روزنامه جامجم نوشت: همین الان در عصری از فوتبال نفس میکشیم که دو اسطوره بیبدیل آن سواد آکادمیک چندانی ندارند. مسی و رونالدو که شاید تا همیشه تاریخ، خط روی برخی رکوردهایشان نیفتد هرگز علاقهای به درس و مدرسه نداشتند. میگویند مسی تا پنجم ابتدایی خوانده و رونالدو هم فقط دو سه کلاس بالاتر از مدرسه اخراج شده است. با این حال هر دو محبوباند و این محبوبیت را مدیون توانایی فنی بالایشان در فوتبال هستند. اینجا دیگر کسی نمیگوید فلانی درس نخوانده، چون این فوتبال است که وجه غالب را دارد.
با این حال برای خیلی از سلبریتیها سواد، همان اندازه مهم است که محبوبیت. بحث مدرک دانشگاه نیست. بحث مطالعات وسیع پیرامونی است که در بیشتر مواقع شخصیت آدمها را از هم متمایز میکند. حالا فکر کنید همان ستارهای که یک زمانی خوب دریبل میزد، در حالی که نه سواد آکادمیک دارد و نه اهل مطالعه است، به یکباره با فالوئرها و لایههای مجازی بشود اپوزیسیون یک ملت. اینجا دیگر بیسوادی و بیشعوری را نمیتوان مخفی کرد. دایره لغات آنقدر کم است که طرف یک عمر جرات نمیکند در یک گفتوگوی زنده شرکت کند. چرا؟ چون سواد حرف زدن وجود ندارد. شعور هم که ذاتیست نه اکتسابی؛ درست مثل انسانیت. خیلیها در چنین موقعیتهایی حداقل تلاش میکنند پشت نقابی که شهرت برای آنها ساخته، مخفی شوند، اما همین کار هم هنر میخواهد که برخی ندارند.
دیروز وقتی خبر سانحه سقوط بالگرد حامل وزیر ورزش و هیات همراهش مخابره شد، قلب خیلیها به درد آمد. عزیزی جان خود را در حین خدمت به ورزش از دست داد؛ آنهم در بازدید از یک منطقه کمبرخوردار از امکانات ورزشی. در همین حادثه وزیر ورزش دچار خونریزی مغزی شد و یک عده هم از بین مدیران ورزشی و خبرنگارانی که همیشه عاشقانه پای کار هستند، دچار آسیب شدند. اما درست در حالیکه خیلیها داشتند در میان اخبار، دنبال خبرهای امیدوارکننده از حال مصدومان میگشتند، دو استوری تلخ مثل پتک توی سرمان خورد و حالمان را بد کرد؛ دو استوری اینستاگرامی تلخ از کسی که خود را ناجی این مردم مینامد! او در استوری اول درگذشت مشاور وزیر را «به درک واصل شدن» خوانده بود و در استوری دوم برای وزیر ورزش هم به نوعی آرزوی مرگ کرده بود! همین اندازه وقیح، همین اندازه تهی از شعور و انسانیت.
علی کریمی بزرگترین مصداق است برای آنکه بدانیم لایک و فالوئر و اصولا محبوبیت، شعور و انسانیت نمیآورد. الان مدتهاست که توپ را از دریبلزن گرفتهاند و او مدتهاست که دارد بدون توپ دور خودش میچرخد؛ یک سرگیجه محض.