فراروـ «شب طلایی» اولین ساخته یوسف حاتمی کیا، پسر ابراهیم حاتمی کیا، کارگردان و فیلمساز معروف است که اولین فیلم خود را با یک موضوع اجتماعی جلوی دوربین برده است. در این فیلم حسن معجونی، یکتا ناصر، مریم سعادت، مسعود کرامتی، سوگل خلیق و بهناز جعفری به ایفای نقش پرداختهاند و تهیه کننده این فیلم نیز ابراهیم حاتمی کیاست.
در خلاصه داستان فیلم آمده است:
داستان درباره ماجرایی جذاب در دل خانه مادربزرگ است. درحالی که همه خانواده دور هم جمع شدهاند تا جشن تولدی برای مادربزرگ بگیرند، داماد خانواده که به دلیل سفر در این مهمانی حضور نداشت، سرزده از راه میرسد و شمش طلایش را میخواهد که چندین وقت قبل به امانت در خانه مادربزرگ گذاشته بود.
ابراهیم حاتمی کیا، تهیه کننده فیلم درباره اولین ساخته فرزندش میگوید:
«من در این فیلم تنها یک اسم هستم و کارها را اویس طوفانی و بهراد مهرجو انجام دادهاند. من نمیتوانستم کار را ادامه بدهم؛ زیرا جهان من با این فیلم متفاوت است و خوشحالم که یوسف جهان خودش را به تصویر کشید.»
یوسف حاتمی کیا در نشست خبری «شب طلایی» به خبرنگاران گفت:
«راستش فرزند ابراهیم حاتمی کیا بودن افتخار بزرگی است، چه به این عنوان که ایشان فیلمساز باشد و چه به این عنوان که پدرم هستند، برای من افتخارآفرین است. واقعیت این است که قدم اول با اویس طوفانی و بهراد مهرجو شکل گرفت و، چون کارت تهیه کنندگی نداشتیم، نزدیکترین فرد پدرم بود که کارت تهیه کنندگی داشت. ایشان هم مهربانانه قبول کرد و خدا را شکر فیلمنامه را دوست داشت. از ایشان ممنونم که به من و گروهم اعتماد کرد و سعی کرد تا من استقلالم را حفظ کنم. پدر فقط دوبار سر صحنه فیلمبرداری آمدند و از دور ما را هدایت کردند.»
نظرات منتقدان درباره فیلم «شب طلایی»
علی بحرینی
«شب طلایی یک فیلم متوسط است و این فیلم من را به اینکه سینمای ایران یک حاتمی کیای مهم دیگر هم داشته باشد، امیدوار کرد. یوسف فیلمسازی را دور از محدوده و محیط فیلمهای پدرش آغاز کرده است و میتوانیم به آیندهاش خوشبین باشیم.»
رضا صائمی
«نام پسر ابراهیم حاتمی کیا به عنوان کارگردان فیلمی به تهیه کنندگی پدرش کافی بود تا تماشای «شب طلایی» به عنوان نخستین فیلم حاتمی کیای پسر کنجکاوی برانگیز باشد. فیلم هیچ نسبتی با سینمای حاتمی کیا نداشت. نه لزوما به این دلیل که ژانری جنگی داشته باشد که اساسا با جهان سینمایی ابراهیم حاتمی کیا متفاوت بود و گویی یوسف حاتمی کیا تلاش کرده است تا تمایز سینماییاش را با پدر از این طریق تعریف کند. به گمانم این یک امتیاز برای حاتمی کیایی جوان است. به این امتیاز میتوان فیلم قصهگو و ملتهبی را هم اضافه کرد که از ریتم نمیافتد و مخاطب را تا انتها با خود همراه میکند؛ هرچند پایانبندی دلچسبی ندارد.
«شب طلایی» یک درام خانوادگی است که از طریق گم شدن یک شی گرانقدر در خانه چالشهای روابط عاطفی و خانوادگی را به تصویر میکشد. فیلمی با لوکیشین ثابت در فضای بسته خانه که فقدان تنوع لوکیشین و بافت جغرافیایی قصه را با شخصیتپردازی و قصه گویی و ملزوماتش جبران میکند. او از طریق تنوع و تغییر نماها در فضای خانه و خرده حوادثی که هرکدام بر التهاب یک فقدان میافزاید، ریتم مناسبی به قصه میدهد. «شب طلایی» را میتوان آغاز امیدوار کنندهای برای یوسف حاتمی کیا دانست.»
آریا قریشی
«شب طلایی هرچند فیلم بدی است، شروع حساب شده و هوشمندانهای برای یوسف حاتمی کیاست. او با انتخاب این سوژه میتواند راه خود را از ابراهیم حاتمی کیا جدا کند و از زیر سایه پدر بیرون بیاید. ضمن اینکه او تسلط خودش را هم در زمینه اجرا در فضای محدود، بسته و شلوغ و هم بازی گرفتن از بازیگران نشان میدهد. با این وجود مشکل اصلی به فیلمنامهای بر میگردد که عملا فاقد یک ساختار منسجم است. با انبوهی از خرده داستانها و موقعیتها رو به رو هستیم که میتوان خیلی از آنها را حذف یا با هم جا به جا کرد یا موقعیتهای دیگری را به آنها افزود.
در هر کدام از این شرایط ضربه محکمی به ساختار فیلم وارد نمیشود. فیلم از یکدست نبودن لحن هم رنج میبرد. در برخی از لحظات با لحنی کمیک رو به رو میشویم که ربطی به فضای کلی فیلم ندارد. شب طلایی فیلمی است که بیهوده شلوغ شده و به جای بسط پیدا کردن، متورم میشود؛ بنابراین صرفا با چند موقعیت بالقوه جذاب، اما گسترش یافته رو به روییم. اینکه داستان فیلم امکان برداشتهای استعاری را برای تماشاگر فراهم کند، برای تولید یک فیلم خوب نیست.»
احمد شاهوند
«اولین ساخته فرزند ابراهیم حاتمی کیا فیلم نسبتا خوش ساختی است که شروع خیلی خوبی دارد، به موقع تماشاگر را درگیر میکند و تا یک سوم پایانی خوش ریتم پیش میرود. گویا کارگردان ناگهان درست مثل شخصیتهای فیلمش که از جستجوی شمش طلا خسته شدهاند، حوصلهاش سر میرود، ناگهان میزند زیر میز و فیلم را تمام میکند و حواسش نیست که یک پایان بندی عجولانه و ناگهانی و دور از انتظار بهراحتی میتواند همه رشتهها را که انصافا هم در فیلمنامه و هم در اجرا خیلی خوب بافته شدهاند، پنبه کند.
فیلم پر از کاراکتر است که انصافا بیشترشان پرداخت شدهاند و همه کارکرد دارند. مثل دختر نوجوان خانواده که از ابتدا تا انتها مدام هدفون در گوش دارد، ناگهان در جای مناسب به کار میآید. بازیها هم همه در خدمت فیلمنامه و داستان قابل قبول و به اندازه هستند. از مریم سعادت و حسن معجونی تا یکتا ناصر و علی باقری و دیگر بازیگران. یوسف حاتمی کیا در کارگردانی و فیلمنامه نویسی نمره قبولی میگیرد و میتوان منتظر دومین ساختهاش ماند.»