به مناسبت روز ملی سینما ایران سراغ سوژهای رفتیم که به نوعی فراموش شده یا کمتر مورد توجه قرار گرفته، این سوژه چیزی نیست جز حضور قهرمان-بازیگران سینمای ایران.
به گزارش همشهری، تصور وجود یک ستاره در آسمان امری محال است، اما در دنیای امروز هر امر محالی ممکن است. کافی است نگاهی به سرگذشت و زندگی برخی قهرمانان طلایی کشور بیندازیم و ببینیم که چگونه از طلا چشم پوشیدند و شیفته پرده نقرهای سینما شدند.
مردم همیشه قهرمانان ورزشی و ستارگان سینما و موسیقی را دوست دارند و توجه ویژهای به آنها میکنند. این علاقه مندی نشان میدهد ویژه بودن برای عامه از هنرمند بودن اهمیت بیشتری دارد. زیرا با سیری در زندگی هنرمندان، ستارگان سینما و تلویزیون و خوانندگان متوجه میشویم کفه ترازو کدامیک برای محبوبیت سنگینتر است.
به عنوان مثال کمتر نقاش و مجسمهسازی ظرفیت ستاره شدن و به اصطلاح امروزی سلبریتی شدن را دارند، اما برای ورزشکاران به ویژه فوتبالیستها و گاه رشتههای دیگر و همچنین برای سینماگران و خوانندگان امکان ستاره شدن بیشتر وجود دارد.
بارها شاهد بودهایم بازیگران توانمند سینما بعد از اینکه در جعبهجادویی یا پرده نقرهای رویت شدهاند توانستهاند نظر مخاطبان عام را جلب کنند؛ اینکه چرا چنین اتفاقی میافتد نظرهای زیادی وجود دارد، اما از آنجا که ستاره دوستان توجهی به این جستوجوها ندارند، آن نظریات هرگز از درجه اهمیت بالایی برایشان برخوردار نبوده است.
ورزشکار یا هنرمند باقی ماندن با قهرمان و یا مشهور شدن دو امر متفاوت است و از این دو متفاوتتر ستاره شدن است. ستاره شدن یک امری پیچیده و متغییر است. عمر ستارهها بستگی به شرایط افراد دارد.
مثلا عمر یک ستاره ورزشی بسیار کمتر از عمر یک ستاره سینمایی است. زیرا شرایط بازنشستگی آنها متفاوت است. به همین دلیل ستارههای ورزشی به ویژه فوتبالی خیلی زودتر از ستارههای سینمایی و موسیقی افول میکنند و از مستطیل سبز خارج میشوند، اما سینماگران فرصت بیشتری برای طلوع و ماندن روی پردههای نقرهای را دارند.
آنهایی که دوست دارند همیشه ستاره باقی بمانند کارهای عجیبی میکنند و آنطور میدرخشند که نورستاره شدنشان تا سالهای نوری در کهکشان دنیای مدرن باقی میماند. مثلا مارادونا. خیلی زود ستاره شد. اما هرکاری کرد که دیگر ستاره نباشد و حتی دیگران هم هر کاری کردند ستارهاش خاموش شود نشد. ماردونا بعد از مردنش هم همچنان ستاره باقی ماند و نورش همچنان ساطع است.
جمشید هاشم ژور در فیلم یاران
اما برخیها که میدانند هرگز در شرایط درخشش ابدی باقی نمیمانند مدار خود را تغییر میدهند و تا در آسمان دیگری به درخشش خود بپردازند. اینگونه است که به ناگهان میبینیم یک قهرمان ورزشی در جعبههای جادویی یا پردههای نقرهای ظاهر میشود.
در سینمای ایران هم کم نیستند افرادی که از میادین ورزشی پا به دنیای سینما گذاشتند تا در این عرصه به جای زورآزمایی هنر نهانی خود را بیازمایند که نکته در خور توجه این است که ساموئل خاچیکیان از معدود کارگردانهایی بوده که پای ورزشکاران را به سینما باز کرد.
فریدون جیرانی کارگردان و سینماگر در این باره اظهار کرد: ساموئل خاچیکیان از کارگردانانی است که پای تعدادی از ورزشکاران را به سینما باز کرده بود که در این رابطه میتوان به امامعلی حبیبی و حسین ملاقاسمی از حمله آنها هستند که هر دو از قهرمانان کشتی بودند.
جیرانی گفت: خاچیکیان کارگردان دورهای از سینما بوده که اکنون به پایان رسیده. من این کارگردان را دیده بودم. زمانی هم که برایش بزرگداشت گرفته بودند در وضعیت مساعدی قرار نداشت و به سختی افراد را میشناخت.
ساموئل خاچکیان
حسن حسینی منتقد سینما اظهار کرد: اوایل دهه چهل سرآغاز ورود ورزشکاران به سینما بود. این هم به این دلیل بوده که فیلمهای کشتی کج مکزیکی مد شده بود. این فیلمها پرطرفدار و مخاطب پسند بودند بر همین اساس کارگردانان برای جذب مخاطب سراغ ورزشکاران این رشته رفتند.
حسینی گفت: در این راستا ساموئل خاچیکیان سراغ افرادی مثل بیک ایمانوردی، علی آزاد و حسن رضایی رفت که همگی کشتی کج کار بودند.
این منتقد افزود: از آنجا که قهرمانان کشتی نیز محبوب بودند، خاچیکیان این ظرفیت را برای نوع سینما خود مورد توجه قرار داد و در این راستا هم از قهرمانان سرشناس و محبوبی مثل محمدعلی فردین، حبیب بلور و امامعلی حبیبی بهره گرفت.
وی ادامه داد: این قهرمانان اغلب در سینما موفق نبودند و راه به جایی نبردند. اما برخی فیلمها به دلیل حضور آنها در گیشه موفق بودند که میتوان در این رابطه از فیلم ببر مازندران با بازی امامعلی حبیبی یاد کرد که فروش خوبی داشت.
این منتقد سینما گفت: ژانر جنایی از ژانرهای مورد علاقه خاچکیان بود که جرقهای در سینما ایجاد کرده بود و همین مساله موجب شده بود تا خاچیکیان کارگردانی موفق در گیشه باشد.
پوستر فیلم عقابها
حسینی افزود: نوع دکوپاژ و تکنیکهایی دیگری که این کارگردان فقید از آنها بهره میگرفت تحولی در سینما ایجاد کرده بود که در این راستان میتوان از فیلمهای پرفروشی مانند فریاد نیمه شب، دلهره قبل از انقلاب و عقابها بعد از انقلاب یاد کرد.
تاریخ سینمای ایران فراز و فرودهای زیادی دارد. نخستینها و اولینهای این رشته هیچ یک تحصیل آکادمیک در این رشته را نداشتند و اغلب به صورت تجربی دست به خلق آثار زدند بر همین اساس استعداد یابی از ویژگیهای بارز ابتدایی سینمای ایران بود که در همین گیر و دار پای ورزشکاران به این صنعت باز شد.
یکی از عوامل مهم بازیگر شدن ورزشکاران و کشاندن پای آنها به لوکیشنهای سینما شخص ساموئل خاچیکیان کارگردان نام آور فیلمهای پرفروش ایرانی از جمله عقابهاست که نمیتوان بدون توجه از کنارش گذشت. این کارگردان که بسیاری از ستارههای معروف سینمای ایران را معرفی کرده در زمینه بازیگر ساختن ورزشکاران هم نقش داشته که در این میان میتوان به محمدعلی فردین، امامعلی حبیبی، جمشید هاشم پور و... یاد کرد.
براساس مستندات موجود در تاریخ سینمای ایران «احمد امامی» نخستین ورزشکاری بوده که جلوی دوربین سینما ظاهر شد و در فیلم کمرشکن به کارگردانی ابراهیم مرادی آن هم در سال ۱۳۳۱ نقش آفرینی کرد. اما این شخص نه در ورزش و نه در سینما چهره نشد و برهمین اساس کارنامه خاصی از این ورزشکار بازیگر به چشم نمیآید.
با وجود رونق صنعت سینما در ایران و افزایش تولیدات سینمایی از یک سو و استقبال فیلمهای اکشن و مهیج از سوی دیگر، کارگردانان سینما ایران برای جذابتر شدن ساختههایشان به جذب ورزشکاران مرد روی آورده بودند که برخی از آنها در ادامه تبدیل به ستارههای موفق شدند.
این هنر پیشه قبل از ورود به سینما، قهرمان کشتی کج بوده که به طور اتفاقی با ساموئل خاچیکیان آشنا و وارد دنیای سینما میشود. او کارش را در سال ۱۳۴۱ با بازی در فیلم یک قدم تا مرگ آغاز میکند. بیک ایمانوردی به دلیل تحرکات بدنی و بهره گیری از فنون کشتی کج در فیلمهای اکشن بدل به یک ستاره سینمایی میشود و بازی در ۹۰ فیلم را در کارنامه خود دارد.
امامعلی حبیبی
امامعلی حبیبی نخستین مدال آور المپیک برای ایران که به ببر مازندران شهرت دارد هم از آن دسته از قهرمانانی است که پایش به عرصه سینما باز میشود. بازیگر شدن او هم کار ساموئل خاچیکیان بوده. او هم از اولین شکارهای سینمایی این کارگردان فعال سینمای ایران بود. حبیبی برای نخستین بار در فیلم ببر مازندران بازی کرد. حبیبی کارنامه درخشانی در سینما ندارد و فقط در ۴ فیلم ظاهر شده است.
ایلوش خوشابه قبل از اینکه وارد سینما بشود همه او به عنوان قهرمان بزرگ پرورش اندام ایران میشناختند که همین شاخصه باعث شده بود تا پای این ورزشکار هم به دنیای سینما باز شود. ایلوش برای نخستین بار در فیلم امیر ارسلان نامدار بازی کرد. شروع بازیگری این قهرمان، با بورس شدن ساخت فیلمهای تاریخی و حماسی همراه بود.
برهمین اساس ایلوش این شانس را داشت که در نقش قهرمان اینگونه فیلمها بازی کند. شرایط آنقدر برایش خوب بود حتی برای بازی راهی ایتالیا شد و در فیلمهای تاریخی مانند برادران شکست ناپذیر و ولکان خدای جنگ نقش ایفا کرد.
سعید راد
«احمد سعید حق پرست راد» معروف به سعید راد هم مانند بازیگران یاد شده قبل از اینکه وارد سینما شود ورزشکار بود و در رشته بولینگ فعالیت داشت.
دوستی او با جلال آل احمد نویسنده موجب شد تا با برخی از دوستان او که در عرصه سینمایی فعالیت داشتند آشنا شود. این آشنایی در نهایت سعید راد را به یکی از ستارگان سینمای پیش از انقلاب کرده بود. سعید راد بازی در ۶۰ فیلم و سریال را در کارنامه خود دارد که «تنگا» در قبل از انقلاب و «چ» بعد از انقلاب ازجمله فیلمهای این ورزشکار بازیگر است.
حبیب الله بلور، مربی کشتی گیران بزرگی همچون تختی، حبیبی، موحد و فردین بعد از دورهای خانه نشینی و کنارهگیری از کشتی به پینشهاد شاگردش محمدعلی فردین پا به دنیای بازیگری گذاشت، ولی سینما هم باریش مانند کشتی عوایدی نداشت.
بین همه ورزشکاران یاد شده هیچ یک به انداز محمدعلی فردین در عرصه سینما خوش ندرخشیدند. فردین که چندین قهرمانی کشور و مدال نقره آسیایی در رشته کشتی را در کارنامه و با بزرگانی، چون جهان پهلوانانی، چون تختی، عبدالله موحد و امامعلی حبیبی در تیم ملی حضور داشت با دعوت یکی از کارگردانان برای بازی در فیلمی وارد صنعت سینما شد که در این رابطه نقش ساموئل خاچیکیان بسیار تاثیر گذار و تعیین کننده بود.
محمد علی فردین
فردین در طول دوران فعالیتهای سینماییاش در ۶۴ فیلم نقش آفرینی کرد او همچنین در این دوره ۱۱ فیلم ساخت، ۵ فیلمنامه نوشت و ۷ فیلم تهیه کرد که گنج قارون موفقترین فیلم در کارنامه بازیگری و کارگردانی این قهرمان بازیگر تاریخ سینمای ایران است.
حسین ملاقاسمی هم از کشتیگیران مدال آوری بود که بختش را در سینما امتحان کرد. یکی از دلایل بهره گیری از این ورزشکار، شباهتش به به «جیم براون» بازیگر سیاهپوست آمریکایی بود. ملاقاسمی با فیلم «مرد و نامرد» بازیگری را تجربه کرد. او که دورانی پر از افتخار را در عالم ورزش پشت سر گذاشت.
خلیل عقاب، با نام اصلی خلیل طریقتپیما ابتدا باستانیکار بود بعد به سیرک و بازیگری علاقهمند شد. نام او به دلیل کارهای خارق العاده در کتاب گینس هم ثبت شده است. این قهرمان باستانی کار و معرکهگیر که از وی با عنوان «پدر سیرک ایران» یاد میشود بازی در هفت فیلم سینمایی را تجربه کرده بود که «شکوفههای امید» از همه آنها موفقتر بود.
خلیل عقاب
زکریا هاشمی هم از آن دست سینماگرانی است که پیش از ورود به عرصه هنر در رشته پرورش اندام به صورت آماتور مشغول بود، اما پس از ورود به سینما تبدیل به یکی از حرفهایهای این عرصه و هنر نویسندگی شد. هاشمی از کارنامه سینمایی قابل دفاعی بین قهرمانان خوش اندام و عضلانی برخوردار است و تجربه حضور در فیلمهای ابراهیم گلستان، فرخ غفاری، مهرجویی، امیر نادری و میرلوحی را دارد. او چندین رمان هم تاکنون نوشته که رمان طوطی از آن جمله است.
خاچیکیان علاقه زیادی به ساخت فیلمهای اکشن و مهیج داشت. او برای بهرهگیری از هنرپیشهای که بتواند خواستههای او را برآورده کند باز بین ورزشکاران سراغ استعداد میگشت که در این راستان به جوان خوش استیل و چابکی به نام جمشید هاشم پور بر میخورد. هاشم پور که در سالهای نخستین بازیگریاش به جمشید آریا شهرت داشت توانست نقش قهرمانان فیلمهای اکشن ایرانی را به خوبی ایفا کند.
جمشید هاشم پور
هاشمپور اگرچه در ژانرهای دیگر بخت خود را امتحان کرد، اما همچنان به عنوان یک ستاره اکشن در یاد و ذهن مخاطبان جای دارد. او تاکنون نزدیک به ۱۲۰ فیلم و سریال ایفای نقش کرده است.
صفر کشکولی هم از آن چهرههایی است که ابتدا وارد ورزش و در پی از آن وارد سینما شد. کشکولی که به هرکول خوزستان مشهور بود، عناوین قهرمانی وزنهبرداری ایران و آسیا را در کارنامه خود دارد. او همچنین قهرمان پرتاب دیسک کشور و نخستین مربی تیم جانبازان ایران نیز است.
صفر کشکولی
کشکولی هم مانند برخی از قهرمانان توسط ساموئل خاچیکیان کشف و وارد سینما شد. او در ۱۵۰ فیلم وسریال و بیشتردر نقشهای منفی و گاه مثبت سینمایی و تلویزیونی کوتاه و بلند نقش ایفا کرده است.
علیرضا لرستانی هم از آن دسته ورزشکارانی است که بعد از قهرمانی بخت خود را در سینما امتحان کرد. او در هر دو رشتهٔ فرنگی و آزاد رقابت میکرد و در هر دو رشته عنوان قهرمانی ایران و آسیا را در دستهٔ فوق سنگین به دست آوردهاست. لرستانی در مجموع ۵ مدال طلای آسیا به دست آورده است. او بعد از ورزش فعالیتهای سینمایی خود را آغاز کرد که فیلمهای سینمایی افسانه دمرل، بوی بهشت و روزی که هوا ایستاد از جمله آنها هستند.
ورود به دنیای سینما و عرصه بازیگری فقط شامل قهرمانان کشتی و بدنسازی مختص نشد چرا که در تداوم بهرهگیری از ورزشکاران به فوتبالیستها هم بازی داد شد
شاهرخی که به پله ایران مشهور بود در کنار ورزش به سینما و مطالعه هم علاقه داشت. او در فیلم «علفهای هرز» بخت خود را امتحان کرده بود که بازی او نه مورد توجه هواداران فوتبال گرفته بود و نه سینما دوستان. به همین دلیل از سینما کناره گرفت و حتی مهرجویی و کیمیایی برای بازیگری نپذیرفت.
عزیز اصلی دروازه بان تیم ملی فوتبال ایران با فیلم «مامور دوجانبه» پا به عرصه بازیگری گذاشت. پای او را هم ساموئل خاچکیان به این صنعت باز کرد و از او در فیلم «بی عشق هرگز» بازی گرفت.
حرفه بازیگری حسین یاریار فوتبالیست پیشکسوت هم با ساموئول خاچیکیان گره خورده است. یاریار دوران خوبی را در تیم فوتبال بانک ملی سپری کرد و در اواخر دوران بازی اش، جلوی دوربین خاچیکیان رفت. اصل این همکاری سه فیلم «چاووش»، «بلوف» و «مردی در آینه» بود. او طی سالهای اخیر مدیریت باشگاه هنرمندان را به عهده دارد و در فعالیتهای خیرخواهانه پیش قدم است.
آخرین فیلم علی انصاریان
زنده یاد علی انصاریان زمانی که ستاره موفقی در مستطیل سبز بود، پایش به بازیگری باز شد. او در همان سالها برای نخستین بار در سریال زیرآسمان شب به تلوزیون و عرصه بازیگری دعوت شد و همزمان با فوتبال بخت خود را در بازیگری و مجریگری آزمود که توفیق هم داشت.
به تازگی فیلم بانک دزدها با بازی این قهرمانبازیگر که بر اثر ویروس کرونا درگذشته است در سینما به اکران گذاشته شده و این آخرین فیلم او محسوب میشود. انصاریان همچنین در فیلمهای پاداش سکوت، کلاف، سوختن، هدیه و سریالهای چارخونه و خانه اجارهای نقش ایفا کرده بود.
پژمان جمشیدی اگرچه در فوتبال مانند دیگر فوتبالیستها کارنامه درخشانی ندارد، اما تعصبی که تیمش پرسپولیس داشت او را در ردیف سلبریتیها ورزشی قرار داده بود، بخش نخست حرفهای جمشیدی در مستطیل سبز با همه فراز و فرودهایش پایان یافت، اما حضورش در جعبه جادویی و پرده نقرهای سر آغز دیگری شد تا از او به عنوان موفقترین ورزشکار سینمایی یاد کنند.
جمشیدی بعد از ورود به عرصه بازیگری در بیش از ۵۰ فیلم، سریال، سریال خانگی نمایش و تله تئاتر بازی کرده و از او به عنوان یک ستاره محبوب سینما و تلوزیون ساخته است.
پژمان جمشیدی
جمشیدی برخلاف بیشتر ورزشکاران که خاچیکیان عامل شهرتشان شده بود، بختش با پیمان قاسمخانی باز شد و او از این آشنایی بهره خوبی برد. حضور در سریالهای ساختمان پزشکان و پژمان موجب شهرت و محبوبیت او میان مردم و منتقدان شد. کسی تا آن موقع نمیدانست که ستاره او زود افول خواهد یا نه؟ اما جمشیدی با کسب تجربیاتی در تئاتر، تله فیلمها و سریال «سالهای ابری» نشان داد عزم خود را برای ماندن در این عرصه جزم کرده است.
بهره گیری از قهرمان ورزشی سالهاست که در سینما به امری متداول تبدیل شده است و در این سالها ورزشکارانی، چون مجید سبزی، احمدرضا عابدزاده، سید مهدی حیدری، علی پروین، جواد زرینچه، حمید استیلی، محمد برزگر، علیرضا نیکبخت واحدی، فرزاد مجیدی، نیما نکیسا، کریم باقری، آرش برهانی، غلامرضا فتح آبادی، حمید درخشان، بهروز رهبری فرد، خسرو حیدری همگی از رشته فوتبال و هادی ساعی از رشته تکواند به نوعی شانس خود را با بازی در فیلم و سریال امتحان کردند، اما هیچ یک جذب این صنعت نشدند.
ساموئل خاچیکیان زاده ۲۹ مهر ۱۳۰۲ - درگذشته ۳۰مهر ۱۳۸۰کارگردان، تدوینگر، نویسنده، آهنگساز فیلم و تهیهکننده نامدار ایرانی ارمنیتبار بود.
خاچیکیان طی ۳ دهه توانست نوآوری به همراه پرکاری را در سینما پیوند بزند. ساموئل در زمره نخستین کارگردانان ایرانی بود که عناصر تکنیکی را برای سینما بهکار برد و با دکوپاژ سر صحنه فیلمبرداری میرفت.
بهعنوان فیلمسازی نوآور، ساخت فیلمهای جنایی را در ایران به راه انداخت. بسیاری از بازیگران نامدار سینمای ایران با بازی در کارهای خاچیکیان به سینما آمدند و برخی از فیلمهایش همچون ضربت (۱۳۴۳) و عقابها (۱۳۶۳) از کارهای پرفروش زمان نمایش خود بودند.
شناختهشدهترین فیلمی که توسط خاچیکیان پس از انقلاب کارگردانی شد فیلم عقابها (۱۳۶۳) بود که یکی از برترین کارهای سینمای دفاعمقدس لقب گرفت. او ۴۶ فیلم بلند سینمایی ساخت و بسیاری از فیلمهای کارگردانهای دیگر را تدوین کرد.