است به حدی که میتوان شمردشان نشان میدهد چقدر در اقلیت محضاند و تنها صدایشان را بلند میکنند که آن هم معلوم نیست با آن شرع حداکثری که دنبال آن هستند چقدر تطابق دارد. چه خودجوش باشد و چه ساماندهی شده حداقل بیست سی نفر دیگر جمع کنند بعد تجمع کنند و اگر قرار بر تجمع باشد، اجازه دهند میلیونها زن و دختر ایرانی که جریمه و باطوم در پوشش را اهانت به خود میدانند نیز، تجمع کنند.»
ویدئویی از تجمع حدود بیست نفر در مقابل دفتر آیتالله جوادی آملی درباره ابلاغ نشدن قانون حجاب منتشر شده است.
عصر ایران در یادداشتی درباره این تجمع آورده است: چند خانم که شمارشان شاید به ۲۵ نفر هم نرسد در مقابل دفتر آیتالله جوادی آملی - مرجع تقلید و نویسنده تفسیر ۸۰ جلدی قرآن کریم- تجمع کردند تا درباره اجرا نشدن قانون حجاب اتمام حجت کنند!
خانم سخنران هم با انتقاد از سکوت علما مدعی شد رییس جمهوری در مقابل قانون صریح اسلام قد علم کرده است.
دنیا وارونه شده حالا ده پانزده نفر با مرجع تقلید اتمام حجت میکنند و کار خود را شبیه اعتراض دختر گرامی پیامبر میدانند در حالی که آن بحثی بود بین حضرت زهرا با خلیفه اول بر سر حق خودشان و مصداقا باغ فدک، چون دخت گرامی نبی متعلق به خود میدانست و خلیفه مدعی بود پیامبر ارثی بر جای نگذاشته و حضرت ادلهای آوردند در اثبات حقشان و در واقع مقابل قدرت مطالبهگری کردند نه این که نعوذ بالله خواستار برخورد با مردم شوند!
جدای این روز روشن به رییس جمهوری متدین کشور تهمت میزنند و مدعی اسلام هم هستند و سخن سعدی علیه الرحمه فرا یاد میآید که گر تو قرآن بدین نمط خوانی/ ببری رونق از مسلمانی...
سرکار خانم ناشناس به رییس جمهوری تهمت زده، چون عالیترین مقام رسمی بعد از رهبری در مقابل اسلام قد علم نکرده بلکه گفته قانون حجاب و در واقع بگیر و ببند و باطوم و جریمه بر سر حجاب را نمیتواند اجرا کند. همان قانونی که متضمن برخورد با میلیونها دختر و زن ایرانی است و به پاسبانان اجازه میدهد درباره پوشش آنها به جای خودشان و همسران و پدرانشان تصمیم بگیرند و جریمه کنند و بنا به مصالح امنیتی و بیم تنشهای شدید اجتماعی در وانفسای تحریم و گرانی و کرایه خانه و قیمت گوشت و هزار بدبختی دیگر که خیلیها را از شور زندگی انداخته به درستی مسکوت گذاشته شده، چون کافی است یک مهسای دیگر از آن بیرون بیاید تا کشور دچار آشوب شود و اجرای آن جز خوراک هر روزه به تلویزیونهای خارجی و مصداق تشویش اذهان نیست.
از سوی دیگر در تاریخ تشیع سابقه نداشته چند خانم برای مراجع تقلید تعیین تکلیف کنند و، چون خودشان سراپا سیاه میپوشند از حکومت بخواهند میلیونها زن و دختر این سرزمین مثل آنان بپوشند و ندانند در افغانستان طالبان هم به زور پلیس نیست بر اساس باور و جغرافیا یا خواست مردان یا هر دلیل دیگر است نه به ضرب و زور قانون حجاب که در هیچ یک از ۵۶ کشور اسلامی دیگر هم چنین معجون مضحکی تصویب نشده.
قانون حجاب به این شکل قابل اجرا نیست و محجبهها هم منتقد آناند، چون اتفاقا باعث شده خانمهای باحجاب احترام و امنیت گذشته را نداشته باشند و جامعه را دوپاره میکند و معاون اجرایی رییس جمهوری به درستی به بندی از سیاستهای کلی نظام اشاره کرده که بر قابل اجرا بودن قانون تأکید دارد. پوشش تابع عرف است و عرف هم مشخص است.
همین که شمار این جماعت این قدر کم است به حدی که میتوان شمردشان نشان میدهد چقدر در اقلیت محضاند و تنها صدای شان را بلند میکنند که آن هم معلوم نیست با آن شرع حداکثری که دنبال آن هستند چقدر تطابق دارد.
چه خودجوش باشد و چه ساماندهی شده حداقل بیست سی نفر دیگر جمع کنند بعد تجمع کنند و اگر قرار بر تجمع باشد اجازه دهند میلیونها زن و دختر ایرانی که جریمه و باطوم در پوشش را اهانت به خود میدانند نیز تجمع کنند. مردان هم میآیند، چون اینان برادران و پدران و همسران و دوست دارانی دارند که این جماعت قلیل به آنها هم بی احترامی میکنند.
هر چند نیاز به تجمع میلیونی نیست و جامعه ایران پوست انداخته و با رعایت پوشش عرفی زیر بار ناقانون حجاب نمیرود که نه با فرهنگ ایرانی سازگار است و نه با آموزههای دینی و به قصد ترساندن نصف جمعیت نوشته شده و ربطی هم به شرع و دین ندارد، چون هیچ مجازات دنیوییی برای این موضوع در شرع تعیین نشده و این یک قانون زمینی است که مجلس برخاسته از اقلیت تصویب کرده است.