فرارو- فیودور لوکیانوف - رئیس شورای سیاستگذاری خارجی و دفاعی روسیه و مشاور «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه؛ روسیه اخیرا دو سند پیشنویس توافق نامههای امنیتی با امریکا و ناتو را برای دولت ایالات متحده ارسال کرد که از نظر لحن و سبک بیشتر به اولتیماتوم (ضرب الاجل) شباهت دارند تا معاهده.
روسیه خواستههای مستقیم ذیل را از ایالات متحده مطرح کرده است: امریکا متعهد میشود که از گسترش بیشتر ناتو به سمت شرق جلوگیری کند و از الحاق و پذیرش عضویت کشورهایی که پیشتر از جمهوریهای اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بودهاند خودداری نماید.
امریکا نباید در قلمروی کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق که عضو ناتو نیستند پایگاه نظامی ایجاد کند و نباید از زیرساختهای آن کشورها برای هیچ گونه فعالیت نظامیای استفاده کند. امریکا نباید همکاری نظامی دوجانبهای را با آن کشورها توسعه دهد.
قراردادی که روسیه پیشنهاد امضای آن با ناتو را ارائه میکند شامل تعهداتی است که از گسترش بیشتر پیش روی ناتو جلوگیری میکند و مانع از عضویت اوکراین و سایر دولتها در آن پیمان میشود و از انجام هرگونه فعالیت نظامی ناتو در خاک اوکراین و سایر کشورهای ماوراء قفقاز، شرق اروپا و آسیای مرکزی خودداری میورزد.
در بخش دیگری این سند خواستار توقف فعالیتهایی است که میتوانند تهدیدی برای امنیت قلمداد شوند. طرفین از استقرار نیروهای مسلح و تسلیحات خود از جمله در چارچوب سازمانهای بین المللی و ائتلافهای نظامی یا ائتلافها در مناطقی که استقرار تسلیحات ممکن است توسط طرف دیگر به عنوان تهدیدی برای امنیت ملیشان قلمداد شود خودداری ورزند. هم چنین، آنان باید از استقرار نیروها در قلمروهای ملی طرفین خودداری ورزند. به عبارت دیگر، ناتو نمیتواند در نزدیکی مرزهای روسیه فعالیت نظامی انجام دهد اگرچه روسیه در قلمروی خود در نزدیکی مرزهای ناتو این حق را دارد که هر طور صلاح میداند عمل کند.
همه این موارد به سادگی آن چه را مسکو مدت هاست به عنوان موضع و خواستههای خود ظرف سالیان گذشته مطرح کرده را بار دیگر تکرار میکند. پرسش اصلی آن است که چرا رهبران روسیه با آگاهی کامل از این که همتایان غربیشان این خواستهها را رد میکنند و حتی از بحث در مورد مفاد آن خودداری میورزند تصمیم به ارائه چنین سندی گرفته است.
برای امریکا و ناتو توافق به معنای برداشتن گام سیاسی غیر قابل قبول و پذیرش تسلیم در برابر مسکو است. هم چنین چرا غرب به طور ناگهانی نیاز به تجدیدنظر انقلابی در سیستم امنیتی اروپا پس از جنگ سرد را احساس میکند. به زبان ساده، به دلیل آن که تهدید کافی برای در نظر گرفتن چنین اقدامات شدیدی وجود ندارد. احتمالا مسکو این را درک میکند و نشان میدهد که ممکن است هدف دیگری در ذهن داشته باشد: «نپذیرفتن ژست توخالیاش از سوی طرف مقابل تا بتواند بگوید ما پیشنهاد دادیم و بنابراین در اقداماتی که بعدا انجام میدهیم مقصر نیستیم».
به عبارت دیگر، کرملین بهانهای را ایجاد میکند که به وسیله آن میتواند آزادانه در نظام روابط موجود تجدیدنظر کند گامی که ظاهرا احساس میکند زمان آن فرا رسیده است. اگر چنین باشد میتوان انتظار داشت که مسکو اقداماتی را انجام دهد که نشان دهنده عزم آن کشور برای تغییر یکجانبه وضعیت موجود است.
هم چنین، به دلیل ابعاد گسترده پیشنهادهای روسیه غرب نمیتواند به سادگی آن را تایید یا رد کند و به تعویق انداختن پاسخ به خواستهها تا زمان مذاکرات دیپلماتیک بعدی اعتبار خواستهها را تضعیف میکند. نکته جالب آن است که ببینیم اگر کرملین با پاسخ منفی غرب در مورد خواستههایش مواجه شود که ظاهرا از ابتدا نیز قابل انتظار بود چه خواهد کرد.
منبع: تایمز مسکو