علی عیدی پور، کارشناس روابط بین الملل در یادداشتی در جماران نوشت:
عملیات موشکی «وعده صادق ۲» جمهوری اسلامی ایران علیه اسرائیل در ۱۰ مهر، گمانه زنیها در مورد نحوه و نوع پاسخ اسرائیل به ایران را در پی داشته است. آنچه که از نوع پاسخ اسرائیل مهمتر است و ماباید به آن بپردازیم این است که استراتژی اسرائیل در قبال ایران چیست؟
جمهوری اسلامی ایران از بدو تاسیس، دفاع از آرمان فلسطین را وظیفه خود دانسته و در این مسیر از تمام توان خود استفاده کرده است. دفاع و حمایت همه جانبه جمهوری اسلامی ایران از آرمان فلسطین در یک سال گذشته وارد سطح جدیدی شده که در نهایت منجر به تقابل مستقیم با اسرائیل شد. عملیات موشکی وعده صادق ۲ تقابل جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل را به اوج خود رسانده است. تحت این شرایط طبیعی است که اسرائیل قصد مقابله با جمهوری اسلامی ایران را داشته باشد، اما این مقابله با یک راهبرد حساب شده صورت میگیرد.
اسرائیل برای رویارویی با جمهوری اسلامی ایران از استراتژی «توان فرسایی» استفاده خواهد کرد. این استراتژی بر این مبنا است که حریف را در وضعیتی قرار دهید تا توان و ظرفیت آن به مرور زمان تحلیل رود. این تحلیل توان حریف دو کارکرد ویژه دارد: اول این که توان حریف در وضعیتی که شما تعیین کرده اید مصرف میشود و حریف قادر به تعقیب اهداف دیگر خود نیست. دوم این که بر اثر تحلیل رفتن تدریجی توان، حریف قادر نیست به شما ضربه بزند و تهدیدی علیه شما باشد. توجه به این نکته حیاتی است که منظور از توان، صرفا جنبه نظامی آن نیست، بلکه مجموع توانمندیهای اقتصادی، نظامی، تکنولوژیک، سیاسی، دیپلماتیک، تولیدی، تجاری و... یک کشور مد نظر است.
در دو هفته اخیر سناریوهای مختلفی برای پیش بینی نوع و نحوه پاسخ اسرائیل به ایران مطرح شده اند. حمله به تأسیسات هسته ای، حمله به پایگاههای نظامی و موشکی، حمله به نیروگاهها و زیرساختها، حمله به تاسیسات نفتی و انرژی ایران از جمله مهمترین این سناریوها است. این که اسرائیل کدام گزینه را مورد هدف قرار دهد در ماهیت موضوع تغییری ایجاد نمیکند، بلکه شدت و گستردگی حمله اسرائیل، موضوع اصلی است. اسرائیل به گونهای پاسخ میدهد که ایران را تحریک کند تا مجددا به اسرائیل حمله کند. به بیان بهتر، اسرائیل سعی میکند ایران را وارد یک چرخه کنش و واکنش کند تا از این طریق توان ایران را در گذر زمان فرسوده کند. قطعا تعداد زیادی از افراد با این گفته که نوع هدف مورد حمله مهم نیست مخالف هستند.
خیلی از کارشناسان معتقدند که باید بین اهداف مورد حمله تمایز قائل شویم. استدلال ایشان این است که اگر اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران حمله کند، جمهوری اسلامی ایران دکترین هستهای خود را تغییر خواهد داد. در پاسخ باید گفت که اتفاقا اسرائیل به شدت خواهان این است که جمهوری اسلامی ایران دکترین هستهای خود را تغییر دهد و با خروج از NPT به سمت تولید بمب اتمی برود. در این صورت اجماع علیه ایران شکل میگیرد و این همان هدف غایی اسرائیل است. اسرائیل تا زمانی به تأسیسات هستهای ایران حمله نمیکند که توان فنی و تجهیزات نظامی کافی و لازم را در اختیار نداشته باشد و زمانی که این توانایی را داشته باشد قطعا به این تاسیسات حمله میکند.
امروز توان و ظرفیت دیپلماسی ما که میتوانست در مسیر پیگیری و تحقق اهداف برنامه هفتم توسعه قرار داشته باشد، در کلاف سردرگم خاورمیانه گرفتار شده است. بدون تردید تعدادی از عزیزان معتقدند که اگر اسرائیل علیه ایران حملهای انجام داد، ایران باید به گونهای پاسخ دهد تا توازن قوا و بازدارندگی حفظ شود. بحث این است که اصلا موضوع بازدارندگی مطرح نیست، بلکه موضوع درگیر کردن ایران در یک چرخه فرسایشی است. قطعا و بدون تردید نیروهای مسلح کشورمان توان و آمادگی کافی و لازم برای ضربه زدن به اسرائیل را دارند و این توان به خوبی در دو عملیات موشکی و پهپادی در فروردین ماه امسال و عملیات وعده صادق ۲ در مهر به خوبی به نمایش گذاشته شد. اگر با دقت و ریزبینی به تحولات منطقه بنگریم، متوجه میشویم که یک همسویی و هم نظری برای تضعیف ایران وجود دارد. استراتژی توان فرسایی اسرائیل علیه ایران دقیقا در راستای منافع اکثریت کشورهای منطقه است. از عربستان و بحرین و مصر و اردن گرفته تا امارات متحده عربی و قطر و ترکیه همه از تضعیف ایران سود میبرند. در سوی دیگر ماجرا، استراتژی توان فرسایی ایران مورد تایید و حمایت همه جانبه آمریکا است.
برای نمونه، کمتر از دو هفته بعد از عملیات وعده صادق ۲، وزارت خارجه و وزارت خزانه داری آمریکا همزمان تحریمهای جدید را علیه ایران وضع کردند. اگر جمهوری اسلامی ایران وارد چرخه فرسایشی طراحی شده از طرف اسرائیل شود، از یک طرف حمایتهای سیاسی- دیپلماتیک، مالی و تسلیحاتی کشورهای غربی به سود اسرائیل وارد عرصه میشوند؛ و از طرف دیگر فشارهای سیاسی-دیپلماتیک به علاوه انواع تحریمها علیه ایران به کار گرفته میشوند.
هدف نهایی استراتژی توان فرسایی اسرائیل علیه ایران، تضعیف همه جانبه و خارج کردن ایران از مسیر توسعه است. در عرصه سیاست خارجی که بازیگران رقیب از حیله و مکر علیه ما استفاده میکنند، لازم است که ما هم زیرک و حیله گر باشیم. در جنگل نظام بین الملل دولتهایی موفق هستند که همزمان هم شیر هستند و هم روباه.