
عکسهای سد کرج که حدوداً آب شرب پنج میلیون تهرانی را تامین میکند میبینم لرزه بر اندامم میافتد.
امیر جدیدی در هم میهن نوشت: چند روز پیش یکی از همکارانم را با حالی آشفته و رویی زرد دیدم. رسم رفاقت و همکاری به جا آوردم و گفتم خدا بد نده؟ نه گذاشت و نه برداشت و گفت: «خانه خراب شدیم. چهار روز است که آب خانهمان قطع شده. به اداره آب زنگ میزنیم میگویند فشار آب پایین آمده و باید منبع و پمپ بگذارید. از آن طرف همسایهها با هم دعوا دارند و شارژ معمول ساختمان را هم پرداخت نمیکنند. اهل و عیال رفتهاند خانه مادرزن و من هم هر شب با یک باکس آب معدنی به خانه میروم.»
دیروز که مهر گزارش تصویری از حیات رو به موت سد کرج منتشر کرد حرفهای رفیقم دوباره توی مخم رفت. گوشی تلفن را برداشتم و در چند محله تهران به فامیل و دوست آشنا زنگ زدم. سیستم آماریام را طوری انتخاب کردم که فاصله طبقاتی و شمال شهر و جنوب شهر در نتیجه تاثیر نداشته باشد.
خلاصه آنکه صدی نود جواب تماسهایم این بود که تقریباً از حدود یک سال پیش فشار آب تهران افت چشمگیری داشته و بیشتر آپارتماننشینهای تهرانی خانههایشان را به منبع آب و پمپ آب مجهز کردهاند.
حالا که عکسهای سد کرج که حدوداً آب شرب پنج میلیون تهرانی را تامین میکند میبینم لرزه بر اندامم میافتد. خاطرم هست تا همین چند سال پیش از هر تهرانی میپرسیدید وضعیت آب تهران چطور است؟ خاطره دیدارش از آخرین سفر به چالوس و دیدار میدانیاش از سد کرج را با آب و تاب تعریف میکرد.
اصلاً انگار یک قانون نانوشته بود که همین که به سد میرسی باید ماشین را به شانه خاکی بیاوری و کله بکشی و آب سد را چک کنی و بعد به راه ادامه بدی. این دیدار و این گزارش گاهی آنقدر چالشبرانگیز میشد که بابت چهار خط و سه خطی که رد آب روی دیواره کوه انداخته بود بین طرفین مذاکره کار به دعوا میکشید.
حالا، اما آب تهران دارد تمام میشود. یا بهتر است بگویم داریم تمامش میکنیم. انگار با همین پمپها به جان این سد افتادیم و داریم شیره جانش را میکشیم.
این را از روی عکسها و خطهایی که بر صورت کوه افتاده است هم میشود فهمید. حواسم هست که احتمالاً مسئولان حواسشان به همه چیز هست. اما شما هم حواستان باشد آب که تمام شود دیگر با تعطیلی و دو درجه کمتر و اینها قضیه حل نمیشود.