الگوی درست وزارت ارتباطات در انتقال مفاهیم

یکی از نقاط ضعفی که در بسیاری از سازمانها به چشم می خورد فاصله ای است که میان آنها و مردم ایجاد شده. ایجاد این شکاف که این روزها در حال بیشتر شدن است به دو دلیل اتفاق می افتد اول اینکه نحوه ی ارتباط برقرار کردن با مردم در یک مجموعه دارای ایراد است و نیاز به باز تعریف دارد که در این زمینه می توان از ظرفیت های فضای مجازی بهره برد دوم اینکه مردم ترجمه ی درستی از گفتمان یک نهاد یا ارگان ندارند که در این صورت باید مفاهیم با توجه به شناسایی لایه های مختلف اطلاعاتی و مهارتی ساده شوند تا مردم بتوانند درک درستی از آنچه می شنوند یا اتفاق می افتد داشته باشند.

این موضوع خصوصا برای سازمانهایی که محور فعالیتشان کاملا تخصصی و همراه با اصطلاحات پیچیده است بیشتر به چشم می خورد. در ابتدا این مسئله ساده به نظر می رسد اما وقتی مردم را ولی نعمت خود بدانیم و وظیفه ی پاسخ گویی و شفافیت را از ارکان اصلی مسئولیت بشماریم آنوقت تفاوت در معنای آن کاملا مشخص می شود.

راه حلهایی که می توان درباره ی این موضوع انتخاب کرد بدون شک از دل تفکر جمعی می گذرد زیرا در مواقعی ساده کردن یک مفهوم کار بسیار پیچیده ای می شود که باید انجام داد. در اینجا می توان به نقش محوری روابط عمومی ها اشاره کرد و با توجه به حوزه ی فعالیت این بخش در سازمانهای مختلف انتظار می رود که بتوانند از پس این ماجرا برآیند. قضیه زمانی سخت تر می شود که در جایی مانند وزارت ارتباطات باید مفاهیمی مانند فضای دیجیتال، مفهموم سایبری، اینترنت اشیاء و… به زبانی کاملا قابل درک تعریف شوند زیرا یک حوزه ی کاملا تخصصی است. استفاده از منابعی مانند نیروی انسانی، صفحات اجتماعی و رسانه های مختلف از جمله ایزاری است که می توان از آنها بهره برد.

سکاندار جوان وزارت ارتباطات که تحولات بسیار مهمی را در آن به وجود آورده سبب شده تا حوزه ی روابط عمومی این سازمان نیز همگام با ایجاد تحولات نو نوا شود و با تعریف مجدد از استانداردهای بخش روابط عمومی گام مهمی در راستای ارتباط مؤثر با مردم و نیز شفاف سازی فعالیتهای تخصصی این وزراتخانه بردارد.

اگرچه وزارت ارتباطات در چند وقت گذشته مورد بی مهری ها و نظرات غیرکارشناسی قرار گرفت اما چیزی از اراده ی این سازمان در جهت انجام مسئولیتها کم نشد و باید گفت در فضایی که پیکان انتقادات به شکل بسیار بی سابقه ای به سمت آن نشانه رفته است،  اما با نگاه منصفانه به ماجرا پی خواهیم برد که مردم امروز تصور درست تری از فعالیتهای این وزارتخانه دارند. نباید از این موضوع غافل شد که برقراری ارتباط زمانی خروجی مناسبی را عاید مخاطب می کند که منجر به تبیین و روشنگری شود در غیر اینصورت تنها به از دست دادن زمان منجر می شود.

پرسش گری از نیاز آگاهی مردم که یک اصل مهم در برقرای ارتباط است با توجه به ارتباط نزدیک مدیران وزارت ارتباطات به شکل درستی در حال رخ دادن دادن است و جمع آوری داده هایی که از این راه به دست می آید کمک بسیار مهمی در جهت شفافیت خواهد بود چرا که به تعبیر مدیر روابط عمومی وزارت ارتباطات یافتن راهکار جهت تبدیل هم افزایی به عمل از دل همین مسائل می گذرد.

انتقاداتی که در چند وقت اخیر به بدنه این وزارتخانه وارد شده نوعاً از جنس ندیدن و نخواندن درباره ی آن است زیرا نگاهی به دستاوردها و دانشی که امروز در این وزارتخانه وجود دارد نشان می دهد که با این هجمه ها فاصله دارد و به قول گفتنی این وصله ها به آن نچسبیدنی است. به نظر می آید باید برای آنچه در خیل منتقدین این وزارتخانه در حال رخ دادن است نسخه ای مشابه آنچه که در این سازمان در حال انجام است پیچید یعنی رصد واقعی و نه سلیقه ای که منجر به افزایش آگاهی  و مهارت می شود.

بافت فکری معمول نزد بسیاری از منتقدان تندرو از چندسال پیش تا کنون روی موضوعات خاصی بوده که از قضا نیاز به دانش تخصصی در اظهار نظر دارد اما نگاهی به آنچه که در چند وقت اخیر رخ داد نشان می دهد که نبود این فاکتور در بین بسیاری از منتقدین تنها نشان از تفاوتهای اجرایی و حل مسئله دارد. اولویتهایی که امروز در وزارت ارتباطات وجود دارد به درستی در حال انجام است و حالا مردم می توانند راجع به برخی از مسائل این سازمان با هم گفتگو کنند زیرا هنر ساده کردن مفاهیم و انتقال آن به مردم در قالب یک کار تیمی منسجم و قابل تقدیر به درستی انجام گرفته و شاهد این مدعا می توانند خود مردم باشند.

موضوع فضای مجازی و کرده ها و نکرده هایی که در آن انجام شد حالا برای مردم دارای مفهوم روشنی است و از این حیث باید اذعان کرد وزارت ارتباط در دوره ی جدید به تعبیری دانشگاه علوم افزایی بوده که در در آن علاوه بر انتقال دانش به صورت کاملا قابل درک نوع برخورد با بدنه ی رادیکال جامعه نیز آموزش داده شد.

آنچه که قابل اهمیت در یک کلمه نتیجه خواهد بود که با تعابیر حزبی و گاهی غرض ورزانه تغییر نمی کند زیرا چیزی که برای مردم سودمند خواهد بود ماحصل فعالیت یک سازمان است و بهتر خواهد شد اگر در برخی مواضع با نگاه فراخ تری به مسائل نگاه شود و یا در اظهار نظرها از وجود کارشناسان فن بهره ببریم.