فرارو- پایگاه خبری-تحلیلی "میدل ایست آی" در گزارشی با اشاره به تداوم یافتن کارزار قتل و نسل کشی رژیم اسرائیل در غزه و لبنان و تلاشهای گسترده صهیونیستها جهت توسعه دامنه جنگ در منطقه و حتی تقابل مستقیم با ایران و کشاندن پای آمریکا به این مساله، به طور خاص این نکته را مورد اشاره قرار داده که در جامعه اسرائیل شاهد وجود نوعی فرهنگِ نهادینه شده نسلکشی و خونریزی هستیم. فرهنگی که هیچ چشم اندازی را برای صلح متصور نیست و صرفا با استفاده از کشتار به دنبال تثبیت و حراست از موقعیت خود است.
در این رابطه، به زعم میدل ایست آی اشتباه خواهد بود اگر فکر کنیم که اسرائیل صرفا با افرادی نظیر شهید یحیی سنوار و یا جنبش حماس مشکل دارد. بلکه برعکس، این رژیم و جامعه آن به دنبال حذف کلیت ملت فلسطین هستند. اساسا جامعه بینالمللی نیز در خوانش رفتارهای مقامهای ارشد سیاسی و نظامی اسرائیلی در بحبوحه تحولات جاری در منطقه، باید این نکته را مد نظر داشته باشند.
به گزارش فرارو به نقل از میدل ایست آی؛ برای چیزی بیش از یک سال، دستگاههای امنیتی اسرائیل تاکید داشتند که "یحیی سنوار" رهبر جنبش حماس در نوار غزه، در تونلهای زیرزمینی پنهان شده و یک سپر انسانی را با استفاده از اسرای اسرائیلی برای خود درست کرده است. آنها حتی مدعی شدند که امکان دارد یحیی سنوار لباس زنان را پوشیده باشد و سر و صورتش را پنهان کرده باشد!
با این حال، برخلاف تمامی این ادعاها، یحیی سنوار در وسط میدان جنگ با اسرائیل در تاریخ ۱۶ اکتبر به شهادت رسید. او در حال نبرد مستقیم با نظامیان اسرائیلی بود و هیچ اسیر اسرائیلی نیز در اطرافش نبود. او لباس رزم به تن داشت. مسائلی از این دست سبب شدند تا واقعه شهادت یحیی سنوار ماهیتی نمادین به خود بگیرد و وی در مقام یک اسطوره ظاهر شود که در میدان جنگ به شهادت رسیده است.
زمان و نمادین بودن شهادت یحیی سنوار موجب شد تا خیلی زود شاهد باشیم که توجهات از جبهه لبنان به سمت غزه معطوف شود. از یک سو، خانوادههای اسرای اسرائیلی و رئیس جمهور آمریکا، واقعه شهادت یحیی سنوار را به مثابه رویدادی که میتوان آن را جهت اعمال فشار به حماس برای آزادسازی اسرای اسرائیلی در نظر گرفت، ارزیابی کردند. در حقیقت، دیدگاه آنها این بود که یکچینین تحول بزرگی میتواند جان اسرای اسرائیلی را به خظر بیندازد و هر چه سریعتر باید کاری کرد.
از سوی دیگر، اعضای راستگرای پارلمان اسرائیل (کِنست) واقعه شهادت یحیی سنوار را توجیهی برای نشان دادن تاثیر وحشیگری و اعمال خشونت بیشتر علیه مردم فلسطین ارزیابی کرده و از این رهگذر سعی در توجیه اقدامات اسرائیل در نوار غزه داشته اند. حتی اگر این طیفها با یک توافق مبادله اسرا موافقت کنند هم این مساله در راستای اهداف کلان آنها با محوریت اشغال غزه و شهرک سازی در آن است.
این نکته که سرنوشت اسرای اسرائیلی چه خواهد بود مشخص نیست. با این حال، بر اساس آنچه ما تاکنون از ابتدای کارزار نسل کشی و جنایت صهیونیستها در نوار غزه دیده ایم، اسرائیل در ماجرای پیدا کردن محل حضور یحیی سنوار برای مدت حدودا یک سال، یک ناکامی آشکار اطلاعاتی را تجربه کرد و اکنون نیز شهادت یحیی سنوار بیش از هر چیز دیگری نویددهنده تشدید عدم قطعیتها برای اسرائیل است. اسرئیل بیش از یک سال است که علیه نوار غزه دست به کشتار و قتل میزند و غیرنظامیان زیادی را از بین برده است.
در این رابطه، باید اذعان کرد که جامعه اسرائیلی از یک فرهنگ نسلکشی قدرتمند برخوردار است که این مساله قابل تامل است.
در شبکه ۱۲ اسرائیل، تحلیلگر صهیونیست "آمیت سگال" تنها اندکی پس از تایید خبر شهادت یحیی سنوار گفت که "این موفقیت تا حد زیادی ریشه در این مساله داشته که اسرائیل به حرف هیچکس به مدت یک سال گوش نداد و راهبرد نظامی خود را ادامه داد و از حصول یک توافق آتش بس با حماس خودداری کرد. موضوعی که علیرغم تمامی فشارهای بین المللی محقق شد".
نوزادان، زنان و هزاران فلسطینی ساکن در نوار غزه که بدون هرگونه توجیه و دلیلی جان خود را از دست دادند در این معادله گنجانده نمیشوند (از سوی صهیونیستها). ظاهرا این بهایی است که مردم فلسطین بایستی در ازای انفعال جامعه بین المللی در زمینه متوقف ساختن کارزار نسل کشی رژیم اسرائیل بپردازند. جالب است که نه تنها افراطیون و دست راستیهای اسرائیلی بلکه دیگر طیفهای سیاسی و اجتماعی در اسرائیل نیز دیدگاه مشخصی ندارند که چه تعداد زن و کودک در نوار غزه باید کشته شوند تا در قالب جنگ غزه شاهد برقراری آتشبس باشیم.
در شرایط کنونی شاهدیم که هزاران فلسطینی در شمال نوار غزه از گرسنگی حاد رنج میبرند. به هر بخش از جامعه اسرائیل که نگاه میکنیم، نوعی فرهنگ نسل کشی در حال تقویت شدن است. فرهنگی که در قالب آن افراد، کشتار انسانهای بیگناه را به مثابه مقدمهای برای اینکه به ادعای آنها این انسانها تبدیل به تروریست نشوند، توجیه میکنند!
بدتر از همه اینکه با هر عملیات نظامی اسرائیل، چه اخلاقی یا غیراخلاقی، چه به اهدافش برسد یا نرسد، افکار عمومی در فلسطین اشغالی بیش از پیش طرفدار و حامی ایده توسعه و گسترش جنگ علیه مردم فلسطین میشوند.
اسرائیل در جریان حمله پیجری چند وقت قبل خود به لبنان به عینه نشان داد که هیچ اهمیتی را برای جان انسانهای بیگناه و کشتار آنها در مقیاس وسیع قائل نیست. این عملیات صرفا معطوف به نظامیان و نیروهای حزب الله لبنان نبود و تهدیدات جدی را نیز علیه غیرنظامیان به همراه داشت.
عجیب اینکه این جنایت سبب شد تا سطح حمایتها از توسعه کارزار جنگ و درگیری در جبهه شمالی اراضی اشغالی در میان افکار عمومی صهیونیست افزایش قابل توجهی پیدا کند. از این رو، به آنهایی که فکر میکنند ماجرای شهادت یحیی سنوار نوعی سرخوشی را در جامعه اسرائیل ایجاد کرده و میتواند به کارزار نسل کشی این رژیم خاتمه دهد باید بگوییم که شما در اشتباهید.
"عاموس هارل" کارشناس نظامی نشریه صهیونیستی "هارتض" در گزارشی که کمتر از یک روز پس از انتشار خبر شهادت یحیی سنوار منتشر شد تاکید کرد که نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل اکنون فرصتی مناسبی را برای توسعه دامنه جنگ و تقابل با ایران و به طور خاص حمله به سایتهای اتمی این کشور و درگیری با نیروهای ینابتی تهران در اقصی نقاط منطقه پیدا کرده است. بر اساس محاسبات نتانیاهو، حتی اگر حمله به ایران تاثیرات ویرانگری را برای کل منطقه هم داشته باشد، هیچ دلیلی ندارد که متوقف شود.
هم احزاب دولتی و هم احزاب مخالف در اراضی اشغالی قویا از توسعه دامنه جنگ در منطقه حمایت میکنند. یائیر گولان رهبر حزب چپ میانه دموکراتیک اسرائیل، حتی قبل از نتانیاهو، از حمله زمینی گسترده به لبنان حمایت میکرد.
جدای از مساله حصول توافق مبادله اسرا، هیچ مناظره و بحث سیاسی در اسرائیل برای پایان جنگ در جریان نیست. حتی در مواجهه با تهدیدات ناشی از حمله به سایتهای اتمی ایران که میتواند تبعات جهانی داشته باشد، جامعه اسرائیلی به خود اجازه نمیدهد که با یکچنین مسالهای مخالفت کند.
عجیب اینکه یک بحث دقیق و روشن در اسرائیل با محوریت این مساله که تبعات اقتصادی و منطقهای در صورت اقدام اسرائیل علیه ایران برای این رژیم و متحدانش چه خواهد بود، وجود ندارد. گویی همه در فلسطین اشغالی به صورت کورکورانه از آنچه دولت نتانیاهو میگوید تبعیت میکنند.
عجیب است که در شرایط فعلی مهمتریت بحثی که در اسرائیل در جریان است، توسعه دامنه مرزهای این رژیم از غزه تا کرانه باختری و جنوب لبنان است. به بیان دیگر، اصلیترین مخالفت علیه نتانیاهو در وضعیت کنونی از ناحیه راستهای افراطی مطرح میشود که تاکید دارند اسرائیل باید در نوار غزه و جنوب لبنان شهرک سازی کند و کرانه باختری را نیز به قلمرو اشغالی خود ملحق نماید.
از این رو، تلاشهای رهبران جهان برای پایان دادن به جنگ غزه، تا حد زیادی با یک سد و مانع قوی رو به رو است و آن هم نهادینه شدن فرهنگ نسل کشی در جامعه اسرائیل است. فرهنگی که مایل به توقف کشتارها نیست. در عوض، صهیونیستها مایل به توسعه دامنه جنگ و حتی کشاندن پای آمریکا به یک جنگ مستقیم با ایران هستند.
فرهنگ نسل کشی و انتقامجویی صهیونیستها صرفا به یحیی سنوار و جنبش حماس محدود نیست و کل فلسطینیها را هدف قرار میدهد. اسرائیل تا زمانی که با مانعی جدی رو به رو نشود، به کارزار قتل و نسل کشی خود ادامه میدهد. این رژیم به خیال خود دنبال ایجاد یک خاورمیانه جدید است که در آن موقعیت هژمونیک داشته باشد.
فرهنگ نسلکشی در جامعه اسرائیل با گذشت زمان بدتر خواهد شد و در نهایت کلیت ملت فلسطین را هدف قرار میدهد. بیش از یک سال از جنگ غزه و جنایتهای غیراخلاقی و غیرانسانی که در این جنگ علیه مردم فلسطین با همدستی غرب رخ داده، میگذرد. در این رابطه هیچگونه محاسبه و یا ملاحظهای نیز لحاظ نمیشود. اکنون هم دلیلی برای توقف این روند از سوی اسرائیل وجود ندارد.