فرارو- بیل اموت سردبیر سابق نشریه اکونومیست در فاصله سالهای ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۶ میلادی بوده است. این روزنامه نگار، نویسنده و مشاور بریتانیایی یکی از بنیانگذاران بنیاد «بیدار باش» یک موسسه خیریه آموزشی است که به افزایش آگاهی بخشی در مورد خطرات پیش روی جوامع غربی اختصاص دارد. او اکنون رئیس مرکز برای هنر و علوم انسانی در دوبلین، موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک و انجمن ژاپن بریتانیا در لندن است. در سال ۲۰۰۹ میلادی اموت جایزه یک عمر دستاورد جرالد لوب برای برتری در روزنامه نگار تجاری را دریافت کرد.
به گزارش فرور به نقل از آسیا تایمز، با جنگ اقتصادی بین روسیه و غرب، با شوکهای قیمت انرژی در اطراف ما و حتی کمبودها، با آب و هوای شدید به شکل خشکسالی و سیل در سراسر جهان که بر کمبود مواد غذایی و انرژی به نظر میرسد دلیلی برای خوش بینی وجود ندارد.
انتخابات میان دورهای کنگره احتمالا سیستم قانونگذاری ایالات متحده را به بنبست باز میگرداند. و با توجه به این که «لیز تراس» در آستانه نخست وزیری جدید بریتانیا قرار دارد به راحتی میتوان دلایلی برای غمگین بودن در مورد آن چه در پیش است پیدا کرد.
حال به این موضوع ارعاب نظامی گسترده چین علیه تایوان و تشدید جنگ لفظی بر سر دموکراسی تایوان بین ایالات متحده و چین را نیز بیافزایید.
در واقع، برخی از نکات مثبت در پشت همه این موارد منفی نهفته است. دلایل قوی برای امیدوار بودن وجود دارد. من در ادامه به هشت دلیل برای امیدوار بودن اشاره میکنم:
پس از بیش از شش ماه روسیه نتوانسته به هیچ یک از اهداف اصلی خود دست یابد یا هدف اولیهاش یعنی تسخیر و کنترل کامل یا هدف عقب نشینیاش برای تصرف جنوب و شرق اوکراین و یا حتی هدف محدودتر آن یعنی کنترل منطقه دونباس.
روسیه علیرغم اراده و منابعی که برای مستقر ساختن در حوزه میدانی در اختیار دارد ضعیفتر از آن چه در ابتدا به نظر میرسید ظاهر شده است. این وضعیت به دلیل تسلیحات پیشرفته غربی ارسال شده برای اوکراین و بیمیلی پوتین رئیس جمهور روسیه برای صدور فرمان بسیج کامل نیرو میسر شده است. روند جنگ در اوکراین به نفع کییف در حال تغییر است البته به آرامی و نه به طور قطعی.
روسیه پس از چندین ماه تلاش تنها دستاوردهای ناچیزی در شرق و جنوب به دست آورده است. گسترش جنگ اقتصادی روسیه با بستن خط لوله گاز نورد استریم ۱ بیشتر نشان میدهد که روسیه در حال ناامیدی است. وضعیت به سوی یک جنگ فرسایشی پیش میرود که اوکراین میتواند در آن پیروز شود.
برای غرب، انرژی و بحران اقتصادی ناشی از آن این پیام را به همراه دارد که زمستان آینده دردناک باشد. بسیاری گمانه زنی کردهاند که این امر ممکن است افکار عمومی در کشورهای غربی و در نتیجه رهبران سیاسی آن کشورها را به سمت به اصطلاح «اردوگاه صلح» برگرداند که معتقد است مذاکره با پوتین میتواند راهی برای خروج از بحران فراهم کند.
با این وجود، هیچ نشانهای مبنی بر محو شدن حمایت از اوکراین در کشورهایی که مهمترین تامین کنندگان و حامیان نظامی کی یف هستند دیده نمیشود: ایالات متحده، بریتانیا، لهستان، کشورهای بالتیک، سوئد، فنلاند به حمایت از اوکراین ادامه میدهند.
برخی نگران هستند که در تاریخ ۲۵ سپتامبر با پیروزی احتمالی یک دولت راست افراطی در ایتالیا راست گرایان آن کشور از جمله مقامهایی که پیشتر روابط نزدیکی با پوتین داشتهاند از تحریم روسیه و وارد ساختن شوک در حوزه انرژی بر آن کشور صرفنظر نمایند. «جورجیا ملونی» نخست احتمالی بعدی ایتالیا این موضوع را به شدت رد کرده است.
واقعیت آن است که موضع ایتالیا در قبال روسیه و جنگ خیلی مهم نیست، زیرا این کشور تامین کننده بخشی جزئی از حمایت نظامی از اوکراین است.
قطعا درد ناشی از بحران انرژی وجود خواهد داشت. با این وجود، کشورهای غربی این بحران اقتصادی و هزینههای زندگی را در موقعیتی قویتر از آن چه بیان میشود تجربه خواهند کرد. نرخ بیکاری در ایالات متحده و بریتانیا کمتر از ۴ درصد، در آلمان زیر ۳ درصد و در کل منطقه یورو ۶.۶ درصد است. این سطح پایینتر از نرخ بیکاری در بسیاری از حوزههای پس از سال ۲۰۰۸ میلادی است.
مسلما تقریبا در تمام کشورهای غربی بدهی عمومی به عنوان سهمی از تولید ناخالص داخلی بالا است و تورم بالا این احتمال را ایجاد میکند که هزینه استقراض و در نتیجه خدماترسانی به آن بدهی افزایش یابد.
با این وجود، به طور خاص برای کشورهای اروپایی از جمله بریتانیا این یک وضعیت اضطراری است و همگان در طول شیوع کرونا نشان دادند که از نظر مالی به اندازه کافی قوی هستند تا بتوانند با شرایط اضطراری کنار بیایند.
واکنشهای اولیه سیاست به شوک انرژی و به طور کلی به افزایش سریعتر نرخ تورم از نوع اضطراری نبوده است. دولتها به دنبال خرید زمان بودهاند به این امید که شوک موقتی باشد. آنان هم چنین امیدوار هستند که قیمتهای بالاتر انرژی باعث کاهش مصرف انرژی و تشویق سرمایهگذاری خصوصی در انرژیهای تجدیدپذیر شود.
در این راستا، قطع خط لوله اصلی گاز توسط روسیه میتواند مفید باشد. این وضعیت باید به دولتها اجازه دهد که موضوع را به عنوان یک وضعیت اضطراری در نظر بگیرند و در داخل اتحادیه اروپا باید مذاکرات را در مورد پاسخ مالی مشترک و هم چنین برنامههای انرژی مشترکی که در طول سالیان متمادی مورد بحث قرار دادهاند آغاز نمایند.
زیرا اگر با حمایت نظامی غرب اوکراین واقعا بتواند دست برتر را در جنگ به دست آورد آنگاه این بحران وضعیت واقعا میتواند موقتی شود و برنامه ریزی میتواند برای شش تا نه ماه آینده باشد. اقدامات اضطراری میتواند یک مشکل ۹ ماهه را مدیریت کند همان طور که در طول شیوع کرونا این گونه بود.
تصویر وضعیت امریکا نیز در حال روشن شدن است. هنوز دو ماه دیگر باقی مانده، اما نظرسنجیها و نتایج انتخابات اخیر نشان میدهند که حزب دموکرات بایدن میتواند کنترل سنای آمریکا را در دست داشته باشد و همچنین ممکن است عملکرد بهتری نسبت به آن چه انتظار میرفت در مجلس نمایندگان داشته باشد.
تمام اطلاعاتی که اکنون از توقیف اسناد طبقهبندی شده توسط پلیس فدرال (اف بیآی) از باشگاه محلی دونالد ترامپ در فلوریدا به دست میآید هم برای حزب جمهوری خواه در دوره میانی و هم برای دورنمای انتخاب مجدد ترامپ در سال ۲۰۲۴ بد به نظر میرسند.
اگر بریتانیایی هستید خوشحال کنندهترین خبر این است که از امروز سه شنبه ۶ سپتامبر بوریس جانسون از خیابان داونینگ شماره ۱۰ میرود. سه سال و شش هفته نخست وزیری او در تمام مدت بینظم و بیاثر بوده است و تضعیف عمدی قواعد و کنوانسیونهای حاکم بر رفتار وزرا و نخست وزیران صدمات واقعی به نهادهای سیاسی بریتانیا وارد کرده است.
نخست وزیر شدن جانسون مانند سرو کردن ژله به عنوان غذای اصلی در یک ضیافت دولتی بود و بعد از این که مهمانان آن را خوردند مشخص شد که آشپزخانه دستورالعمل مرتبط با باکتری اشریشیا کلای را نقض کرده است.
توافق برگزیت او حاوی یک بمب ساعتی فریبنده بر سر ایرلند شمالی بود که باعث آسیب مداوم به روابط بریتانیا با متحدان اصلی خود در سالیان پس از آن شد و به ثبات ایرلند شمالی لطمه وارد ساخت.
سیاست کووید او به طرز فاجعه باری آهسته و مملو از اقدامات فاسد و همراه با رفیق بازی در مورد تهیه تجهیزات پزشکی اضطراری بود. موفقیت بسیار تحسین برانگیز او با تایید اولیه واکسن و قراردادهای تامین ترجیحی باعث شد بریتانیا تنها شش هفته یا بیشتر از همسایگان اروپایی خود در واکسیناسیون پیشی بگیرد که به هر حال این موضوع پس از چند ماه از بین رفت.
او در کنترل بحران انرژی که شش ماه است ادامه داشته به طرز فجیعی شکست خورده است. یکی از مسائل هرچند مهم که او در مورد آن عملکرد خوبی داشته جنگ در اوکراین بوده است. حمایت بریتانیا (چه نظامی و چه سیاسی) از اوکراین استوار بوده است و بریتانیا را به موقعیت سنتی خود به عنوان قویترین دنباله رو رهبری نظامی ایالات متحده در میان اعضای ناتو بازگرداند.
با این وجود، در این چشمانداز باید پیگیری پیشین جانسون برای دریافت کمکهای حزباش (محافظه کار) از روسهای ثروتمند و ارتباط آن حزب با این الیگارشها را نیز مورد بررسی قرار داد.
دلایل زیادی برای نگرانی در مورد اینکه «لیز تراس» چه خواهد کرد و چه کسی در کابینه او خواهد بود وجود دارد. با این وجود، فارغ از هر چه در مورد او فکر کنیم او بوریس جانسون نخواهد بود خدا را شکر.
علاوه بر این، ورود نخست وزیر جدید محافظهکاران به احتمال زیاد تاریخ انتخابات عمومی بعدی بریتانیا را از سال ۲۰۲۴ به ۲۰۲۳ میلادی جلو خواهد انداخت، زیرا تراس به احتمال زیاد میخواهد به دنبال تصدی مسئولیت خود باشد بهویژه که حزب محافظه کار در حال حاضر چنین است. زمانی که بریتانیا شروع به خروج از وضعیت اضطراری آینده کند او وسوسه خواهد شد که این کار را انجام دهد که احتمالا امیدوار است سال آینده تقریبا زمان مناسب برای این کار باشد.
بنابر این استدلال دولت تراس میتواند برای مدت کوتاهی به مدت ۱۲ ماه روی کار باشد. احمقانه است که نتیجه آن انتخابات را در این مرحله پیش بینی کنیم، اما هنوز باید با این فکر خوشحال شویم که رای دهندگان ممکن است به زودی این فرصت را پیدا کنند که نظر خود را پس از یک دوره طولانی با یک حزب در قدرت بیان کنند.
من در این باره هفته آینده برای روزنامه ژاپنی «ماینیچی» خواهم نوشت. بیایید خوش بین باشیم و به جنبه روشن آن ماجرا نگاه کنیم شاید در مسیر درستی حرکت کند.