یادداشت دریافتی- شلاله احمدنژاد؛ اخیرا در کشور من بحث جدیدی به راه افتاده: اعتراض به پزشک و پزشکی؛ که هر ازگاه این بحث با رویدادن اتفاقات عجیب و ناخوشایند چالش برانگیز میشود.
پزشکی شغلی است که تودهٔ مردم ایران آن را برای فرزندانشان آرزو میکنند. درآمد و رفاه آنها نقل گفتگوهای دور همی است و مقام و منزلتشان آرزوی همه است.
همه میدانیم که آموزش و پرورش کشور وضعیت وخیم و بیمارگونهای دارد. چشم انداز آیندهٔ تحصیلی و کاری نوجوانان ایرانی مبهم؛ غیرقابل اعتماد و یاس آور است. در طول چند سال بیبرنامگی و مدیریت غلط؛ سیستم آموزشی و کارگزینی کشور به قهقرا رفته و اکثر افراد نتوانستهاند زمینهٔ مورد علاقهٔ خود را برای تحصیل و کار انتخاب کنند چون حتی فارغ التحصیلی از بهترین دانشگاهها هم تضمینی برای یافتن کار ندارد.
با توجه به ناعدالتی در سیستم اداری و استخدامی و وجود معضلی مثل «پارت بازی» و نامطمئن بودن شغلهای آزاد؛ چیز به درد بخوری که میماند سه رشته از علوم تجربی است که پزشکی هم یکی از آن هاست. مردم فقط میتوانند به این امیدوار باشند که در صورت قبولی در این سه رشته میتوانند به آیندهٔ خود از لحاظ تامین مالی مطمئن باشند... بنابراین «رقابت» پدید میآید. رقابتی ناسالم و غلط در چهارچوب «کنکور».
طبیعی است کسانی که بهترین دوران عمر خود را از سالهای دبیرستان و حتی زودتر صرف تلاش و مطالعهٔ شبانه روزی کردهاند؛ آن هم صرفا جهت اخد پذیرش برای تحصیل در یکی از این سه رشته همیشه حسرت این روزها را بر دل خواهند داشت... عقدهها از وجدان و نوع دوستی بشر میکاهند و حتی میتوانند او را خطرناک کنند.
وقتی به اخلاق پزشکی در چند دههٔ اخیر کشور دقت میکنیم میبینیم متاسفانه مشکلات مربوط به این حیطه مثل پول دوستی و کارشکنی در چند سال اخیر زیادتر شده و پزشکان گذشته با اخلاقتر و با وجدانتر بودهاند و دلیلش همان رقابت و انگیزههای نادرستی است که بعضا افراد طی آن وارد این رشته میشوند.
بعد از قبولی در کنکور تقریبا دوران آسایش فرا میرسد و دورهای که میبایست طبق اصول جهانی؛ دورهٔ اصلی تلاش و مطالعه باشد با بیخیالی و اطمینان به پاس کردن دروس و گرفتن مدرک سپری میشود... راست گفتهاند که سیستم کنکور و دانشگاه در ایران مثل یک قیف برعکس عمل میکند. ورودی که باید تقریبا آسان و طبق استعداد و علاقهٔ فرد باشد به گونهای عجیب و غلط؛ سخت و خروجی؛ فلهای و آسان است.
پزشکی رشتهای است که عشق و علاقه و پشتکار میخواهد. عشقی که مطالعه و تلاش شبانه روزی را برایت آسان کند. عشقی از نوع معنوی مثل انسان دوستی نه از نوع مادی مثل عشق به اتومبیل مدل بالا؛ خانهٔ گرانقیمت و سفرهای خارجی... عشق و علاقهٔ واقعی از یک انسان؛ یک پزشک متعهد و مفید به بار میآورد و متاسفانه انگیزههای مادی؛ این رشته را تباه و زایل میکند... همان طور که اخیرا این مشکل در کشور ما پیش آمده و تا حدودی رسانهای شده است.
یادم میآید در یکی از بیمارستانها؛ پزشکی به دانشجویان کارآموزش که مشغول تیپ و ژست و به رخ کشیدن گوشیهای موبایل مدل بالا به اطرافیان بودند و شرح حال درست و حسابی از بیمار نگرفته بودند با عصبانیت گفت: «پزشکی به هیچ وجه رشته شیکی نیست!»... اتفاقا هست آقای دکتر!.. در کشور ما رشتهٔ خیلی شیکی هست.. پزشک که نباید از خونی شدن روپوشش ابایی داشته باشد در بیمارستانها با ظاهر شیک و پیکش به راحتی از سایر کارکنان فرسوده تشخیص داده میشودَ!
یکی از مسالههای بسیار مهم؛ تفاوت خیلی زیاد سطح درآمد پزشک با سایر کارکنان بخش درمان است که در کشورهای پیشرفته بسیار کمتر از ایران است. این تفاوت فاحش در درآمدها مگر چه چیزی را جز از هم گسیختگی و نفرت و کینه بین کادر درمان که همبستگی و همکاری عاشقانه آنها لازمهٔ مراکز درمانی است؛ باعث میشود؟!..
فضایی را که باید جو آموزش و آموختن؛ همکاری و هم دلی و یاری داشته باشد؛ رقابت و بدگویی و... پر میکند و این وسط کسی که بیشترین آسیب را میبیند بیمار است. این جو به گونهای آلوده شده است که اخیرا کتک خوردن چند پرستار از پزشک در بیمارستان گزارش شده است!!
سینوهه؛ پزشک مصر باستان میگفت: «اگر پزشک باشی هیچگاه به نان روزانهات محتاج نخواهی شد و میتوانی به راحتی زر و سیم بیندوزی... مردم برای درمان جسم خود هرچه قدر پول که لازم باشد پرداخت میکنند.» چرا باید این حرف سینوهه در جامعه و تمدن هزاران سال پیش در مورد جامعهٔ اکنون من صدق کند؟!!
در آن زمانها اولویت مردم؛ جسم و دغدغهشان بیماریهای جسمی بود ولی اکنون در قرن بیست ویک و به دنبال پیشرفتهای تمدن؛ مطابق با جهان نو باید مسیله جسم و بیماریهای جسمی برای مردم کشورم تا حدودی حل شده و مردم دغدغهٔ جسمشان را نداشته باشند و بیشتر به فکر روان خود؛ تغذیه و سلامتش باشند... چرا نباید در ایران هم مثل غرب؛ سالن تئاتر و سینما و کتابفروشیها و تفرجگاهها به جای مطبهای پزشکان شلوغ باشد؟...
در کشورهای حوزهٔ اسکاندیناوی وضعیت سلامت دندان آن قدر خوب است که دانشجویان دنداپزشکی برای یادگیری حرفهشان مجبورند به کسی که مثلا یک پوسیدگی جزئی دندان دارد مبلغی بپردازند تا بتوانند با ترمیم دندان او؛ مهارت کسب کنند. وضعیت سلامت دندان و نرخ تعرفههای دندانپزشکی در کشور در مقایسه با مورد بالا اسفناک است.
و در کل چرا نباید هر کارمند دولتی و هر شهروند مفید ایرانی دغدغهٔ معاش نداشته باشد و رفاهمند باشد که بچههای مدرسه به جای فکر کردن به این موضوع که اگر پزشک شوند میتوانند کلی پول جمع کنند به فکر این باشند که اگر پزشک شوند میتوانند به مردم خدمت کنند.
یادداشت دریافتی- سیدسعید؛ چندین و چند وقت است در سایتتان انواع و اقسام گزارشهای خطای پزشکی را به وفور و پر رنگ نمایش میدهید. اسم این کار اطلاع رسانی است؟ آیا شما سایتی در جهت اهداف انقلاب و منفعت مردم مظلوم نیستید؟، که اینگونه شرایط یک صنف را به چالش میکشید؟ هدفی برای سازندگی دنبال میشود و یا ندانسته تخریب و تضعیف؟ چرا نمیگذارید نتایج دادگاههای پزشکی بیایند؟ آیا این همانند بزرگ نمایی و تشویش اذهان عمومی که بارها و بارها رهبر معظم انقلاب ما را از آن نفی کردن نیست؟
مگر تا همین ۳ سال قبل همه ما نمیگفتیم اگر صنعتمان عقب است ولیکن پزشکیمان در منطقه و جهان حرفی برای گفتن دارد؟
چه شد؟ به یکباره شما هم اسیر جوسازی هنرمندانی چون مدیری و مهرجویی و فضای مجازی شدید؟
از کجای این قصه پر غصه بگویم:
از اینکه این خطاها به عمد بوده یا آنکه انسان جایز الخطاست آن هم در مورد بدن اشرف مخلوقات که پیچیدهترین و پر رمز و رازترین دستگاه است؟
اینکه این خطاها چند درصد از کل معالجات موفق را تشکیل میدهند؟
اینکه اگر یک آرایشگر، یک تعمیر کار و یا یک شرکت خصوصی و غیره و غیره اگر میلیارد هم درآمد داشته باشند و یک شعبه را به ۱۰۰ شعبه برسانند موفقند چون خصوصیاند و کاربلد و تلاش کردهاند و بدین جا رسیدهاند ولی اگر یک پزشک که با بیتدبیری وزیر این دولت بایست مطب خود را جمع کند و بیاید در بیمارستان و در قالب طرح خائنانه نظام سلامت فیش حقوقی بگیرد و کارانهای دریافت کند که در قبال آن نیز چندین و چند برابر برای بیمارستان عایدی داشته است میشود پول پرست و بیزینس منی که پول خود را از خون مردم در میآورد.
چرا اگر کسی بیاید کولرتان را تعمیر یا گیسوانتان را آرایش و یا فیلتر روغن ماشینتان را تعویض کند با کمال میل و طبق تعرفه پول میپردازید و انعام هم میدهید ولی برای پزشک توقع درمان رایگان دارید؟ نه آنکه پزشک ۷ تا ۱۲ سال از عمرش را تازه بدون احتساب ۶ سال طرح عمومی و تخصص را به عیاشی و نقشه کشی جهت مکیدن خون و پول هموطنانش گذرانده است.
چه بگویم که دود آن را به چشم همین مردم میفرستید آن زمان که مانند قبل مجبور به آوردن پزشک اجنبی شدید و برای گرفتن یک داروی ساده جلوی همان اجنبیها خم و راست.
میدانید فرار مغزها و نیروی انسانی چه بر سر مملکت میآورد؟ میدانید مسبب این گناه لعنت امتی را به دنبال خود خواهند داشت
چه بگویم... که این را از دید یک پزشک ننوشتم که ولله پزشک نیستم ولی از دید یک عضو از جامعهای هستم که دلم میسوزد و چه بویم نه برای این صنف بلکه برای هر صنف و خدومی میسوزد که به جای آنکه تمام توان ذهنی و فکریش را معطوف به اعتلای مملکتش نماید بایست اسیر جنگ روانی خود ساخته شود.
بهتر است بازهم نظرتان را به یک برداشت از فرمایشات مقام معظم رهبری جلب نمایم که آن هم برگرفته از آمیزههای دینی و فرهنگی و اجتماعی ماست که کار نیکو و روش نیکو را از هر ملتی اقتباس و تفالههای فرهنگی و اجتماعی آنها را به دور بیاندازیم.
آیا روال ژورنالیستهای کشورهایی نظیر ژاپن و کشورهای پیشرفته در صنعت و بهداشت برای برخورد با اصنافشان همین است؟
1. یک پزشک متخصص با سهمیه فارغ التحصیل دانشگاه دسته چندم ، با کارانه آنچنانی حداقل ماهی 100 میلیون تومان درآمد دارد
2. یک نفر دکتری مخابرات- مکانیک- برق اگر با هزاران منت هیئت علمی دانشگاه بشه حقوقش میشه 6 میلیون تومان.
-انصافا کدام رشته سخت تر است؟
- انصافا بارها اتفاق نیافتاده برای یک بیماری معمولی چند پزشک تشخیص نادرست عوض کنیم؟
- 5 ماه پیش بچه ام سرماخوردگی داشت. تشخیص4 متخصص:
1. فوق تخصص عفونی کودکان : ویروسی شاید آنفولانزا –
2. فوق تخصص آسم و آلرژی: عفونت + آنفولانزا
3. متخصص عفونی : سرما خوردگی
4. پزشک حاذق فوق تخصص عفونی: آسم کودکی+ سرما خوردگی تشخیص و بدون چرک خشک کن، درمان موثر شده
یکبار کمر درد گرفتم و با نظر متخصص مغز و اعصاب با MRI تشخیص دیسک کمر( تشخیص روزانه) حدود 40 روز استعلاجی و استراحت مطلق تجویز کردند – ولی بی تاثیر بود. با مراجعه به نزد جراح مغز واعصاب حاذق در تهران و مشاهدهMRI گفتند که فقط به علت عفونت بوده و دیسک کمر مشکلی نداشته است.
- اگر پزشک جامعه ما به این روز افتاده صرفا دلیلش ماهیگیری از آب گل آلود و ضعف سیستم است نه استعداد ذاتی و پول چاپی!
کسی هم توقع درمان رایگان نداره، قربون کارانه میلیونیتون
در ضمن کسای که دکتری رشته فنی مهندسی دارن و تو دانشگاههای تاپ این مملکت درس خوندن چی یعنی تو این مملکت فقط پزشکا زحمت کشیدن
از گفته های شما چنین برمیآید که فقط پزشکان در این کشور نخبه اند و درس خوانده اند و زحمت کشیده اند.
من در رشته ای در حوزه علوم انسانی فوق دکترا دارم و بعد از بیست سال درس خواندن در دانشگاه تهران بعد از یک ماه کار با روزی بیش از 10 ساعت کمتر از یک روز یک پزشک کاملا عمومی و نه جراح و فوق تخصص حقوق دریافت می کنم. تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل..