ما معمولاً برای فرار از واقعیت به سینما میرویم. وقتی میتوانیم در سرزمینهای خیالی قرون وسطایی پرسه بزنیم یا به کهکشانها سفر کنیم، چرا به شغلهای بینتیجه، مشکلات در روابط و بیماریهای همه گیر جهانیمان فکر کنیم؟ با این حال، گاهی اوقات دوست داریم فیلمهایی را تماشا کنیم که واقعیت (گاهی اوقات غم انگیز) زندگی زمینی ما را به یادمان میآورند.
به گزارش روزیاتو، در حالی که جامعه جهانی تا حدود زیادی از همه گیری کووید ۱۹ عبور کرده است، شاید عجیب به نظر برسد که بخواهیم زمان بیشتری را صرف تماشای داستانهایی مربوط به پاندمیها و بیماریها کنیم، اما گاهی اوقات تماشای تصویرسازیهای هالیوودی از زندگی واقعی انسان ها، بسیار سرگرم کننده یا آرامش بخش است.
بیماری همه گیر کووید -۱۹ جهان را برای همیشه تغییر داد و اهمیت، توجه و محبوبیت بیسابقهای به فیلمهای متمرکز بر بیماریهای همه گیر جهانی بخشید. چیزی که به نظر میرسید داستانهای علمی تخیلی باشند اکنون به یک واقعیت روزمره تبدیل شده است.
اگر میخواهید نسخه خشنتر یک پاندمی را تماشا کنید تا احساس بهتری داشته باشید که حداقل در حال فرار از دست زامبیها نیستید، یا اگر فقط تعلیق و هیجان فیلمهای پاندمیک را دوست دارید، شانس با شما یار است. در اینجا برخی از بهترین فیلمها در مورد ویروسها و بیماریهای همه گیر را رتبهبندی کرده ایم.
برخی از بهترین آثار ترسناک اتمسفریک در خارج از آمریکا خلق شده اند. REC در اسپانیا فیلمبرداری شده و بعدها با عنوان Quarantine برای بازار آمریکا بازسازی شد که اصلاً بد نیست، اما فاقد تمام نکات ریز و جزیی است که نسخه اصلی را به چنین داستان بینقصی تبدیل میکند. این فیلم ترسناک توسط خوامه بالاگورو و پاکو پلازا کارگردانی شده و فیلمنامه آن توسط خوامه بالاگورو و لوئیزو بردخو نوشته شده است. این فیلم روایتگر یک گزارشگر تلویزیونی و فیلمبردارش است که شیفت شب را در یک ایستگاه آتش نشانی مشغول تهیه یک گزارش مستند هستند.
از بازیگران سرشناس این فیلم میتوان به مانوئلا ولاسکو، فران ترزا و خورخه – یمام سرانو اشاره کرد. بعد از اینکه ماموران آتش نشانی به تماسی از یک آپارتمان پاسخ میدهند، تیم فیلم برداری و اولین پاسخ دهندگان خود را در کنار ساکنانی میبینند که به ویروس مرموزی آلوده شدهاند که آنها را به زامبیهایی خونخوار تبدیل میکند. REC یک فیلم پرتنش و تاثیرگذار است که پیچ و خمهای زیادی دارد، به خصوص با آن پایان تکان دهنده اش!
برخی از فیلمها داستانی منحصر به فرد را روایت میکنند در حالی که از یک سناریوی ناامید کننده به عنوان پس زمینه استفاده میکنند. Death in Venice فیلمی بسیار ترسناک درباره مردی است که عاشق پسری میشود که ویژگیهای زنانهاش به طرز غیرقابل توضیحی فریبنده هستند. داستان در زمان شیوع وبا در ونیز اتفاق میافتد. این فیلم به نویسندگی و کارگردانی لوچیانو ویسکونتی و با کمک نیکولا بادالوکو و بر اساس رمانی به همین نام نوشته توماسمان ساخته شده است.
بازیگران این فیلم ایتالیایی شامل چهرههای شناخته شده برای طرفداران هالیوود نمیشوند مگر اینکه شما یک علاقمند به سینمای اروپا و به خصوص ایتالیا باشید، اما بازیهای قوی درک بوگارد، رومولو والی، و مارک برنز به خوبی دستان را باورپذیر میسازد.
این فیلم داستان گوستاو فون اشنباخ، آهنگساز مشهوری را روایت میکند که برای تعطیلات به ونیز سفر میکند. گوستاو در حالی که شهر تحت تاثیر همه گیری وبا قرار گرفته است، با علاقه وسواسی که به پسری جوان پیدا میکند، گرفتار شده است. این مرد که تمایلی به پذیرش احساسات خود ندارد، با خاطراتی از انسجام هنری و انحطاط تدریجی جسمی و روحی دست و پنجه نرم میکند.
فیلمهای زیادی به شیوع «مرگ سیاه» نپرداخته اند، اما این فیلم داستان غمانگیز شیوع طاعون خیارکی را روایت میکند، بیماری مهلکی که اروپا را ویران کرد و در عرض پنج سال نزدیک به ۲۵ میلیون نفر را به کام مرگ فرستاد. این فیلم تاریخی یک درام فانتزی به کارگردانی کریستوفر اسمیت و نویسندگی داریو پولونی است. این فیلم پر از ستارگان پرکار هالییود است؛ از جمله بازیگرانی، چون شان بین، ادی ردمین و کاریس ون هوتن.
داستان در اوج قرن چهاردهم اتفاق میافتد، جایی که یک راهب جوان مجبور میشود به گروهی از شوالیهها بپیوندد که در ماموریتی برای بررسی شایعات در مورد یک روستای دورافتاده که به نظر میرسد تحت تاثیر طاعون قرار نگرفته، هستند. در طول سفرهایشان، این گروه باید با وحشت این همه گیری مواجه شوند در حالی که یک جادوگر مرموز با قدرت زنده کردن مردگان، قرار است زندگی آنها را به جهنمی زنده تبدیل کند. فیلم Black Death که یک اثر تاریخی است، علم را برای بررسی ایمان و پیچیدگیهای اخلاقی در مورد بقای شخصیتها نادیده میگیرد.
قبل از اینکه کووید -۱۹ باعث وحشت جهانی شود، ما قبلاً با پاندمی مشابهی مواجه شده بودیم. شیوع آنفلوانزای مرغی در سال ۱۹۹۷ در هنگ کنگ آغاز شد و در اوایل دهه ۲۰۰۰ به اوج خود رسید. Flu یک سناریوی خیالی را به تصویر میکشد که در آن، این بیماری بسیار بدتر از آن چیزی است که در واقعیت بوده است. این فیلم توسط کیم سونگ سو با کمک لی یانگ جونگ نوشته و کارگردانی شده است و استعدادهایی مانند جانگ هیوک، سو آی و ما دونگ سئوک در آن ایفای نقش کرده اند.
این فیلم شیوع سویه کشنده H ۵ N ۱ را در شهر بوندانگ به تصویر میکشد. با گسترش ویروس مانند آتش سوزیهای از کنترل خارج شده، یک پزشک و یک متخصص اپیدمی باید برای یافتن درمان و جلوگیری از فاجعهای بزرگتر تلاش کرده و با زمان مسابقه بدهند. فیلم هرگز هدف رسیدن به درمان را از دست نمیدهد و فیلمنامه عالی که با یک تدوین عالی ترکیب شده، در عین به نمایش گذاشتن پیامدهای مخرب این ویروس بسیار مسری و تلاش برای مهار آن، به فیلم آسرعت روایت بینقصی میبخشد.
فیلمهای بسیار کمی در موضوع همه گیری، شیوع بیماری را از یک نقطه نظر واحد بررسی میکنند. اکثر فیلمهای این فهرست نگاهی کلی به یک بیماری همه گیر دارند که زندگی مردم را تحت تاثیر قرار میدهد؛ حتی اگر یک جانشین مشخص به جای جامعه روایتگر این فاجعه باشد نیز ما شاهد مشکلات و رنجهای مردم عادی خواهیم بود. با این حال، فیلم Blindness مسیر بسیار متفاوتی را در پیش میگیرد. این فیلم به کارگردانی فرناندو میرلس و براساس رمان خوزه ساراماگو ساخته شده است.
در این فیلم، ما خود را در شهری بینام و نشان میبینیم که نابینایی ناگهانی ساکنان، آن را فرا میگیرد. داستان اصلی در یک بیمارستان اتفاق میافتد، در شرایطی که بیماران بیشتری در این مکان جمع میشوند و آن را به یک اردوگاه کار اجباری تبدیل میکنند.
یک مرد نابینا با اسلحه همه را مجبور میکند تا خواسته او را انجام دهند در حالی که افراد تحت تاثیر قرار نگرفته تمام تلاش خود را میکنند تا زنده بمانند. این فیلم ناامید کننده به آرامی از کشمکش اصلی فرار میکند تا نشان دهد که جامعه سقوط کرده و تنها مردان نابینا با عصای بزرگتر میتوانند خود را پادشاه بنامند. این فیلم به این دلیل قابل توجه است که به هیچ یک از شخصیتهای داستان نامی نمیدهد.
Bird Box یک فیلم تریلر پساآخرالزمانی از سوزان بیر است که بر اساس فیلمی ساخته جاش مالرمن در سال ۲۰۱۴ به همین نام ساخته شده است. در این فیلم ساندرا بولاک در نقش اصلی داستان پاهر میشود، جایی که او و دو فرزند خردسالش سفری خطرناک را برای یافتن پناهگاهی امن آغاز میکنند، پس از اینکه پدیدهای ناشناخته جامعه را نابود کرده و تقریباً همه را وادار به خودکشی میکند.
تنها را نجات چیست؟ آنها باید چشم بسته باقی بمانند؛ در غیر این صورت در معرض خطر ابتلا به این بیماری مرموز قرار میگیرند. این فیلم شامل فلاش بکهایی است که پنج سال قبل و شروع ظهور این بیماری یا موجود و تاثیرات فاجعه بار و چگونگی زنده ماندن شخصیت بولاک را نشان میدهد.
این فیلم که به اندازه کافی خونریزی دارد که در ژانر وحشت جای گیرد، یک پاندمی وحشتناک فراطبیعی را به تصویر میکشد و ترس از گرفتار شدن در آن موج میزند. اگرچه Bird Box نقدهای متفاوتی از سوی منتقدان دریافت کرد که معتقد بودند فیلم به اوج پتانسیل روایی خود نمیرسد، اما خیلی زود در ۲۸ روز پس از انتشار در نتفلیکس، به پربینندهترین فیلم این پلتفرم تبدیل شد. در سال ۲۰۲۰، جاش مالرمن دنباله رمان جعبه پرنده با نام Malorie را نوشت که گفته میشود اقتباس سینمایی آن در نتفلیکس در حال ساخت است.
در فیلم ترسناک علمی تخیلی The Crazies ساخته جرجای رومرو محصول سال ۱۹۷۳، یک شهر کوچک در پنسیلوانیا توسط ارتش قرنطینه و راههای منتهی به آن مسدود میشود، پس از آنکه شهروندان این شهر به طور تصادفی در معرض یک ویروس دست ساز قرار میگیرند که باعث میشود آنها دیوانه و به طرز وحشتناکی خشن شوند.
آتش نشانان محلی و کهنه سربازان جنگ ویتنام، دیوید و کلنک و همسر باردار دوید، جودی، تلاش دارند قبل از اینکه به این ویروس مبتلا شوند، از این شهر آشوب زده فرار کنند و این موضوع منجر به درگیری شدیدی بین این گروه از نجات یافتگان و سربازان میشود.
این کارگردان افسانهای ژانر وحشت، فیلمنامه The Mad People را برای این فیلم هیجانانگیز اقتباس کرده و ذاستان را به گونهای تغییر داده که سلاح بیولوژیکی ارتش در کانون داستان قرار گیرد. The Crazies روی عواقب نشت محصولات زیستی تمرکز میکند که منجر به همه گیری هولناکی میشود که در آن، مبتلایان به جنون و دیوانگی میرسند و نتیجه آن تماشای داستانی است که ترس را تا ستون فقراتتان پیش میبرد و دائم از خود میپرسید که چه کسی قربانی بعدی ویروس خواهد بود. این فیلم در ادامه به جایگاه یک کالت کلاسیک دست یافت و الهام بخش بازسازی سال ۲۰۱۰ با بازی تیموتی اولیفانت شد.
من افسانه هستم (I Am Legend) یک فیلم اکشن پساآخرالزمانی محصول سال ۲۰۰۷ با بازی ویل اسمیت است. در این روایت، ویروسی که در اصل برای درمان سرطان ایجاد شده، جهش یافته و اکثر جمعیت زمین را از بین میبرد؛ در حالی که زنده ماندگان را به جهش یافتههایی آدمخوار تبدیل میکند. اسمیت در این فیلم نقش رابرت نویل، ویروسشناس ارتش آمریکا را بازی میکند که به عنوان یکی از آخرین انسانهای آلوده نشده باقی مانده در شهر متروک نیویورک زندگی میکند و این فیلم تلاشهای او برای یافتن درمانی برای این ویروس و در عین حال جلوگیری از دستگیری توسط «جستجوگربان تاریکی» را دنبال میکند.
I Am Legend از جلوههای ویژه کامپیوتری برای ثبت دیدگاه کارگردان فرانسیس لارنس از شهری که پس از چند سال متروکه شده، استفاده میکند، هر چند که همه منتقدان از جلوههای ویژه این فیلم خوششان نیامد. با این حال، بازی اسمیت همانند کاوش فیلم در فروپاشی یک تمدن، مورد ستایش قرار گرفت. نسخه دی وی دی این فیلم دارای یک پایان جایگزین و متفاوت نسبت به نسخه سینمایی است که بسیاری از بینندگان ناراضی را آرام کرد. در اوایل سال ۲۰۲۲، اعلام شد که دنبالهای برای I Am Legend در دست توسعه است و ویل اسمیت نقش خود را تکرار خواهد کرد.
The Andromeda Strain یک فیلم علمی تخیلی محصول سال ۱۹۷۱ به کارگردانی رابرت وایز است که بر اساس رمانی به همین نام اثر مایکل کریشتون نوشته سال ۱۹۶۹ ساخته شده است. این فیلم داستان گروهی از دانشمندان را دنبال میکند که وظیفه آنها بررسی یک عامل بیماری زای دگرجهانی است که از طریق یک ماهواره منتشر شده، خون افراد در معرض خود را به پودر تبدیل میکند و آنها را فوراً از پا در میآورد. با بازی آرتور هیل، جیمز اولسون، کیت رید و دیوید وین، این فیلم به خاطر وفادار بودن به رمان اورجینال مورد تحسین قرار گرفت.
این فیلم همچنین یکی از اولین فیلمهایی بود که از جلوههای بصری کامپیوتری پیشرفته استفاده میکرد، که توسط داگلاس ترومبول طراحی شده بود، کسی که قبلاً در فیلم ۲۰۰۱: A Space Odyssey با استنلی کوبریک همکاری کرده بود. علاوه بر این، این فیام در سال ۲۰۰۳ و توسط انجمن بیماریهای عفونی آمریکا به خاطر دقت علمیاش مورد تحسین قرار گرفت.
آنها گفتند که فیلم «به طور دقیقی ظهور یک عامل مرگبار، تاثیر آن و تلاشها برای مهار آن را شرح میدهد و در نهایت، کار بر روی شناسایی آن و شفافسازی در مورد اینکه چرا برخی افراد در برابر آن مصون هستند را به شکلی معتبر به تصویر میکشد». این فیلم نامزد دو جایزه اسکار از جمله بهترین کارگردانی هنری و بهترین تدوین شد.
فیلم ترسناک Train to Busan محصول سال ۲۰۱۶، یک ماجراجویی وحشتناک را دنبال میکند که طی آن، یک پدر معتاد به کار و دختر خردسالش پس از گرفتار شدن در میانه یک آخرالزمان زامبیها در حالی که در قطار گیر افتاده اند، تلاش دارند به بوسان رسیده و زنده بمانند.
پس از همه گیری ویرانگری که اکثر مردم کره جنوبی را مبتلا کرده است، مردم کم کم به زامبیهای درماندهای تبدیل میشوند و مسافران قطار باید راهی پیدا کنند تا از هجوم بیامان زامبیها جان سالم به در ببرند. اما این موضوع زمانی سختتر میشود که بازماندگان تلاش میکنند قطار را برای پناه گرفتن، به کنترل دربیاورند.
فیلم یون سانگ هو در ادامه به یک موفقیت هنری و تجاری بزرگ دست یافت و به اولین فیلم کرهای سال ۲۰۱۶ تبدیل شد که بیش از ۱۰ میلیون نفر مخاطب جذب میکند. دیلی تلگراف در نقد خود بر فیلم قطار بوسان نوشته است: ” شخصیتهایی که چارهای جز اهمیت دادن به آنها ندارید؟ بیشتر بررسی کنید. جایی برای یک نقد اجتماعی تند؟ دوباره چک کنید. زخمهای ضرب و شتم خونین و گاز گرفتگی؟ بررسی برای بار سوم. ”
یکی از شناخته شدهترین فیلمها در مورد ویروسها در تاریخ سینما، فیلم Outbreak محصول ۱۹۹۵ است، فیلمی در مورد یک بیماری کشنده خونی که در سراسر کالیفرنیا و ایالات متحده پخش میشود. در این فیلم، پزشکان و دانشمندان تلاش میکنند تا درمانی برای این بیماری پیدا کنند، اما برخی از همکاران نظامیشان به اندازه آنها از خودگذشته نیستند و یک ژنرال جنگ طلب سعی میکند از این بیماری به عنوان یک سلاح زیستی برای جنگ استفاده کند.
با به تصویر کشیدن منافع متضاد مقامات اداری و نظامی، Outbreak ممکن است فیلم عجیبی به نظر برسد، اما یک نقد سیاسی گزنده در مورد انگیزه سود بردن از همه گیری است. علاوه بر این، این فیلم پر است از بازیهای عالی از ستارگانی که شامل کوبا گودینگ جونیور، داستین هافمن، مورگان فریمن و رنه روسو است.
راجر ایبرت، منتقد مشهور سینما، پس از انتشار این فیلم، آن را «یکی از بهترین داستانهای ترسناک زمان ما» خواند و وقتی در دوران پاندمی کووید -۱۹ دوباره به محبوبیت رسید و در مارس ۲۰۲۰ به چهارمین فیلم پرفروش نتفلیکس تبدیل شد، مشخص شد نظر ایبرت در مورد آن درست بوده است.
فیلمهای پاندمیک و ویروسی چیز جدیدی نیستند. فیلم The Last Man on Earth (که نباید آن را با سریالی تلویزیونی به همین نام اشتباه گرفت) در سال ۱۹۶۴ و با بازی وینسنت پرایس ساخته شد و داستان دکتر رابرت مورگان را روایت میکند که در دنیایی که یک بیماری باعث مرگ نیمی از مردم و زامبی شدن نیم دیگر شده، تلاش دارد زنده بماند اگر چه نسبت به این بیماری ایمن است.
این فیلم اقتباسی از رمان I Am Legend اثر ریچارد ماتیسون است که فیلم ویل اسمیت در همین فهرست و فیلم The Omega Man در سال ۱۹۷۲ نیز بر ایای آن ساخته شده است. با این حال، The Last Man on Earth نه تنها به این خاطر که داستان اورجینال را به وفادارانهترین شکل حفظ میکند، بلکه به این خاطر که بازی وینسنت پرایس فراموش نشدنی است مورد توجه قرار گرفته است.
متاسفانه ماتییسون از دیدگاه کارگردانان فیلم، سیدنی سالکو و اوبالدو بی. راگونا، خوشش نیامد و احساس میکرد که بازیگران به درستی انتخاب نشده اند، هر چند از بازی پرایس تمجید کرد. او حتی تا جایی از نتیجه ناراضی بود که از نام مستعار برای نام خود در تیتراژ به جای نویسنده فیلمنامه استفاده کرد.
اگر میخواهید از این فیلم ترسناک با روایت سریع و پرتنش جان سالم به در ببرید، بهتر است یاد بگیرید که چگونه سریع بدوید. جنگ جهانی زد که یکی از ترسناکترین و سریعترین زامبیهای تاریخ سینما را به تصویر میکشد، در مورد یک کارمند سازمان ملل با بازی برد پیت است که در تلاش برای یافتن ریشه و درمان یک بیماری واگیر زامبی کننده است.
این فیلم براساس رمانی به همین نام از مکس بروکس در سال ۲۰۰۶ ساخته شد و نقدهای مثبتی را برای بازی برد پیت و به نمایش هیجانانگیز زامبیها دریافت کرد که بینندگان را در تمتم مدت روی صندلیشان نیمخیز نگه میدارد؛ سکانسهای حماسی ساخته شده با جلوههای ویژه کامپیوتری از دسته زامبیها به تصاویر نمادین در این ژانر تبدیل شده اند.
در سال ۲۰۱۳ ساخت دنبالهای بر World War Z تایید شد، اما چندین مشکل در توسعه و تولید، باعث به تعویق افتادن این پروژه شد و در سال ۲۰۱۹، پارامونت رسماَ این فیلم را لغو کرد. این تصمیم به ممنوعیت فیلمهایی در مورد زامبی و روح توسط دولت چین نسبت داده شد، موضوعی که تاثیر قابل توجهی بر سود این دنباله میگذاشت.
ظاهراً برد پیت عاشق فیلمهای همه گیری است و شاید به همین خاطر است که دوستش داریم. در فیلم کلاسیک علمی تخیلی ۱۲ Monkeys، جیمز کول (با بازی بروس ویلیس) برای جمع آوری اطلاعات در مورد یک ویروس ساخت بشر که میلیاردها انسان را میکشد، از سال ۲۰۳۰ به دهه ۱۹۹۰ بازگردانده میشود.
این فیلم نگاهی تلخ به یک آینده پساآخرالزمانی دارد، در حالی که کول دیوانه تلقی میشود و در یک مرکز نگهداری از بیماران روانی محبوس میشود. این فیلم به کارگردانیتری گیلیام و با الهام از فیلم کوتاه La Jetée ساخته کریس مارکر در سال ۱۹۶۲ ساخته شده و حاوی بازیهای بینقصی از ویلیس و پیت است که با یک حس کمیک بسیار بجا، جدیت محض داستان را تلطیف میبخشند.
۱۲ میمون شاید سادهترین و سرراستترین داستان را نداشته و شاید تدوین خاصش به سود آن تمام شده باشد، اما با وجود کاستیهایی که دارد، یک شاهکار منحصر به فرد است که ابتکار بصری، مفاهیم قوی و احساسات هیجانانگیز را به شکلی متفاوت با هم ترکیب میکند. این فیلم، بازیگرانش، نویسندگانش و کارگردانش همگی چندین نامزدی دریافت جایزه برای این فیلم (از جمله نامزدی اسکار برای پیت) دریافت کردند. در سال ۲۰۱۵، یک مجموعه تلویزیونی ۱۲ قسمتی با همین نام با بازی آرون استنفورد در نقش اصلی از شبکه Syfy به نمایش درآمد و به مدت چهار فصل ادامه داشت.
بسیاری از فیلمها با موضوع همه گیری بیماری ها، پس از پرده اول به فیلمهای زامبی محور تبدیل میشوند، اما تعداد کمی از آنها به اندازه Dawn of the Dead مورد تحسین قرار میگیرند. این اثر کلاسیک ژانر وحشت که توسط دانشمند دیوانهای به نام جورج رومرو (با کمک داریو آرجنتو) کارگردانی شده، آخرالزمان جهانی زامبیها را به تصویر میکشد و در عین حال روی گروهی از بازماندگان تمرکز دارد که در یک مرکز خرید مخفی شده اند. این فیلم نه تنها به طرز دلپذیری خشن و خنده دار است، بلکه هجویهای فوق العاده بر مصرف گرایی در جامعه آمریکا نیز است و مصرف بیفکرانه اواخر قرن بیستم را با حمله زامبیها مقایسه میکند؛ به یک معنا، ماتریالیسم و سرمایه داری میتوانند به خودی خود به یک بیماری همه گیر ویروسی تبدیل شوند.
در سال ۲۰۰۸، طلوع مردگان توسط مجله امپایر به عنوان یکی از ۵۰۰ فیلم برتر تمام دوران، البته همراه با Night of the Living Dead انتخاب شد که به نوعی دنباله آن است. همچنین این فیلم دههها بعد توسط زک اسنایدر در قالب یک فیلم ترسناک مملو از اکشن بازسازی شد و ادگار رایت نیز یک نسخه هجوآمیز بر این فیلم ساخت.
Contagion که شاید واقع گرایانهترین فیلم درباره همه گیریها در تاریخ سینما باشد، به لطف تصویر خشن و سرد خود از شیوع جهانی یک بیماری مسری، شایسته جایگاه سوم این فهرست است. این فیلم به کارگردانی استیون سودربرگ و نویسندگی اسکات زد. برنز، روی مقامات دولتی و دانشمندانی تمرکز دارد که تلاش دارند یک بیماری مسری را شناسایی و از شیوع آن جلوگیری کنند.
Contagion یک بررسی جامعه شناختی از این فرضیه است که اگر یک ویروس کشنده توسط گوینث پالترو رها شود چه اتفاقی خواهد افتاد، به همین دلیل است که مجموعهای از ستارگان مانند مت دیمون، لارنس فیشبرن، کیت وینسلت، جود لا و بسیاری دیگر در این فیلم بازی میکنند. تعداد بسیار کمی از فیلمها به اندازه Contagion از لحاظ وسعت روایت و داستان جاه طلبانه عمل میکنند، چرا که فیلم از چندین خط روایی تعاملی و بین المللی در سبک «سینمای هایپرلینک» پیروی میکند. شاید به همین دلیل است که Contagion در سال ۲۰۲۰ با ظهور کووید -۱۹، بیش از هر فیلم همه گیری دیگری مورد توجه قرار گرفت.
شاید وقتی کسی سینمای پاندمی را به خودی خود در نظر میگیرد، این فیلم چیزی نیست که نامش به ذهن خطور میکند، اما با در نظر گرفتن اینکه داستان آن حول مشهورترین طاعون تاریخ میچرخد، منصفانه است که بگوییم The Seventh Seal فیلمی درباره پاندمیها است. این فیلم به کارگردانی اینگمار برگمن، استاد سینمای سوئد، در جریان طاعون مرگ سیاه دهه ۱۳۰۰ روایت شده و داستان آن درباره شوالیهای است که با فرشته مرگ مواجه میشود و برای نجات روح خود باید در طول فیلم یک بازی شطرنج را با او انجام دهد.
فیلم The Seventh Seal یکی از آثار کلاسیک سینما و همچنین یکی از بهترین فیلمهای تمام دوران سینما محسوب میشود. این فیلم، جایگاه برگمان را به عنوان یک کارگردان مشهور جهانی تثبیت کرد و فیلم صحنههای متعددی دارد که به لطف ادای احترامها و بازسازیهای هجوآمیز، ماندگار شده اند. اگر برای فیلمی آماده هستید که جنبههای فلسفی و وجودی طاعون و بیماری را بررسی میکند، به دنبال چیزی غیر از The Seventh Seal نباشید.
۲۸ روز بعد که یکی از بهترین فیلمهای زامبی محور و یکی از ترسناکترین فیلمهای دهه ۲۰۰۰ محسوب میشود، بهترین فیلم ساخته شده تا به حال در مورد همه گیری است. این فیلم که توسط دنی بویل کارگردانی شده، به لطف نمایش نوآورانه خود از زامبی ها، به همراه فیلمبرداری جسورانه و پویایی که مخاطبان را به شدت تکان میدهد، باعث تجدید حیات ژانر زامبی شد.
این فیلم روایتگر گروهی از بازماندگان در دنیای پسا پاندمی است که تلاش میکنند از دست افراد آلوده به ویروس ناشی از یک آزمایش علمی فرار کنند. فیلم ۲۸ Days Later با استقبال منتقدان مواجه شد که فیلمنامه، بازی ها، فضای ترسناک و موسیقی متن جذاب آن را مورد تحسین قرار دادند و شاید به همین دلیل بود که فیلم با یک دنباله و شاید یک دنباله دیگر در آیندهای نزدیک همراه شد.
در سال ۲۰۱۷، در نظرسنجی از ۱۵۰ بازیگر، کارگردان، نویسنده، تهیه کننده و منتقد توسط مجله تایم اوت، این فیلم به عنوان یکی از بهترین فیلمهای انگلیسی ساخته شده تا به حال انتخاب شد. همچنین این فیلم بهترین فیلم با موضوع پاندمی است، زیرا وحشت ژانر زامبی را با طنین احساسی فیلمهای ویروسی کاملاَ متعادل میکند و آن را به تصویری تماشایی و سرگرم کننده از تلاش برای زندگی علیرغم تمام مشکلات و در جهانی در حال فروپاشی تبدیل میکند.