اعتماد نوشت: درست روزهای ابتدایی اکران فیلم «شهرک» نحوه تبلیغات این فیلم در تلویزیون خبرساز شد، البته حواشی حول معرفی یک فیلم نکته تازهای نیست، اما برای «شهرک» بعضی چیزها به نظر جدید میآمد، پخش تنها یک تیزر برای «شهرک» در طول اکران از صداوسیما، در تاریخ تلویزیون نظیر ندارد و بیشتر از آنکه حاشیهساز باشد پرسشبرانگیز است.
واقعا مسوولان صداوسیما درباره معرفی فیلمها به مخاطبان از صداوسیما چه فکری کردهاند که فقط یک تیزر را به فیلم در حال اکران اختصاص میدهند؟ یعنی واقعا فکر میکنند با یک تیزر تماشاگران در سینماها سرریز میشوند پس سه تیزر یا بیشتر به این فیلم ندهیم؟ اصلا صداوسیمایی که خودش برای معرفی کارهایش به در و دیوار میزند و تبلیغاتش را در سطح شهر آویزان میکند، صداوسیمایی که به گفته محمدمهدی عسگرپور رییس هیات مدیره خانه سینما، آمار مخاطبان سریالهایش تک رقمی شده چرا فیلمسازان باید به این رسانه خالی از مخاطب آگهی بدهند و انتظار جذب مخاطب را داشته باشند؟ ما با چند کارشناس سینما در این باره صحبت کردیم و نظرشان را در این مورد جویا شدیم که در ادامه نظرشان را میخوانید.
سعید خانی تهیهکننده سینما و مدیرعامل شرکت پخش «خانه فیلم» که سه فیلم «سه کام حبس»، «تصور» و «پرونده باز است» درباره منع استفاده از تبلیغات شهری، تلویزیونی برای بعضی فیلمها میگوید: متاسفانه دیگر باور کردیم به اینکه مدیران ما درک درستی از محصولات فرهنگی ندارند، درحالی که همه جای جهان برای کالای فرهنگی خود چه در تلویزیون و چه در سطح شهر با قیمتهای پایین و گاهی رایگان، باکسهای تبلیغاتی اختصاص میدهند و مدیران فرهنگی متعهد هستند برای فیلمها تبلیغ کنند، اما در ایران تعریف برای تبلیغ فیلمها را نداریم، همانطور که خودتان در سطح شهر ملاحظه میکنید ارزش تبلیغ محصولات تجاری بیشتر از محصولات فرهنگی میباشد.
این مدیر پخش به صحبتهایش ادامه میدهد: طبیعتا با چنین نگاه سلبی و با این تفکر ما هم هیچ اقدامی نمیتوانیم انجام بدهیم. یادم میآید زمان آقای ضرغامی کمی فضا برای تیزر فیلمها به مراتب بهتر بود و فیلمها براساس سیاستگذاری سازمان، تعداد تیزر تبلیغاتی رایگان داشتند، اما در حال حاضر نه تنها تیزر رایگان نمیدهند که آن میزان قیمتی که به معرفی فیلم در تلویزیون اختصاص پیدا میکند فقط کفاف تبلیغ یک تیزر فیلم را میدهد. امروز برای فیلم «شهرک» یک تبلیغ، فردا برای فیلم دیگری سه تبلیغ درنظر میگیرند هیچ فرقی نمیکند، چون با این تعداد هیچ تاثیری برای دیده شدن فیلم ندارد.
خانی افزود: من فکر میکنم تفکری در حال حاضر وجود دارد که با سینما مشکل بنیادین دارد و نمیخواهد سینما برپا و برقرار باشد. این تفکر میخواهد سینما را تعطیل کند.
او در ادامه صحبتش درباره راهکار استفاده از تبلیغات برای فیلمهایش گفت: ما برای فیلمهایمان متکی به فضای مجازی هستیم که خب فیلتر است و بخش عمدهای از مخاطبان را از دست دادهایم و هیچ امکان دیگری برای تبلیغات نداریم، به عبارت دیگر فقط فضای مجازی و خود سینماها هستند. این تهیهکننده سینما در ادامه درباره تفاوت تبلیغ محصولات تجاری و فرهنگی میگوید: نکته مهمی که برای تبلیغات فیلمها باید درنظر گرفت این است که تبلیغ محصول فرهنگی با تجاری فرق میکند. کالای فرهنگی برای معرفی خود به مخاطبان مدت کوتاهی فرصت دارد و زیاد وقت ندارد در نتیجه حمایت از این محصولات بیشتر باید باشد که متاسفانه وقتی میگویم مدیران ما درک درستی از فرهنگ ندارند در همه ابعاد آن صدق میکند، به نظر میرسد آنها باید به بلوغ فرهنگی برسند تا بدانند جامعه نیاز به کالای فرهنگی دارد پس برای اطلاعرسانی آن به مخاطب باید حمایت کنند.
او گفت: چهار ماه ابتدای امسال فروش سینما خیلی خوب بود. با فرا رسیدن ماه محرم سینما دچار افت گیشه شد. امیدوارم شورای صنفی نمایش همچون سال گذشته، برای ادامه سال برنامهریزی درستی در چینش اکران داشته باشد تا شاهد اکران خوبی در ادامه سال باشیم.
غلامرضا موسوی رییس انجمن تهیهکنندگان مستقل سینمای ایران میگوید: یک آگهی تلویزیون حداقل باید بین ۴۰۰ تا ۸۰۰ بار از شبکههای مختلف سیما پخش شود تا تاثیرگذاری لازم را داشته باشد، آگهی کمتر از تعداد ۴۰۰ اثری در بخش تبلیغات و معرفی فیلم به مخاطب ندارد.
او در ادامه با بیان اینکه یک آگهی برای تبلیغ فیلم از تلویزیون بیشتر به شوخی میماند، گفت: بعضی فیلمسازها تصمیم گرفتند بهرغم تبلیغات خوبی که صداوسیما به فیلمهایشان اختصاص داده، آگهی فیلمشان را به صداوسیما ندهند، چون هیچ نتیجه و اثربخشی در معرفی فیلمهایشان به مردم و مخاطبان ندارد، چراکه تبلیغات تلویزیونی اگر قرار است اثربخشی داشته باشد باید به تعداد بالا باشد. این تهیهکننده سینما در بخش دیگری از صحبت خود درباره مشکلات پخش آگهی از تلویزیون ایران گفت: واقعیتش را بخواهید تلویزیون ایران با تهیهکنندگان فیلمهای در حال اکران قراردادی منعقد میکند که به شرطی به فیلمهای شما آگهی رایگان تعلق میگیرد که آگهی فیلمهای شما از ماهواره پخش نشود که اگر آگهی فیلم شما از ماهواره پخش شود نرخ آگهی رسمی از شما دریافت میشود، از آنجایی که نرخ رسمی آگهی فیلمها هم به شدت بالاست برای تهیهکنندهها صرف نمیکند که با این قیمتهای سرسامآور به تلویزیون آگهی بدهند.
از طرف دیگر رسانههای ماهوارهای از آنجایی که از سازندگان فیلم کسب اجازه نمیکنند و خودشان تیزر فیلمها را از سایتها گرفته و کاملا رایگان از رسانهشان پخش میکنند، آنها به اسم حمایت از سینمای ایران سازندگان فیلمها را دچار مشکل میکنند. این گرفتاری است که ما با تلویزیون و تبلیغات فیلمهایمان داریم.
رییس انجمن تهیهکنندگان مستقل در ادامه میگوید: هم از این نظر و هم اینکه دیگر آگهیهای تلویزیون تاثیرگذاری چندانی در بین مردم ندارد بعضی فیلمسازان تصمیم گرفتند به صداوسیما آگهی ندهند.
موسوی همچنین درباره حمایت شهرداری از فیلمهای در حال اکران هم گفت: متاسفانه باید اذعان داشت برخلاف شهردارهای دیگر تهران، آقای زاکانی هیچ ارتباطی با هنر ندارند و تیم ایشان از کارهای فرهنگی هیچ حمایتی نمیکنند. موسوی تاکید کرد، شاید برخی شهرداران قبلی مستقیم شخصیت کامل فرهنگی نداشتند، اما مشاوران باهوشی داشتند و خودشان نیز به اهمیت فرهنگی معتقد بودند. آقای زاکانی به گمان من هیچ شناخت فرهنگی ندارد و مشاوران فرهنگی یا ندارند یا مشاوران نمیتوانند مشاور دقیق بدهند. شهر تهران، شهری بزرگ است که نیازهای فرهنگی ویژه دارد و شهرداری که این مسائل را نمیشناسد، به شهروندان لطمه اساسی وارد میسازد.
اما سیدجمال ساداتیان تهیهکننده سینما با بیان اینکه بعد از فیلم «متری شیش و نیم» فیلمی کار نکرده و در حال حاضر فیلم هم برای پخش ندارد، میگوید: ما کلا برنامه توسعه فرهنگی در کشور نداریم آنچه داریم فقط شعارهایی است که زمینه اجرایی ندارد و از واقعیت جامعه دور است. در چند سال گذشته در تلویزیون سیاستهای اجرایی آن تابع نظر مدیریتهایی بود که منصوب میشدند. از همین منظر در مقطعی که آقای لاریجانی مدیر صداوسیما بود، حوزه فرهنگ، سینما و موسیقی را میشناخت شاید به دلیل مقطعی که در وزارت ارشاد بوده این شناخت را پیدا کرده بود، نگاهش به حوزه موسیقی، تئاتر به خصوص سینما خیلی تاثیرگذارتر از مدیرانی بود که بعد از ایشان آمدند. البته زمان آقای ضرغامی هم عملکرد ایشان قابل قبول است. در دوره مدیریت این دو بزرگوار هم پخش فیلمهای ایرانی از سیما خوب بود و هم پخش تیزرهای تبلیغاتی فیلمها با کثرت پخش میشد، به همین دلیل تعاملی بین اهالی سینما و تلویزیون وجود داشت، متاسفانه در مدیریت بعد از این آقایان به دلیل بد عمل کردن مدیران تلویزیون رابطه اهالی سینما با تلویزیون روز به روز کمتر شد، تقریبا الان در نقطه نزدیک به صفر است.
ساداتیان میگوید: به این نکته هم باید اشاره کرد که ما در کشور از فقدان مدیریت فرهنگی رنج میبریم، بر فرض اگر قرار است از سینمای ملی حمایت کنیم نقش ارگانهای موثر مثل تلویزیون و شهرداری کجا باید خود را نشان دهند؟ صداوسیما به دلیل نشر فراگیر ش در کل کشور باید با پخش تبلیغات رایگان فیلمهای در حال اکران به رسالت ملی خود عمل کند. اگر معتقد به حمایت تولیدات داخلی هستیم، باید در عمل اعتقاد خود را نشان دهیم نه اینکه در شعار قهرمان ملی باشیم و لی در عمل دشمن تولید داخلی باشیم. این پخشکننده میگوید: نحوه پخش محصولات فرهنگی خیلی متفاوت است با محصولات صنعتی، صاحبان سرمایههای بزرگ به دلیل گردش مالی مکفی که دارند قدرت پرداخت هزینههای سنگین صداوسیما را دارند ولی فیلمهای سینمایی با این گردش مالی بسیار کم چگونه میتوانند با محصولات صنعتی رقابت مالی داشته باشند.
هر وقت مسوولان تلویزیون مثل گذشته با پخش تیزرهای مکفی تبلیغات از فیلمهای در حال اکران حمایت کردند میشود گفت مسوولان تلویزیون جهت آشتی ملی قدم برداشتهاند. این سینمادار در ادامه میگوید: در حال حاضر شهرداریکه انواع و اقسام تبلیغات را بر در و دیوار شهر دارد چقدر حاضر است برای کل فیلمهای در حال اکران بیلبورد تبلیغاتی اختصاص دهد؟ همه میدانیم فیلم باید توسط رسانههای جمعی به مخاطب معرفی شود و در مرحله بعد انتخاب با مخاطب است ولی ما شاهد هستیم صداوسیما و شهرداری بسیار گزینشی عمل میکنند. در نظر بگیرید با تمام سختیهایی که فیلمساز برای دریافت مجوز ساخت و نمایش در سینما تحمل میکند، برای گرفتن امکانات تبلیغات با راهی بهشدت دشوارتر در صداوسیما و شهرداری مواجه است. فیلمساز و تهیهکننده مگر چقدر تحمل دارند که بتوانند این همه فشارهای مختلف را بپذیرند؟
به اعتقاد ساداتیان، همین امر باعث میشود فیلمساز برای نجات سرمایهاش جهت پخش تبلیغات فیلمش به شبکههای خارجی متوسل شود. وقتی همه دربها بسته است، تهیهکننده چارهای جز این ندارد، عملا این عملکرد غلط مسوولان صداوسیماست که همه تهیهکنندگان به سمت شبکههای خارجی هدایت میکنند، مطمئن باشید اگر مسوولان روی خوشی نشان دهند مثل گذشته همه برای معرفی فیلم خود از ابزار داخلی استفاده میکنند.
او در انتها میگوید: میخواهم بگویم این پازلی است که خود مسوولان درست کردهاند و شرایط را هر روز برای اهالی سینما غامض و پیچیدهتر میکنند. نمونهاش مهاجرتی که این روزها کشور شاهد آن است. خب یکبار از خودمان پرسیدیم چرا تمایل به مهاجرت در بین مردم بیشتر شده است؟ وقتی به لحاظ اجتماعی سیاسی، اقتصادی مردم را در تنگنا قرار میدهیم طبیعی است که به مهاجرت فکر کنند.
ساداتیان میگوید: الان تعدادی فیلم است که در صورت اکران شدن میتوانند گیشه پر رونقی داشته باشند ولی به دلیل اینکه بعضی از عوامل آن فیلمها در شبکههای اجتماعی فعال بودند و حرفی زدهاند، جلوی نمایش آن فیلمها را گرفتهاند، در زمانی که آن بازیگر در فیلم بازی میکرد قطعا هیچ مشکلی نداشت امروز از نظر شما آن بازیگر مشکلدار شده است حالا چرا خسارت آن را باید مردم و تهیهکننده پرداخت کنند؟ به نظرم در حوزه سینما با مجهولات بیشماری دست و پنجه نرم میکنیم و هر روز هم به تعداد آن اضافه میشود.