«ترشیدگی» واژهای آشنا برای دختران دهه 60 است، دخترانی که شانس ازدواجشان را دختران دهه 70 گرفتند و به قولی امروزیها سینگل ماندند. بنابراین کسانی که شانس آورده و ازدواج کردند، سعی کردند دخترانشان به سرنوشت دهه خودشان دچار نشود بنابراین به ازدواج زودهنگام تشویقشان کردند تا به اصطلاح فرزندانشان را از ترشیدگی نجات دهند.
به گزارش ایسنا، در بسیاری از نقاط همدان تفکر «دختر که رسید به 20 باید به حالش گریست» حاکم است؛ با یک حساب سرانگشتی میبینیم باز هم این تفکر بهتر از آن است که دختران را در سن 13 و حتی 9 سالگی شوهر دهیم.
شوهری که کودکی خود را در کمال آرامش داشته و سن نوجوانی را سپری کرده و حالا در دوره جوانی است، خواستههای کودکانه همسرش برایش جذابیتی ندارد و از او انتظار دارد همچون یک زن جوان و پخته رفتار کند و اگر غیر از این باشد، آبشان از یک جوی نمی رود.
روز گذشته بود که معاون حقوق بشر و امور بینالملل وزیر دادگستری اعلام کرد «یکی از مسائل مهم و قابلرسیدگی در استان همدان مسأله کودکهمسری است به طوریکه همدان و زنجان در این موضوع گوی سبقت را از خراسان رضوی ربودهاند.»
امام جمعه همدان هم در سخنانی اظهار کرد «شرایط اجتماعی امروز جوان 20 ساله را هم آماده پذیرش مسئولیت زندگی نمی داند پس در این میان با توجه به تعاریف حق، درمی یابیم مهندسی فرهنگی در کشور اشتباه است که شاهد کودک همسری هستیم.»
مسئولان دادگستری همچنین در خردادماه امسال آماری بی سابقه از ازدواج کودکان ارائه دادند مبنی بر اینکه «سال گذشته یک هزار و ۵۹۶ ازدواج دختران زیر ۱۵ سال در همدان ثبت شده که ۶۰ مورد از آنها به طلاق منجر شده است.»
بنابراین ایسنا با همکاری ایسپا(مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران)- شعبه همدان بر آن شد تا پیامدهای کودک همسری را مورد بررسی قرار داده و از اساتید جامعهشناسی، روانشناسی و حقوق برای این امر کمک بگیرد.
شبکهها اجتماعی کودکان را به سمت بلوغ زودرس جنسی سوق میدهند
یک جامعهشناسان در نشست «بررسی پیامدهای کودکهمسری» در دفتر ایسنا، با بیان اینکه کشور در معرض تبلیغات اروتیک بیگانه قرار دارد، اظهار کرد: رسانه ها و شبکه های اجتماعی، کودکان را به سمت بلوغ زودرس جنسی سوق می دهند و ازدواج به عنوان تنها گزینه پاسخگویی به نیازهای جنسی در کشورمان مطرح می شود.
حسین رضایی تعریفی از کودک همسری ارائه کرد و گفت : کودک همسری، ازدواجی ناهمگون، فاقد ابعاد مختلف بلوغ است که در بازه زمانی نابهنگام صورت می گیرد و حدود 80 درصد با شکست مواجه می شود.
وی با بیان اینکه افرادی که اقدام به ازدواج با کودکان می کنند و یا در دوران کودکی وارد زندگی زناشویی می شوند، ناآگاه هستند و با فرهنگ غلط در مسیر زندگی قرار گرفته اند، افزود: ازدواج دو کودک با هم و یا یک کودک با یک بالغ، هر دو مصداق کودک همسری را دارد.
این جامعهشناس درباره اینکه کودک همسری در جامعه کنونی ما به مسأله تبدیل شده است، بیان کرد: تعریفی که برای مسأله اجتماعی داریم این است که وقتی موضوعی بیش از 50 درصد افکار جامعه را به خود معطوف سازد، به عنوان مسأله اجتماعی مورد توجه مسئولان، متخصصان و کارشناسان اجتماعی قرار می گیرد و چنانچه راهحلی برای جلوگیری از گسترش آن پیشنهاد نشود به معضل اجتماعی تبدیل می شود که مقابله با آن به مراتب دشوارتر خواهد بود.
کودک همسری در حال تبدیل به یک معضل اجتماعی است
رضایی این معضل را به عنوان پدیده ای فردی و اجتماعی معرفی کرد و ادامه داد: مسأله کودک همسری یک مسأله اجتماعی ست که در حال تبدیل شدن به معضل اجتماعی است.
وی آغاز زندگی زناشویی را مستلزم بروز جنبه های مختلف بلوغ در انسان ها دانست و تأکید کرد: انسان قبل از ازدواج باید به چندین نوع بلوغ دست یابد که بلوغ جنسی یکی از جنبه های آن است.
وی نشانه بلوغ جنسی افراد را توانایی برقراری روابط عاطفی و توانایی پاسخگویی به تمناهای جنسی همسر معرفی کرد و گفت: فرد تا زمانی که نتواند نیازهای عاطفی و جنسی خود و همسرش را بشناسد و توانایی پاسخگویی به آنها را داشته باشد، نمی تواند وارد زندگی زناشویی شود.
رضایی بلوغ جسمی را به عنوان دیگر جنبه های بلوغ انسان بیان کرد و گفت: وقتی کودک به بلوغ جسمی نرسیده و خودش هنوز در سن رشد قرار دارد و نیاز به ریزمغذی های خوراکی دارد چگونه می تواند از بدنش به عنوان مادر استفاده کند و انسان دیگری را به وجود بیاورد؟
وی بلوغ جسمی را به عنوان دومین نوع از بلوغ لازم برای افرادی که می خواهند ازدواج کنند، برشمرد و ادامه داد: وقتی هنوز بلوغ جسمی رخ نداده به طبع بلوغ روانی فرد نیز مراحل رشد خود را طی نکرده و توانایی برقراری ارتباط موثر و منطقی با همسر و کنترل احساسات و عواطف و خشم خود با همسر را ندارد و نمی تواند ارتباط روانی خوبی با وی برقرار کند و به طور کلی بلوغ روانی اتفاق نیفتاده است.
رضایی بلوغ اقتصادی را به عنوان دیگر جنبه بلوغ افراد عنوان کرد و یادآور شد: وقتی افراد به ویژه پسران توانایی تأمین نیازهای ضروری مالی و اقتصادی خود و زندگی دونفره را ندارند، نشان دهنده این مطلب است که هنوز به بلوغ اقتصادی نرسیده اند.
وی بلوغ اجتماعی را جنبه دیگری از آمادگی افراد برای شروع زندگی زناشویی دانست و اضافه کرد: کودک همسری افرادی که هنوز جایگاه تثبیت شده ای برای خود در جامعه ندارند و فاقد تربیت و بلوغ اجتماعی هستند و به چشم سایرین به عنوان کودک دیده می شوند، نمی تواند پیامدهای مثبت روانی در زندگی شان داشته باشد.
این جامعهشناس همچنین بلوغ اخلاقی را مطرح کرد و افزود: افراد باید ارزش ها و هنجارهای پذیرفته شده اجتماعی را در خود داشته باشند و توانایی درک مفهوم تعهد و بودن در رابطه با همسر خود را داشته باشند که فقدان آن عدم شکل گیری تعهد اجتماعی افراد را نشان می دهد.
23 درصد مردم با کودک همسری موافق هستند
وی با اشاره به اینکه 23 درصد افراد در نظرسنجی های صورت گرفته با کودک همسری موافق بوده اند، اظهار کرد: در روزگاری که کشورمان با انواع تبلیغات و ابزارهای متفاوت فرهنگی و هنری و اقتصادی که مضامین اروتیک و سکسی را نشان می دهند، کودک را به سمت بلوغ زودرس جنسی سوق می دهند، ازدواج به عنوان تنها گزینه پاسخگویی به نیازهای جنسی در کشورمان مطرح می شود.
رضایی سوق یافتن کودکان به سمت ازدواج را به عنوان راهی برای ارضای نیازهای جنسی آنان معرفی کرد و گفت: پیدایش معضل ازدواج سفید به عنوان بدیل و پدیده جایگزین اجتماعی برای ازدواج، گویای این مطلب است که همه مناسبات سنت ازدواج با هجوم تبلیغات مسموم بیگانه، به روابط عاطفی مثلثی و مخمسی افراد و صرفا ارضای نیازهای جنسی تنزل داده شده و انقلاب جنسی در جامعه حادث شده است.
این جامعهشناس در ادامه سخنانش بیان کرد: مسائل اجتماعی از میدان علل تبعیت می کنند تا معنای یک آسیب اجتماعی را بروز دهند و فقر به عنوان یکی از علل کودک همسری مطرح است، افراط افراد و خانواده ها در دهه 60 موجب بروز تفریط فرزندان دهه 70 شده و والدین در سنین پایین تر فرزندان را به سمت ازدواج سوق می دهند که مانند فرزندان دهه 60 ناموفق در یافتن همسر نباشند و به اصطلاح نترشند.
آیا والدین ما از نظر عاطفی رضایتمندی لازم از همسر خود را دارند؟
رضایی با اشاره به اینکه والدین نسل حاضر نیز در سنین کودکی ازدواج کرده اند، ادامه داد: آیا والدین ما از نظر عاطفی رضایتمندی لازم از همسر خود را دارند؟ و آیا در تربیت فرزندان خود درست عمل کرده اند؟ کودکی که خود هنوز به ابعاد رشد اجتماعی و فردی مورد نیاز برای ازدواج نرسیده و تنها بلوغ جنسی را دارد در مواجهه با واقعیات تلخ زندگی دوام می آورد و یا شکسته شده و فرو می ریزد؟
وی با اشاره به نسل های قبل عنوان کرد: در خانواده های قدیمی تر کودکانی که ازدواج می کردند تا سالهای متمادی در کنار خانواده ها بودند و بسیاری از نارسایی های زن و شوهر در همجواری با والدین آموخته می شد و از بسیاری عوامل که موجب فروپاشی زندگی زناشویی کودک همسران بود، جلوگیری به عمل می آمد و فشارهایی که امروزه کودک همسران در زندگی زناشویی و مستقل خود تجربه می کنند، وجود نداشت.
این جامعهشناس تأکید کرد: در حال حاضر متمول ترین خانواده ها نیز نمی توانند اعضای خانواده خود را از نظر مالی حمایت کنند چه برسد به فرزندانی که اقدام به ازدواج های زودهنگام می کنند و از تأمین مالی خود عاجز هستند.
وی کارکرد خانواده های امروزی را تهدید و کوچک شده خواند و با بیان اینکه در جامعه امروز خانواده ها دچار دگردیسی شده اند و کارکرد گذشته را ندارند، هدونیسم یا لذت گرایی را به عنوان دستاورد تبلیغات بیگانه که به صورت فیلم و سریال وارد جامعه ما شده اند، معرفی کرد.
رضایی اعلام کرد: پیامد این گونه تولیدات سینمایی و تلویزیونی، باعث به وجود آمدن نسلی از مجردان در جامعه مان شده که با تفکر ازدواج با هدف فرار از ترشیدگی وارد زندگی های زناشویی شده و شکست خورده اند و یا به زندگی و برقراری رابطه های عاطفی با هدف لذت بردن صرف می نگرند.
وی به عنوان جامعه شناس دارای دیدگاه اسلامی اظهار کرد: همانگونه که پیامبر اسلام(ص) فرمود انسان زمان خود باشید و فرزندانتان را برای زمان های بعد تربیت کنید، ازدواج کودک همسری از دیدگاه شرع و عرف اشتباه است و سوق دادن انسانی که به بلوغ لازم برای ازدواج نرسیده است، جایز نیست.
رضایی کارکرد دو محور قضایی و اجتماعی را در حل مسأله کودک همسری موثر دانست و تأکید کرد: با قانونگذاری و حمایت از نهاد خانواده و ارائه آموزش های جامع علمی در مورد جنبه های اجتماعی ازدواج کودک همسری می توان در جامعه اثرگذار بود.
سواد دیجیتال کودکان تهدیدکننده است
این جامعه شناس به سواد دیجیتال کودکان امروزی اشاره کرد و گفت: این سواد سطحی و خطرناک که کودکان ما دارند، بسیار تهدیدکننده است و باید هدایت شود.
رضایی حیازدایی را به عنوان دیگر کارکرد تبلیغات رسانه های بیگانه معرفی کرد و افزود: بی احترامی به بزرگان خانواده و سالمندآزاری و فراموشی ارزش های دینی و جایگزینی آن با ارزش های هدونیسمی موجب شکاف بین نسل ها و جدایی والدین و فرزندان شده و علت آن ارتباط نزدیک با رسانه ها و شبکه های اجتماعی خارج از کشور است.
وی با بیان اینکه قانونی کردن مصادیق جرم نه تنها میزان ارتکاب جرم را در جوامع کاهش نمی دهد بلکه آن را افزایش خواهد داد، اظهار کرد: رفتار افراد باید در چارچوب قانون محدود شود.
وی با تأکید بر اینکه اسلام همواره راه هایی برای برون رفت از مشکلات ارائه کرده است، یادآور شد: همانگونه که افراد فاقد جنسیت مشخص حق بهره مند شدن از نیازهای فردی و اجتماعی خود را دارند و جامعه اسلامی برای حقوق فردی و اجتماعی آنان تدابیری می اندیشد، سایر افراد نیز باید در جامعه حقوق خود را بشناسند و از آن بهره مند باشند.
ایران، بهشت تغییر جنسیت ترنسها
رضایی ایران را به عنوان بهشتی برای تغییر جنسیت دادن ترنس های جهان معرفی کرد و گفت: افرادی که هویت جنسی مشخصی ندارند و از این موضوع رنج می برند، به راحتی در ایران با انجام عمل های تغییر جنسیت به زندگی عادی خود ادامه می دهند.
وی در ادامه به بیماری روانی پدوفیلی اشاره و خاطرنشان کرد: نباید بگذاریم مقوله ازدواج کودک همسری به معضل پدوفیلی یا همان تمایل به ارتباط جنسی داشتن با کودکان، که در اروپا شایع شده و گروه هایی نیز در رابطه با آن تشکیل شده است، سوق پیدا کند.
ممنوعیت قانونی کمکی به پدیده کودکهمسری نمیکند
یک وکیل نیز گفت: در حقوق و وکالت، تعریف مشخصی از کودک وجود ندارد بلکه همواره از دو واژه طفل صغیر ممیز و غیزممیز استفاده می شود که سن خاصی را شامل نمی شود و علما بنا بر عرف جامعه، سن تمیز کودکان را 7 سال در نظر گرفته اند و افراد زیر 18 سال را به عنوان صغیر ممیز می دانند و در ماده واحده های مجلس شورای اسلامی، سن 18 سالگی به عنوان سن رشد شناخته شده که بیشتر در مسائل مالی و حقوقی کاربرد دارد.
احسان شهبازیان بلوغ جسمی و عقلی را به عنوان فاکتورهای مورد توجه در امر ازدواج معرفی کرد و افزود: طبق قانون سن 13 سال تمام برای دختران و 15 سال تمام برای پسران فاقد ممنوعیت برای ازدواج است و ازدواج افراد کمتر از این سن، کودک همسری محسوب می شود.
وی با بیان اینکه موضوع کودک همسری متعلق به زمان حاضر نیست، عنوان کرد: با توجه به تغییراتی که در سالهای 1310 در مورد سن ازدواج در قانون لحاظ شده و قانون حمایت از خانواده که در سال 1353 در ایران سن ازدواج دختران را 18 و برای پسران 20 سال اعلام کرد و در حکومت های بعدی تغییر یافت، نشان می دهد موضوع ازدواج در تمام مراحل تاریخی کشور مطرح بوده اما با توجه به اینکه شبکه های اجتماعی به شکل کنونی وجود نداشتند، این موضوع به عنوان مسأله و دغدغه افکار عمومی مورد توجه قرار نگرفته است.
شهبازیان مواردی چون اجرت المثل، حق تعیین مسکن، حق منع خروج از کشور بدون اجازه همسر را به عنوان شروط ضمن عقد که به قانون نکاح افزوده شده را از جمله نیازهای افراد معرفی کرد که توسط قانونگذاران وضع شده است و گفت: قوانین مربوط به ازدواج افراد موضوعی است که از ابتدا وجود داشته و با توجه به تغییرات اجتماعی صورت گرفته در کشور دستخوش تحولاتی شده که تا کنون به این شکل در رسانه های اجتماعی مطرح و منعکس نشده بود تا در مورد آن بحث و اظهارنظر شود.
وی با اشاره به فاصله ای که بین انعقاد پیمان نکاح و ثبت قانونی آن در دفترخانه وجود دارد، اظهار کرد: این دو مقوله از هم جدا و منفک هستند، در نکاح عاقد اصلی داماد است و فردی که به عنوان عاقد در مراسم های ازدواج حاضر می شود و خطبه عقد را می خواند به نمایندگی از طرف داماد این کار را انجام می دهد که این نکاح برای دختران 9 سال به بالا مانعی ندارد و چنانچه ثبت آن که جنبه تشریفات و قانونی دارد، به زمان مشخص شده در قانون و سن مقرر برای دختران و پسران محول شود، منع قانونی ندارد.
ممنوعیت های قانونی فقط در حیطه ثبت اسناد لحاظ می شود
شهبازیان با تأکید بر اینکه ممنوعیت های قانونی فقط در حیطه ثبت اسناد لحاظ می شود، بیان کرد: با ایجاد محدودیت ها برای ثبت ازدواج در سنین خاص، شاهد بروز مشکلات دیگر در موارد طلاق و شرط وکالت طلاق و سایر مسائل مربوط به ازدواج کودکان و افراد زیر سن قانونی خواهیم بود.
وی خاطرنشان کرد: تا زمانی که والدین بدسرپرست و معتاد و اقوامی که سنت را بر مدرنیته ترجیح می دهند، در جامعه ما هستند با مسأله کودک همسری مواجه خواهیم بود و تصویب قوانینی که ازدواج کودکان را به سنی خاص محدود کند، چه به صورت حمایتی و چه سوءظنی، نتیجه ای جز ایجاد هجر و مهجور ماندن کودکان از حق خویش در دادگاههای خانواده در پی نخواهد داشت.
شهبازیان با تأکید بر اینکه براساس قانون دختران 13 سال با رعایت مصلحت می توانند ازدواج کنند، گفت: ممنوعیت های تلویحی و راه گریز برای افراد ایجاد شده و با توجه به اینکه در دنیای حقوق با مقوله تئوری و در وکالت با مقوله عملی مواجه هستیم، وکالت بحثی عملی است و در مورد واقعیات اظهارنظر می کند و براساس قانون هیچ گاه نمی توان در مورد افراد به صورت تئوری صحبت و موضوعی را رد و یا تأیید کرد.
وی با بیان اینکه هیچ قانونی نمی تواند مانع بروز فساد، طلاق، اعتیاد و جرم شود، افزود: واقعیت این است که ممنوعیت قانونی در شرایط فعلی نمی تواند کمکی به افراد و خانواده ها به ویژه زنان و دختران کند چرا که ازدواج یک مسأله شخصی است و پدر و مادر به طور کامل نمی توانند مداخله کنند.
نکاح زیر سن عرف حاشیهای که به متن غلبه کرده
این حقوقدان با بیان اینکه در مسائل غیرمالی محدودیت سنی 18 سال را درنظر نمی گیریم، تأکید کرد: نکاح زیر سن عرف مصداق حاشیه ای است که بر متن غلبه کرده و دختری که در 9 سالگی بله می گوید در سن 18 سالگی که فهم و عقلش به رشد می رسد، نتیجه آن را درک می کند و چنانچه در زمان نکاح عقل وی درک زندگی زناشویی را داشته باشد می تواند شروط ضمن عقد را برای خود طلب کند.
وی ادامه داد: مردی که با درنظر گرفتن شروط ماده قانون 1041 که شرایطی مانند صلاحدید دختر و موافقت پدر وی را بیان کرده، اقدام به نکاح با دختر زیر 13 سال کند را مجرم نمی دانیم چرا که شرایط قانونی را رعایت کرده است.
شهبازیان در ادامه بر لزوم ایجاد زیرساخت های فرهنگی و ارائه آموزش های لازم در زمینه ازدواج تأکید کرد و گفت: اصلاح قانون و وضع قوانین نظارتی و حمایتی می تواند میزان آسیب های ازدواج کودک همسری را کاهش دهد و از آنجا که کودک همسری به عنوان جرم تلقی نمی شود، نیازی به وضع قوانین جدید نیست و حق والدین حتی به طور موقت هم غیرقابل اسقاط است.
خیانت نتیجه کودکهمسری
یک روانشناس نیز بر لزوم ارائه تعریفی مشخص از کودک و سن کودکی تأکید کرد و گفت: در فرهنگ های مختلفی که در سراسر دنیا وجود دارد، موارد متعددی از چند همسری و داشتن همسر مشترک در یک خانواده وجود دارد اما هیچ یک از آنها به اندازه کودک همسری افکار عمومی را متأثر نکرده و این امر به واسطه رسانه و شبکه های اجتماعی است.
مهدی بختیاری افزود: قوانین باید با روح جامعه سازگاری داشته باشند و پیش از اینکه در مورد کودک همسری بحث کنیم باید به این موضوع بیندیشیم که آیا مرز بلوغ جسمی در جامعه کنونی ما جابجا شده است یا خیر؟
وی با بیان اینکه صحبت در مورد کودکان، سروکار داشتن با انسان ها است، اظهار کرد: علت مسأله ساز شدن موضوع کودک همسری در جامعه امروزی، رسانه و شکسته شدن سکوت افکار عمومی در مقابل این پدیده بوده و متأسفانه کاربری کودک همسری در حال تغییر است و این موضوع به عنوان معضل گسترده تر و خطرناک تری باید مورد توجه مسئولان و جامعه قرار گیرد.
مخالفان کودک همسری فرزند ندارند
بختیاری با اشاره به اینکه بسیاری از مخالفان موضوع کودک همسری، افرادی هستند که فرزندی ندارند، بیان کرد: افراد با دیدن فیلم ها و مطالبی که در راستای این موضوع در شبکه های اجتماعی منتشر شده احساس همانندسازی می کنند و همین امر باعث شده واکنش هایی را در مقابل آن نشان دهند.
وی با اشاره به وجود این باور عمومی درباره پایین بودن میزان طلاق در ازدواج های کودک همسری گفت: در این زمینه تا کنون مطالعات درستی صورت نگرفته است و نمی توان این مطلب را تأیید کرد چرا که علل این پدیده را می توان ناچاری افراد و نداشتن گزینه های دیگر برای ادامه زندگی دانست و لزوما اینکه طلاقی صورت نمی گیرد نمی تواند منکر خیانت های افراد کودک همسر شود و این مطلب نیز هنوز در سکوت رسانه ای قرار دارد و با فاش شدن نمونه های آن می توان در مورد جنبه های مختلف و نتایج ازدواج کودک همسری اظهارنظر کرد.
بختیاری با تأکید بر اینکه نباید در مقوله کودک همسری نگاه ها فقط به سمت دختران و زنان باشد، ادامه داد: پسری که وارد ازدواج کودک همسری شده نیز نیازهایی داشته که نادیده گرفته شده و این موضوع نیز باید در مطالعات جامعه شناختی مورد توجه قرار داد.
وی با بیان اینکه مسأله کودک همسری نخستین تبعات منفی را برای کودک و خانواده وی در پی خواهد داشت، گفت: دنیای بعد از کودک همسری دنیای تنهایی است و کودکی که توانایی انتخاب رنگ لباس خود را ندارد مسلما نمی تواند در ادامه زندگی زناشویی استقلال، ثبات و تعهدی به همسرش داشته باشد.
این مشاور خانواده خیانت را به عنوان معضلی که در نتیجه کودک همسری به وجود می آید، معرفی کرد و افزود: یکی از ایراداتی که به قانونگذار وارد است، اجرای قانون با عزمی محکم است تا همانگونه که برای گرفتن گواهینامه رانندگی نیاز است افراد دارای 18 سال تمام باشند، برای ازدواج هم نیاز به گرفتن گواهینامه و سنی خاص باشد.
وی با بیان اینکه در مقوله روانشناسی کودکان و والدین یا وُسع را نمی بینیم و یا نمی خواهیم ببینیم، ادامه داد: در کودک همسری رهایی از فقر را به یک عمر زندگی نامناسب ترجیح می دهیم.
بختیاری بر لزوم آموزش به کودکان و والدین تأکید کرد و گفت: با افرادی که نمی خواهند این معضل را به عنوان مشکل و معضل اجتماعی بپذیرند باید به شدت برخورد کرد.
مواجهه با معضل کودکبیوگی پس از کودکهمسری
عضو هیئت علمی گروه روانشناسی دانشگاه بوعلی سینا نیز در سخنانی بیان کرد: پس از مسأله کودک همسری امروزه با معضل کودک بیوگی مواجهیم که بر اثر طلاق زودرس، کودک همسران به آن دچار شده اند.
دکتر طاهره حقطلب افزود: کودکی که به بلوغ رسیده و همسر می شود و کودکی که نابالغ است و به همسری درمی آید هردو این گونه افراد جامعه را آزار می دهند و خشم درونی که در کودک شکل گرفته موجب بی اعتمادی به خود، خانواده و اجتماع می شود.
وی یکی از علل بروز خشونت در جامعه را خشونت هایی که بر اثر ازدواج های نامناسب به وجود می آید، دانست و تأکید کرد: آموزش، تنها راهکار موجود برای مقابله با چنین مشکلاتی است.
وی با اشاره به تحقیقات صورت گرفته در زمینه سوءاستفاده های جنسی در جامعه بیان کرد: آموزش به کودکان در مورد هویت و تربیت جنسی می تواند تاحدود زیادی مانع بروز سوءاستفاده های جنسی از آنان شود.
کودک همسری نوعی سوءاستفاده جنسی است
حقطلب کودک همسری را نوعی سوءاستفاده جنسی دانست و ادامه داد: عمده ترین گام بعدی در راستای مقابله با سوءاستفاده های جنسی را حقوقدانان می توانند بردارند و با مشخص کردن سن ازدواج و نظارت و سخت گیری بر اجرای قوانین مربوط به آن مقوله، تأثیر مثبتی در این زمینه داشته باشند.
وی در ادامه عنوان کرد: باید توجه داشت که در خشونت ها فقط آسیب های جسمی ثبت می شود و آسیب های روحی که افراد متحمل می شوند به مراتب بیشتر و جبران ناپذیرتر است و در جامعه بازخورد مسأله سازی خواهند داشت.
این مدرس دانشگاه، استان همدان را از نظر فرهنگی نیازمند آموزش های گسترده در راستای ارزش آفرینی به فرزندان و به ویژه دختران دانست و اظهار کرد: در استان همدان بیشترین افراد جامعه را روستائیان تشکیل می دهند و لازم است با ورود به حوزه آموزش روستائیان و افزایش سطح فرهنگ و آگاهی آنان در زمینه های بهداشت و سلامت تلاش کرد.
وی تأکید کرد: دیگر نباید منتظر اقدام از سوی قانونگذاران و علما باشیم چرا که زمان اهمیت دارد و باید به هرنحوی که در توان دستگاه های مختلف اجتماعی است، نیروهای خود را بسیج کرده و آموزش های روستا به روستا و فرد به فرد را آغاز کنند تا باورهای فرهنگی و اجتماعی جامعه در زمینه جایگاه اقتصادی پدران و نیازهای فرزندان ارتقاء یابد.