فرارو- دفاع ژاپن در حال تغییر است و بودجههای دفاعی بیشتر و تواناییهایی بهتر در راه است. زمان دقیق وقوع این اتفاق نامشخص است، اگرچه نخست وزیر ژاپن و سایر مقامهای آن کشور معمولا از بازه زمانی «ظرف مدت پنج سال» یاد میکنند.
به گزارش فرارو به نقل از آسیا تایمز، طبق استانداردهای ژاپن این سرعت رعدآسا محسوب میشود. با این وجود، تهدید چینی که ذهن ژاپنیها را روی دفاع ملی متمرکز کرده شاید با سرعت بسیار بالاتری در حال وقوع است.
هنگامی که بیستمین کنگره حزب کمونیست چین در حال برگزاری است، ممکن است پیش از پیشرفتهای مورد نظر در قابلیت دفاعی ژاپن، درگیری در شرق آسیا رخ دهد. ژاپن ممکن است واقعا خود را در موقعیتی بیابد که باید با آن چه که دارد بجنگد، نه آن چه که دوست دارد داشته باشد.
این اولین کنگره حزب کمونیست چین از زمان مائوتسه تونگ است که موقعیت یک رهبر چینی را که میتواند چین را به جنگ بکشاند، مستحکم میکند و اگر روندهای فعلی به همین شکل باقی بمانند او احتمالا این کار را انجام خواهد داد.
به زبان ساده کنگره حزب کمونیست چین را در مسیر جنگ قرار میدهد. به نظر میرسد نشست امسال حزب کمونیست چین، شی جین پینگ را به طور نامحدود و بدون هیچ محدودیت واقعی در قدرت تثبیت میکند و اپوزیسیون او را در حاشیه قرار میدهد اگر نگوییم که به طور کامل اعضای آن را حذف و زندانی میسازد.
زمینه و بستر تثبیت قدرت شی فراهم شده و به اصطلاح کار کثیف از پیش صورت گرفته است. این گونه نیست که رهبران پیشین چین افراد خوبی بودهاند با این وجود، شی اولین کسی است که اگر نتواند از طریق ارعاب به آن چه میخواهد برسد توانایی جنگیدن را با میل مسیحایی برای انجام این کار، ترکیب میکند. او خود را مردی سرنوشت ساز میداند که چین را به جایگاه واقعیاش در جهان باز میگرداند.
تواناییهای ارتش آزادیبخش خلق چین به حدی توسعه یافته که رهبری حزب کمونیست (و به ویژه شی) معتقدند چین میتواند یک جنگ کوتاه و شدید (یا حتی یک جنگ طولانی و شدید) را در نزدیکی مرزهای خود انجام دهد و موفق شود.
چین حدود ۴۵ سال گذشته را صرف توسعه اقتصادی و تقویت ارتش خود کرده و به نوعی در حال بهبود از دوران اسفبار و همراه با بدبختی زمامداری مائو بوده است.
با این وجود، اکنون شی جین پینگ احتمالاً تاس میاندازد تا ببیند که از طریق زور و ارعاب چه چیزی را میتواند بدست آورد. با این وجود، همان گونه که اشاره شد جنگها غیر قابل پیش بینی هستند و دست کم علاوه بر تلفات سنگین به اقتصاد چین ضربه بزرگی وارد میکنند زیرا تجارت خارجی آن کشور کاهش خواهد یافت و به دنبال آن مشکلات ارزی نیز ایجاد خواهد شد. در چین در ۴۵ سال گذشته این احساس وجود داشته که اوضاع هم چنان رو به بهبود خواهد بود. آن روزها ممکن است به پایان برسد و زندگی برای اکثر چینیها بسیار سختتر میشود.
تا زمانی که ایالات متحده، ژاپن و دیگر کشورهای آزاد به چین اجازه ندهند راه خود را طی کند انتظار میرود دنیا به دو بلوک اصلی تقسیم شود: جهان آزاد و جهان غیر آزاد. این شبیه دوران جنگ سرد قدیمی است اما با جنگی واقعی برای مدتی طولانی. نهادهای جهانی یا فرو میریزند یا بیربط و بلااستفاده خواهند بود اگرچه ممکن است بد نباشد اگر کشورهای آزاد نهادهای خود را راه اندازی کنند.
اگر شی چین را در مسیر جنگ قرار دهد (حتی اگر تنها علیه تایوان باشد) روابط ایالات متحده و چین به آنچه در سال ۱۹۵۰ میلادی بود باز خواهد گشت: رابطهای در بدترین شکل ممکن. زمانی که این اتفاق رخ دهد دیگر عادیسازی روابط امکان نیست. در چند سال گذشته ایالات متحده و حتی ژاپنیها و اروپاییها به نوعی با تهدید حزب کمونیست چین بیدار شده و شروع به اتخاذ تدابیری برای دفاع از خود کردهاند. آیا آنان به اندازه کافی زود بیدار شدهاند؟ احتمالا خیر. اما این معمولا در مورد دموکراسیها صدق میکند. مبارزه پیش رو سختتر از آن چیزی است که باید باشد.
برخی از ناظران ادعا میکنند که هنگامی که شی قدرت و کنترل خود را تثبیت کند به دنبال بهبود روابط با ایالات متحده خواهد بود و کمتر تهدید خواهد کرد. با این وجود، رویکرد واقع بینانهتر آن است که شی پس از تحکیم موقعیت خود فرصت را برای اعمال فشار مناسب خواهد دید و از آن استفاده خواهد کرد. او اقتصاد و سیستم مالی چین را در برابر تحریمها ایزوله میسازد و هم چنین از طریق کارزار سرکوبگرانه کووید صفر کنترل کاملی بر جمعیت چین اعمال میکند و عادت مردم به تحمل سختیها را شرطی میسازد.
چین در حال انباشت مواد غذایی و سوخت بوده است و با سرعتی خیره کننده نیروگاههایی را میسازد که با زغال سنگ کار میکنند. هم چنین، به مقامهای حزب کمونیست چین دستور داده شده که داراییهای خود و بستگانشان را در خارج از کشور بفروشند و پول نقد را به چین بازگردانند. البته رشد ارتش آزادیبخش خلق چین نیز بدون وقفه ادامه دارد.
به نظر میرسد که شی در حال شکستن دریچهها و آماده شدن برای مبارزه است. به نظر میرسد که دولت جو بایدن رئیس جمهور ایالات متحده عزم خود را از دست داده و شی ممکن است با این ارزیابی موافق باشد و فرصت را برای خود و اقداماتاش مناسب ببیند.