ابراهیم شهولی؛ اصطلاح تروریسم در ادبیات سیاسی به مفاهیم و معانی بیشماری اشاره دارد و از ریشهی لاتینی Terror به معنای ترس و وحشت گرفته شده است. در یک مفهوم به رفتار و اعمال فرد یا گروهی اطلاق میشود که از راه ایجاد ترس و وحشت و به کار بستن زور میخواهند به هدفهای سیاسی خود برسند و در مفهوم دیگر فعالیتهای عاملان دولتی و غیر دولتی است که در تلاش برای دستیابی به اهداف سیاسی از روشها و وسایل خشونت آمیز هستند.
تروریسم و اعمال ترویستی از مهمترین چالشهای جامعهی جهانی به شمار میرود که از دهههای اخیر گروههای سازمان یافتهای با ماهیت تروریستی وگاهی اوقات با حمایت برخی از دولتها باعث نا امنی در بسیاری از کشورهای جهان شده اند.
در حالی که متن و ماهیت تروریسم قابل تقسیم بندی نیست، برخی از حکومتها تحت الشعاع تأمین منافع نامشروع و گرایشهای انحصار طلبانه و توسعه طلبانه، علیرغم تعهدات مدون مبنی بر مبارزه با تروریسم، مرزبندی هایی را در رابطه با این پدیدهی شوم ترسیم میکنند و گاهی وقتها از تعابیر خوب و بد در این راستا استفاده میشود. بالطبع چنین موضعگیری ناصوابی باعث انفعال، وارونه نمایی و نافی شعار مبارزه هدفمند با این آسیب جهانی خواهد شد.
در سال ۲۰۰۳ تروریسم دولتی آمریکا و هم پیمانانش به بهانه و ادعای وجود سلاحهای کشتار جمعی و نیز حمایت صدام حسین از القاعده به کشور عراق تجاوز نموده و پس از ویرانیهای فراوان بعد از چندین سال به حضور نظامی و اشغال این کشور پایان دادند و به دنبال خروج آنها از عراق گروههای تروریستی با ذهنیت سلفی گری و مبارزه با شیعیان و با ادعای اجرای شریعت اسلام جنایات غیر انسانی فجیعی را مرتکب شدند.
به تازگی نیز کشور عراق و سوریه مهد گروههای تروریستی تکفیری همچون داعش، گروه توحید و جهاد، جبهه النصره، جبههی آزادیبخش سوریه و ارتش آزاد سوریه، شورای مجاهدین عراق و انصار السنه هستند که شاخصترین هدفشان براندازی حکومتهای مشروع و قانونی و تشکیل حکومت اسلامی به سبک خلافت میباشد.
در حالی که ایران، سوریه و حزب الله لبنان با سیطره بر شرایط و تحمیل ضربات سهمگین بر پیکرهی تروریسم در نبرد میدانی عرصه را بر این گروهها تنگ نموده اند و نقش تعیین کنندهای در سرکوبشان داشته اند، آمریکا و هم پیمانانش ایران را محور شرارت و متهم به حمایت از گروههای تروریستی میکند. بدین نحو جای گروههای مقاومت مشروع و جنبشهای آزادیبخش در ادبیات این گونه کشورها مترادف با تروریسم محسوب میشود.
حول همین محور، تبلیغات وسیع و منفی خود را علیه این گروهها متمرکز کرده اند. ولی به یقین میتوان گفت: آمریکا و بعضی از دوستانش در منطقه دایهی مهربانتر از مادر برای تروریستها شده اند. آنان با ارائهی خدماتی از قبیل: آموزش نظامی، تأمین غذا، دارو و درمان و در اختیار قرار دادن اطلاعات نظامی باعث تقویت آنها میشوند. در غیر این صورت منابع مالی این گروهها از کجا و توسط چه کشورهایی تأمین میشود؟ نفتی که توسط این گروهها قاچاق میشود به واسطهی چه کسانی خریداری میشود؟ دسترسی به این حجم گسترده از سلاحهای سبک و سنگین به واسطهی کدام دولتها است؟
حامیان تروریست با القاء عناوینی، چون حقوق بشر و داعیهی پرچمداری مبارزه با جریانهای افراطی برای توجیه و سرپوش گذاری بر اصل موضوع، در صدد تأمین منافع نامشروع و استعماری خود هستند. منابع سرشار نفت و ثروتهای عظیم منطقه خاورمیانه این انگیزه را در حامیان گروههای تروریستی تقویت مینماید که تأمین مطامع و منافعشان در گرو عدم ثبات و نا امنی منطقه است و با بهره برداری از این گروهها در صدد تکمیل سناریوی امپریالیستی خود هستند.
اگر بخواهیم تحلیل واقع گرایانهای پیرامون این گونه بحران سازیهای تصنعی ارائه داده باشیم، باید گفت: همخوانی و پیوستگی انکار ناپذیری بین منافع مستکبران و جریانهای تکفیری موجود است. حامیان تروریسم همانند کسی هستند که در حیات خلوت خود مار نگهداری میکنند تا همسایه را نیش بزند، ولی غافل از آنند که یک روز خودشان را نیش خواهد زد. هر چند تصوراتی تئوریک و ذهنی ترسیم کرده اند، ولی در عمل با چیز دیگری مواجهه خواهند شد.
قطع نظر از آن چه گذشت، امروز شاهد دامنهی نفوذ و حملات تروریستی اجتناب ناپذیر به کشورهای غربی و اروپایی هستیم که از تبعات این تفکرات بیمار گونه مصون نخواهند ماند و این نتیجهی اقداماتی است که برای اهدافی به مراتب حقیرتر از آن، به آن دست زده اند؛ لذا در شرایطی که سایهی ترور و تروریسم بر جو بسیاری از کشورها گسترده شده است، همانگونه که قبلا هم اشاره شد، امریکا و متحدانش در منطقه باید از سیاستهای امپریالیستی دست برداشته و با محترم شمردن حاکمیت ملی کشورها و درکی واقع بینانه از شرایط و پرهیز از رویکرد خود محور بینی و اتخاذ شیوهای مبتی بر خط و مشی اصولی موجه، واحد و هماهنگ با مدعیان واقعی مبارزه با تروریسم، نقش واقعی و مؤثری در کنترل و مبارزه با این گروهها داشته باشند تا از گرداب سردرگمی و بلاتکلیفی در مواجهه با پدیدهی تروریسم نجات پیدا کنند.